1
00:00:01,720 --> 00:00:06,020
مترجمين آريايي با افتخار تقديم ميکند
2
00:00:07,720 --> 00:00:12,020
مترجمين آريايي برترين سايت دانلود زيرنويس فارسي فيلم و سريال کره اي
3
00:00:13,720 --> 00:00:16,020
-= روياي پادشاه =-
4
00:00:20,980 --> 00:00:24,850
پدر
5
00:00:28,220 --> 00:00:31,980
پدر
6
00:00:44,660 --> 00:00:57,790
نه نه
7
00:01:02,300 --> 00:01:06,850
پدر
8
00:01:08,250 --> 00:01:10,630
در مورد مرگ يونگچان متاسفم
9
00:01:10,630 --> 00:01:14,400
ما بايد به دايسئونگ بريم
10
00:01:14,400 --> 00:01:19,850
اگه همينطور دست رو دست بذاريم قلعه به دست دشمن
ميفته و بقيه مردم هم کشته ميشن
11
00:01:19,850 --> 00:01:22,230
ما نمي تونيم به دايسئونگ بريم
12
00:01:22,230 --> 00:01:27,300
نمي تونيم اينجا رو رها کنيم و به دايسئونگ بريم
13
00:01:31,300 --> 00:01:33,700
بيدام
14
00:01:33,700 --> 00:01:37,080
غم و اندوه اونو نمي بيني؟
15
00:01:37,080 --> 00:01:39,690
خودت رو کنترل کن
16
00:01:39,690 --> 00:01:43,570
هر کس از دستورات دربار سرپيچي کنه
17
00:01:45,990 --> 00:01:49,170
کشته خواهد شد
18
00:02:15,540 --> 00:02:17,870
-= بيرون قلعه دايسئونگ =-
19
00:02:18,540 --> 00:02:28,870
www.aryan-translators.pro
20
00:02:29,540 --> 00:02:37,870
:مترجم
محمد
21
00:02:38,540 --> 00:02:45,870
:ويرايش
مجتبي
22
00:02:54,680 --> 00:02:57,970
اون فرمانده قلعه دايسئونگِ
23
00:02:57,970 --> 00:03:02,110
اون يکي هم پس کيم چونچو ئه
24
00:03:04,080 --> 00:03:07,080
اونا رو دستگير کنيد -
اطاعت -
25
00:03:22,560 --> 00:03:24,730
بايد عقب نشيني کنيم
26
00:03:24,730 --> 00:03:27,360
حتماً پدر بزرگ تا حالا رسيده
27
00:03:27,360 --> 00:03:29,090
به قلعه بر مي گرديم
28
00:03:29,090 --> 00:03:33,270
بر ميگرديم -
بر ميگرديم -
29
00:03:33,270 --> 00:03:35,900
بر ميگرديم
30
00:03:43,740 --> 00:03:47,930
من همن حالا بايد به دايسئونگ برم
31
00:03:47,930 --> 00:03:51,880
پادشاه باکجه رو مي کشم و انتقام پدرم رو ميگيرم
32
00:03:51,880 --> 00:03:57,020
چونچو ، مي دونم چه احساسي داري
33
00:03:57,020 --> 00:04:02,880
من خودم به اونجا ميرم ، تو همينجا بمون
34
00:04:02,880 --> 00:04:05,280
پسري که نتونه از پدرش مراقبت کنه
35
00:04:05,280 --> 00:04:08,710
چطور مي تونه سه امپراطوري رو متحد کنه؟
36
00:04:08,710 --> 00:04:10,680
من با ارتش به اونجا ميرم
37
00:04:10,680 --> 00:04:12,760
چونچو
38
00:04:21,030 --> 00:04:24,730
بهت گفتم نبايد به دايسئونگ بريد
39
00:04:24,730 --> 00:04:31,010
چرا ميخواي بخاطر انتقام گرفتن شخصي ارتش رو حرکت بدي؟
40
00:04:31,010 --> 00:04:33,050
برو کنار
41
00:04:33,050 --> 00:04:38,120
هرکي بخواد جلوي من رو بگيره مي کشم
42
00:04:38,120 --> 00:04:40,040
چي؟
43
00:04:41,190 --> 00:04:44,660
اونو دستگير کنيد -
بله قربان -
44
00:04:54,900 --> 00:04:59,960
تو ميخواي در برابر خواست دربار مقاومت کني؟
45
00:04:59,960 --> 00:05:02,960
من در برابر خواست دربار مقاومت نمي کنم
46
00:05:02,960 --> 00:05:09,850
جلوي تو رو مي گيرم چون به بهانه دربار هر کاري بخواي مي کني
47
00:05:09,850 --> 00:05:16,850
از اين کارت پشيمون ميشي
48
00:05:16,850 --> 00:05:23,510
تا موقعي که نگفتم اونو آزاد نکنيد
49
00:05:23,510 --> 00:05:27,470
تا موقع بازگشت ما اونو زنداني کنيد
50
00:05:27,470 --> 00:05:29,300
بله قربان
51
00:05:48,140 --> 00:05:53,650
اعليحضرت ، کيم يوشين با ارتش آهني به اين طرف ميان
52
00:05:53,650 --> 00:05:57,630
چي؟ يوشين با ارتش آهني به اين سمت مياد
53
00:05:58,150 --> 00:06:00,880
حمله
54
00:06:09,980 --> 00:06:14,080
جلوي دشمن رو بگيريد
55
00:06:31,220 --> 00:06:34,520
حمله
56
00:06:57,420 --> 00:07:00,090
کاري از دستمون بر نمياد
57
00:07:01,000 --> 00:07:04,640
اونا به زودي دروازه رو باز مي کنن
58
00:07:04,640 --> 00:07:07,730
بايد به داخل قلعه بريم و با اونا مبارزه کنيم
59
00:07:07,730 --> 00:07:10,770
بايد از اينجا بري
60
00:07:10,770 --> 00:07:12,140
در مورد چي حرف مي زني؟
61
00:07:12,140 --> 00:07:14,960
نمي تونم بخاطر نجات خودم اينجا رو ترک کنم
62
00:07:14,960 --> 00:07:19,210
اينجا مي مونم حتي اگه کشته بشم
63
00:07:20,180 --> 00:07:23,770
برو و نيروي کمکي بيار
64
00:07:23,770 --> 00:07:27,070
منتظرت مي مونم
65
00:07:33,180 --> 00:07:36,860
هر کاري مي گه انجام بده
66
00:07:36,860 --> 00:07:40,990
پس بچه کجاست؟
67
00:07:40,990 --> 00:07:52,230
اون بدون اينکه چشم باز کنه از دنيا رفت
68
00:07:53,070 --> 00:07:54,970
چي؟
69
00:07:54,970 --> 00:07:56,140
گوتاسو
70
00:07:56,140 --> 00:07:58,580
نبايد غصه بخوري
71
00:07:58,580 --> 00:08:01,010
مي تونيم دوباره بچه دار بشيم
72
00:08:01,010 --> 00:08:05,320
اما اگه دايسئونگ رو از دست بديم ديگه
نمي تونيم دوباره بدستش بياريم
73
00:08:06,070 --> 00:08:10,870
پدر و دايي رو با خودت بيار
74
00:08:10,870 --> 00:08:14,520
سرنوشت دايسئونگ به تو بستگي داره
75
00:08:14,520 --> 00:08:16,410
گوتاسو
76
00:08:25,880 --> 00:08:28,520
دروازه باز شد
77
00:08:29,620 --> 00:08:31,490
زودتر برو
78
00:08:31,490 --> 00:08:34,440
اونو همراهي کنيد
79
00:08:34,440 --> 00:08:38,560
هرکاري که اون ميگه بايد انجام بديد
80
00:08:41,390 --> 00:08:45,630
من با نيروي کمکي بر مي گردم
81
00:08:45,630 --> 00:08:51,520
تا موقعي که بر مي گردم از دايسئونگ و خواهرم محافظت کنيد
82
00:08:52,350 --> 00:08:56,050
قول ميدم
83
00:09:06,950 --> 00:09:09,990
آرايش بگيريد
84
00:09:09,990 --> 00:09:13,790
از قلعه دفاع کنيد
85
00:09:17,650 --> 00:09:19,790
چئونگوان
86
00:09:23,470 --> 00:09:25,620
اين يه تله ست
87
00:09:28,560 --> 00:09:33,970
يکي از ما بايد بره نيروي کمکي بياره
88
00:10:02,440 --> 00:10:04,600
چئونگوان
89
00:10:49,680 --> 00:10:51,950
حالت خوبه؟
90
00:10:51,950 --> 00:10:55,310
من حالم خوبه ، قلعه داره سقوط مي کنه
91
00:10:55,310 --> 00:10:58,060
پس پدر و عمو کجا هستن؟
92
00:10:58,060 --> 00:11:01,290
موقع اومدن مشکلي برامون پيش اومد
93
00:11:01,290 --> 00:11:03,840
بايد از اينجا بريم
94
00:11:36,480 --> 00:11:38,860
کافيه
95
00:11:41,530 --> 00:11:48,050
تو رهبر افراد دشمن هستي ، اما روح بزرگي داري
96
00:11:48,050 --> 00:11:52,450
نشون دادي که پسر کيم چونچو هستي
97
00:11:52,900 --> 00:11:57,810
اگه تسليم بشي زندگيت رو مي بخشم
98
00:11:57,810 --> 00:12:01,350
يه ژنرال هيچوقت به کشورش خيانت نمي کنه
99
00:12:01,350 --> 00:12:10,320
از اين ناراحتم که نتونستم از مردم دايسئونگ محافظت کنم
100
00:12:21,380 --> 00:12:27,550
وفاداريت مهمه يا زندگي همسرت؟
101
00:12:28,000 --> 00:12:32,300
تو از شهرت پدر من مي ترسي
102
00:12:32,300 --> 00:12:40,620
فرمانده دايسئونگ و افرادش هيچوقت در برابر باکجه زانو نمي زنن
103
00:12:55,170 --> 00:12:58,390
... بانوي من ، چرا
104
00:13:01,950 --> 00:13:04,020
بانو
105
00:13:06,920 --> 00:13:15,870
با افتخار از شيلا محافظت کردي
106
00:13:18,830 --> 00:13:27,310
من با داشتن همسري مثل تو هرگز شرمنده نخواهم بود
107
00:13:27,960 --> 00:13:39,020
اميدوارم تو دنياي ديگه دوباره همديگه رو ببينيم
108
00:13:45,930 --> 00:13:49,790
بانوي من ، بانوي من
109
00:14:15,570 --> 00:14:21,920
من تو رو نا اميد نمي کنم
110
00:15:58,160 --> 00:16:00,390
رئيس
111
00:16:02,460 --> 00:16:05,740
اوضاع دايسئونگ چطوره؟
112
00:16:05,740 --> 00:16:10,560
دايسئونگ به دست دشمن افتاده
113
00:16:10,560 --> 00:16:16,750
تمام افراد داخل قلعه کشته شدن
114
00:16:18,450 --> 00:16:20,390
چي؟
115
00:16:20,390 --> 00:16:23,830
چه اتفاقي براي بئوپمين و گوتاسو افتاد؟
116
00:16:23,830 --> 00:16:30,540
همسر فرمانده قلعه جون خودش رو گرفت
117
00:16:31,640 --> 00:16:34,910
بئوپمين هم براي آوردن نيروي کمکي قلعه رو ترک کرد
118
00:16:34,910 --> 00:16:38,440
اون آسيب ديده کي درمان شده
119
00:16:40,660 --> 00:16:45,220
اين امکان نداره
120
00:16:46,030 --> 00:16:49,130
من بايد با چشمهاي خودم ببينم
121
00:16:49,550 --> 00:16:54,410
چونچو
122
00:16:54,410 --> 00:16:57,090
ما بايد به دايسئونگ بريم
123
00:16:57,090 --> 00:17:00,890
بايد خودم ببينم که گوتاسو مرده
124
00:17:00,890 --> 00:17:02,380
نه چونچو
125
00:17:02,380 --> 00:17:05,480
اونا حتماً براي ما کمين گذاشتن
126
00:17:05,480 --> 00:17:09,100
اگه جلومو بگيري مي کشمت
127
00:17:09,100 --> 00:17:10,730
چونچو
128
00:17:10,730 --> 00:17:15,880
من ترجيح ميدم با شمشير تو کشته بشم تا اينکه تو رو از دست بدم
129
00:17:29,860 --> 00:17:34,800
فرمانده دايسئونگ و افرادش کشته شدن؟
130
00:17:34,800 --> 00:17:39,710
شما گفتيد که قلعه دايسئونگ يه قلعه غير قابل نفوذه
پس چرا به دست دشمن افتاد؟
131
00:17:39,710 --> 00:17:45,390
سربازا نتونستن از قلعه دفاع کنن چون فرمانده فرد بي لياقتي بود
132
00:17:45,390 --> 00:17:52,350
تو قبلاً شجاعت اونو تحسين مي کردي
چرا حالا اونو متهم به بي لياقتي مي کني؟
133
00:17:52,350 --> 00:17:56,610
چطور مي تونم به شما اعتماد کنم؟
134
00:17:56,610 --> 00:17:57,780
اعليحضرت
135
00:17:57,780 --> 00:18:03,400
کيم يوشين بيدام رو زنداني کرده
136
00:18:03,400 --> 00:18:10,570
اون در برابر خواست دربار مقاومت کرد تا
به طرف قلعه دايسئونگ بره
137
00:18:11,350 --> 00:18:16,630
وزير دفاع ، به اونجا برو و موضوع رو بررسي کن
138
00:18:16,630 --> 00:18:23,760
هر کس که تو سقوط قلعه مقصر باشه به شدت مجازات خواهد شد
139
00:18:34,550 --> 00:18:39,880
چرا تنها به اينجا اومديد؟
140
00:18:39,880 --> 00:18:47,040
من اومدم اجساد يونگچان ، فرمانده قلعه و همسرش رو ببرم
141
00:18:47,040 --> 00:18:51,850
اجازه بدين اونا رو ببريم تا براشون مراسم برگزار کنيم
142
00:18:51,850 --> 00:19:00,280
شما ممکنه دشمن ما باشيد ، اما اونا ديگه مردن
143
00:19:00,280 --> 00:19:08,540
اونا فقط از مردم و کشورشون دفاع کردن
144
00:19:08,540 --> 00:19:13,560
من مطمئنم شما اجازه ميدين اونا رو ببريم
145
00:19:13,970 --> 00:19:23,320
من براي آرامش روح افراد کشته شده مراسم برگزار مي کنم
146
00:19:23,320 --> 00:19:29,140
جسد يونگچان رو به شما تحويل ميدم
147
00:19:29,600 --> 00:19:35,820
اما نمي تونم اجازه بدم جسد فرمانده قلعه و همسرش رو ببري
148
00:19:35,820 --> 00:19:38,610
چي؟چرا نميذاريد؟
149
00:19:38,610 --> 00:19:42,980
فرمانده قلعه تا لحظه مرگش از قلعه دفاع کرد
150
00:19:42,980 --> 00:19:51,910
من سر اونو با خودم به باکجه مي برم تا قدرت
خانواده سلطنتي باکجه رو به همه نشون بدم
151
00:19:51,910 --> 00:19:55,840
بخاطر کينه شخصي اي که از چونچو داري ميخواي اينکارو بکني؟
152
00:19:55,840 --> 00:20:01,280
اون با وعده هاي دروغ من و دربار باکجه رو فريب داد
153
00:20:01,280 --> 00:20:07,740
اون براي هميشه با اين درد زندگي خواهد کرد
154
00:20:08,610 --> 00:20:11,420
گوش کن
155
00:20:11,420 --> 00:20:14,640
از اين کارت پشيمون ميشي
156
00:20:14,640 --> 00:20:20,280
من دايسئونگ رو به شيلا بر مي گردونم
157
00:20:20,280 --> 00:20:23,600
کاري مي کنم بهاي اين تحقيرتون رو بديد
158
00:20:23,600 --> 00:20:28,170
اينو فراموش نکنيد
159
00:21:00,490 --> 00:21:05,610
... قربان
160
00:21:07,200 --> 00:21:11,630
... قربان ... قربان
161
00:21:19,600 --> 00:21:23,530
براي چي به اينجا اومدين؟
162
00:21:23,530 --> 00:21:27,400
اين حقيقت داره که شما بيدام رو زنداني کرديد
163
00:21:27,400 --> 00:21:32,340
و بدون اجازه دربار ارتش آهني رو به دايسئونگ برديد؟
164
00:21:32,340 --> 00:21:38,820
من فقط سعي کردم نظم نادرست دربار رو اصلاح کنم
و دايسئونگ رو از خطر نجات بدم
165
00:21:38,820 --> 00:21:45,940
دليل تو از زنداني کردن يه مقام دولتي و حرکت دادن ارتش
166
00:21:45,940 --> 00:21:49,270
نجات دادن خواهرزاده ت بود؟
167
00:21:50,760 --> 00:21:58,120
يونگچان زندگيش رو بخاطر نجات اين مردم از دست داد
168
00:21:58,120 --> 00:22:02,020
من رفتم تا دايسئونگ رو نجات بدم
169
00:22:02,020 --> 00:22:05,450
اين چطور ممکنه جرم محسوب بشه
170
00:22:17,910 --> 00:22:22,320
اعليحضرت در مورد شما تصميم ميگيرن
171
00:22:22,320 --> 00:22:25,720
شمشير هاتون رو تحويل بديد و با من به پايتخت بياييد
172
00:22:25,720 --> 00:22:32,730
با کيم چونچو هم بعد از مراسم پدرش بخورد خواهد شد
173
00:22:39,990 --> 00:22:47,640
بهت چي گفتم؟گفتم از کارت پشيمون ميشي
174
00:22:51,470 --> 00:23:00,460
چرا يکي از مقامات دربار رو زنداني کردي
و بدون اجازه ارتش رو حرکت دادي؟
175
00:23:00,460 --> 00:23:07,140
فرمانده قلعه دايسئونگ و افرادش به شما وفادار بودن
176
00:23:07,140 --> 00:23:12,570
اگه هيچکس به اونا کمک نکرد تا از قلعه دفاع کنن
177
00:23:12,570 --> 00:23:17,280
در عوض اونا تا لحظه مرگ جلوي دشمن ايستادن
178
00:23:17,720 --> 00:23:23,770
اگه دربار بخواد وفاداري مردم و سربازان رو ناديده بگيره
179
00:23:23,770 --> 00:23:29,630
چاره اي ندارم جز اينکه جلوي اونا رو بگيرم
180
00:23:29,630 --> 00:23:33,520
تو چطور جرات مي کني؟
181
00:23:33,520 --> 00:23:36,150
چطور مي توني اين حرفها رو بزني؟
182
00:23:36,150 --> 00:23:40,390
قلعه دايسئونگ به دست دشمن افتاد
183
00:23:40,390 --> 00:23:42,960
چون فرمانده قلعه لياقت فرماندهي نداشت
184
00:23:42,960 --> 00:23:45,580
اون حتي به همسرش هم اجازه نداد قلعه رو ترک کنه
185
00:23:45,580 --> 00:23:48,260
اين توهين به يه فرمانده وفادار نيست؟
186
00:23:48,260 --> 00:23:51,590
اگه فرمانده قلعه لياقت کافي نداشت
187
00:23:51,590 --> 00:23:57,950
سربازاي تحت فرمانش تا لحظه مرگشون کنار اون نمي جنگيدن
188
00:23:57,950 --> 00:24:02,780
به هر حال قلعه غير قابل نفوذه دايسئونگ به دست دشمن افتاده
189
00:24:02,780 --> 00:24:04,920
اين يعني فرمانده قلعه نتونسته وظايفش رو درست انجام بده
190
00:24:04,920 --> 00:24:10,050
مهم نيست که شما چقدر وفادار هستيد يا نه
191
00:24:10,050 --> 00:24:15,250
شما من رو زنداني کرديد و در برابر خواسته دربار مقاموت کرديد
192
00:24:15,250 --> 00:24:20,350
اين جرم قابل بخشش نيست
193
00:24:20,350 --> 00:24:24,530
اگر هر فردي از دربار و خانواده سلطنتي درباره وفاداري حرف بزنه
194
00:24:24,530 --> 00:24:30,280
و هر کاري دلش بخواد انجام بده اونوقت ديگه خائني وجود نداره؟
195
00:24:30,280 --> 00:24:35,270
از دست دادن دايسئونگ بخاطر بي کفايتي فرمانده قلعه نيست
196
00:24:35,270 --> 00:24:40,140
بخاطر اينه که دربار بخاطر کينه دو دسته شده
197
00:24:40,140 --> 00:24:43,890
يه نگاه به خودتون بکنيد
198
00:24:43,890 --> 00:24:48,170
وقتيکه شما داشتيد از افراد خاصي رشوه مي گرفتيد و
199
00:24:48,170 --> 00:24:54,410
با فرستادن نيروي کمکي به دايسئونگ مخالفت مي کرديد
200
00:24:54,410 --> 00:25:00,390
خون مردم و سربازاي زيادي بخاطر وفاداريشون در مرز ريخته مي شد
201
00:25:00,900 --> 00:25:06,710
برام اهميتي نداره که شما من رو متهم به خيانت مي کنيد يا نه
202
00:25:06,710 --> 00:25:10,360
اما بايد براي نجات مردم هر کاري مي تونيد انجام بديد
203
00:25:10,360 --> 00:25:16,160
اونها ستونهاي اين کشور هستن
204
00:25:23,310 --> 00:25:30,850
وزير دفاع اين موضوع رو بررسي کن
205
00:25:30,850 --> 00:25:35,020
هر تصميمي بگيريد من قبول مي کنم
206
00:25:35,020 --> 00:25:42,360
با توجه به تحيقات من اين درست بوده که
يوشين خلاف دستور دربار عمل کرده
207
00:25:45,240 --> 00:25:50,890
من تمام جزئيات رو براي اونا نفرستاده بودم
208
00:25:50,890 --> 00:25:52,990
اين اشتباهه من و درباره
209
00:25:52,990 --> 00:25:56,990
من مسئوليت از دست دادن دايسئونگ رو به عهده مي گيرم
210
00:25:56,990 --> 00:26:06,430
من بايد به عنوان وزير دفاع به وظايفم درست عمل مي کردم
211
00:26:08,380 --> 00:26:12,100
چطور ممکنه شما مقصر باشيد؟
212
00:26:12,100 --> 00:26:17,860
اين تقصير منِ که نتونستم دربار رو درست هدايت کنم
213
00:26:18,850 --> 00:26:26,010
جرائم يوشين و چونچو نا ديده گرفته ميشه
214
00:26:26,010 --> 00:26:32,160
امام هنوز تباني چونچو با پادشاه باکجه بررسي نشده
215
00:26:32,160 --> 00:26:34,120
اين موضوع کاملاً بي اساسِ
216
00:26:34,120 --> 00:26:41,570
اگه پدر و فرزندان اون قتل عام نشده بودن
217
00:26:41,570 --> 00:26:45,090
اون به دربار خواهد اومد و براي پس گرفتن دايسئونگ تلاش خواهد کرد و
218
00:26:45,090 --> 00:26:48,950
در برابر باکجه ايستادگي خواهد کرد
219
00:27:19,300 --> 00:27:27,460
يونگچان با تمام قدرتش از من و کشور دفاع کرد
220
00:27:28,140 --> 00:27:32,690
با مرگ اون انگار تکه اي از قلبم قطع شده
221
00:27:33,300 --> 00:27:36,770
غم تو حتماً از من خيلي بيشتره
222
00:27:38,800 --> 00:27:40,610
لطفاً اونو ببخشيد
223
00:27:40,610 --> 00:27:48,280
اون چند روزه که حال خوبي نداره و اطرافيانش رو درست نمي شناسه
224
00:27:48,280 --> 00:27:53,330
اون پدر و دخترش رو از دست داده
225
00:27:53,330 --> 00:27:56,390
من اينو درک مي کنم
226
00:27:57,370 --> 00:28:04,300
مراقب اون باش
227
00:28:25,420 --> 00:28:30,790
من نگران اون هستم
228
00:28:30,790 --> 00:28:34,440
چونچو قويه
229
00:28:34,440 --> 00:28:42,270
با گذشت زمان دوباره هوشياريش رو بدست مياره
230
00:28:55,840 --> 00:28:59,150
چطور جرات کردي بياي اينجا؟
231
00:28:59,150 --> 00:29:01,840
زود اينجا رو ترک کن
232
00:29:02,390 --> 00:29:08,270
اومدم اينجا تا به شما تسليت بگم
233
00:29:08,270 --> 00:29:11,150
اينجا رو ببين -
بئوپمين -
234
00:29:11,950 --> 00:29:14,070
برو عقب
235
00:29:50,810 --> 00:30:02,270
اگه بازم بخواي جلوي من بايستي
باز هم تو دردسر مي افتي
236
00:30:02,270 --> 00:30:06,480
ميتوني همه چي به دست بياري
237
00:30:06,480 --> 00:30:17,250
من ارتشي قوي درست مي کنم تا انتقام شما رو بگيرم
238
00:30:27,170 --> 00:30:30,630
ما احتياجي به کمک شما نداريم
239
00:30:31,930 --> 00:30:35,000
من پادشاه باکجه رو مي کشم و سر اونو به شيلا ميارم
240
00:30:35,000 --> 00:30:38,880
پدربزرگ و خواهر من کشته شدن
241
00:30:39,740 --> 00:30:48,470
من انتقام اونا رو مي گيرم،شما بهتره به فکر خودتون باشيد
242
00:31:17,950 --> 00:31:26,460
پدر،ما دايسئونگ رو از دست داديم چون من به وظايفم عمل نکردم
243
00:31:26,460 --> 00:31:31,870
من اجازه دادم شما و گوتاسو به دست سربازاي باکجه کشته بشيد
244
00:31:31,870 --> 00:31:37,900
من حتي نتونستم از پدر و دخترم محافظت کنم
245
00:31:39,240 --> 00:31:48,780
چطور مي تونم سه امپراطوري رو با هم متحد کنم؟
246
00:31:49,180 --> 00:31:54,950
چطور کسي که لياقت نداره سه پادشاهي رو متحد کنه
247
00:31:54,950 --> 00:31:58,570
مي تونه از پس اينکار بر بياد؟
248
00:31:58,570 --> 00:32:02,540
چطور مي تونه دربار رو کنترل کنه
249
00:32:02,540 --> 00:32:08,450
و پادشاهان باکجه و گوگوريو رو تسليم کنه؟
250
00:32:08,450 --> 00:32:17,000
من در برابر شما شرمنده ام
251
00:32:17,800 --> 00:32:21,190
پدر
252
00:32:32,800 --> 00:32:35,840
چونچو
253
00:32:40,760 --> 00:32:45,980
اينطور زندگي کردن هيچ فرقي با مردن نداره
254
00:32:46,930 --> 00:32:51,920
تا کي ميخواي همينطور با غم و اندوه خودت رو سرزنش کني؟
255
00:32:51,920 --> 00:33:00,060
اگه بخواي هدفت رو فراموش کني ، ديگه پسر من نخواهي بود
256
00:33:00,060 --> 00:33:03,850
به خواهرت فکر کن
257
00:33:03,850 --> 00:33:07,330
اون با سربلندي زندگي کرد،پس تو بايد به هدفت برسي
258
00:33:07,330 --> 00:33:13,680
اگر تو نتوني مرگ من و خواهرت رو فراموش کني
259
00:33:13,680 --> 00:33:18,360
چطور مي توني مردم کشور رو از جنگ نجات بدي
260
00:33:18,360 --> 00:33:26,050
اينطور مردن براي ما افتخارِ
261
00:33:26,050 --> 00:33:30,040
چونچو ، بلند شو
262
00:33:30,040 --> 00:33:32,620
بلند شو
263
00:33:32,620 --> 00:33:35,560
بلند شو
264
00:33:47,240 --> 00:33:49,670
پدر
265
00:33:53,550 --> 00:33:55,720
پدر
266
00:33:55,720 --> 00:34:01,340
پدر
267
00:34:01,340 --> 00:34:04,410
پدر
268
00:34:24,600 --> 00:34:30,320
در سال 642،همزمان با فتح دايسئونگ توسط باکجه
269
00:34:30,320 --> 00:34:35,190
در گوگوريو يون گه سومون، پادشاه يونگنيو وا رو که به دنبال
270
00:34:35,190 --> 00:34:39,320
ايجاد روابط دوستانه با تانگ بود سرنگون کرد
271
00:34:39,320 --> 00:34:43,160
و تمام افرادي رو که خواستار روابط دوستانه با تانگ بودن کشت
272
00:34:43,160 --> 00:34:46,720
پادشاه يونگ نيو بي رحمانه کشته شد
273
00:34:46,720 --> 00:34:50,410
اون بوجانگ رو به پادشاهي رساند
274
00:34:50,410 --> 00:34:54,970
و براي خودش مقام مانگنيجي در نظر گرفت
( مانگنيجي ، بالاترين مقام در گوگوريو )
275
00:34:54,970 --> 00:35:00,310
بعدها يون گه سومون قدرت کامل دربار رو در اختيار گرفت
276
00:35:00,310 --> 00:35:03,370
شيلا ، باکجه و حتي تانگ يه دليل اوضاع سياسي گوگوريو
277
00:35:03,370 --> 00:35:10,570
منتظر اتفاقات جديد بودن
278
00:35:13,080 --> 00:35:16,850
-= کاخ شيلا =-
يون گه سومون در گوگوريو کودتا کرده
279
00:35:16,850 --> 00:35:23,670
اون حتي اعلام کرده با تانگ وارد جنگ ميشه
280
00:35:23,670 --> 00:35:27,610
اگه گوگوريو و باکجه با هم به هانسئونگ حمله کنن
281
00:35:27,610 --> 00:35:30,180
چطور مي تونيم اونا رو متوقف کنيم؟
282
00:35:30,180 --> 00:35:34,720
برنامه حمله باکجه به هانسئونگ بخاطر کودتا در گوگوريو
283
00:35:34,720 --> 00:35:36,780
دچار ترديد شده
284
00:35:36,780 --> 00:35:40,280
بايد قبل از اينکه اتفاقي بيفته نماينده اي به پيونگ يانگ بفرستيم و
285
00:35:40,280 --> 00:35:45,140
به دنبال روابط دوستانه با گوگوريو باشيم
286
00:35:45,720 --> 00:35:53,500
اگه راه ديگه اي وجود نداره ، همينکارو انجام ميدم
287
00:35:53,500 --> 00:35:57,170
من کيم يوشين رو به عنوان فرماندار آمنيانگ جو انتخاب مي کنم
288
00:35:57,170 --> 00:36:00,250
تا بتونيم جلوي حملات دشمن رو بگيريم
289
00:36:00,250 --> 00:36:02,670
کيم يوشين 10 هزار سرباز زره پوش داره
290
00:36:02,670 --> 00:36:05,280
اگر شما اون رو به عنوان فرماندار انتخاب کنيد
291
00:36:05,280 --> 00:36:08,400
اين مي تونه خانواده سلطنتي رو به خطر بندازه
292
00:36:08,400 --> 00:36:12,290
اگه گوگوريو و باکجه با هم حمله کنن
293
00:36:12,290 --> 00:36:15,840
ما هرگز نمي تونيم فقط با سربازان مرزي جلوي اونا رو بگيريم
294
00:36:15,840 --> 00:36:22,480
من هر کجا که لازم باشه يوشين رو مي فرستم
295
00:36:22,480 --> 00:36:25,760
شما هم از دستور من پيروي کنيد
296
00:36:54,260 --> 00:36:58,020
گفته بودم فعلاً آموزش نداريم ، چرا به اينجا اومديد؟
297
00:36:58,020 --> 00:37:00,470
اين خواست خودمونه
298
00:37:00,470 --> 00:37:03,280
وقتيکه بزرگ شديم دايسئونگ رو پس مي گيريم
299
00:37:03,280 --> 00:37:09,270
ما انتقام عاليجناب يونگچان و مردم رو از اونا مي گيريم
300
00:37:09,270 --> 00:37:12,290
اين چيزيه که ميخوايم
301
00:37:15,300 --> 00:37:19,410
از شما سپاسگذارم
302
00:37:20,130 --> 00:37:29,570
با اين حرف هاي شما غم و اندوه رو فراموش کردم
303
00:37:55,160 --> 00:38:01,950
بهت چي گفتم؟
بهت گفته بودم اون به زودي حالش خوب ميشه
304
00:38:11,790 --> 00:38:17,400
خوشحالم که حالت خوب شده
305
00:38:17,400 --> 00:38:20,800
مطمئنم که سختي زيادي کشيدي
306
00:38:20,800 --> 00:38:25,250
بعد از انجام دادن اقدامات لازم براي دفاع از هانسئونگ
307
00:38:25,250 --> 00:38:28,490
ميخوام تو دايسئونگ رو دوباره پس بگيري
308
00:38:28,490 --> 00:38:33,340
اعليحضرت ، خون فقط با خون پاک نميشه
309
00:38:33,340 --> 00:38:36,690
حتي اگه ما دايسئونگ رو پس بگيريم
310
00:38:36,690 --> 00:38:39,400
پدر و دختر من ديگه زنده نميشن
311
00:38:39,400 --> 00:38:41,210
... چونچو
312
00:38:41,210 --> 00:38:48,990
وقتيکه پدر و دخترم رو از دست دادم ، احساس کردم دنيا تاريک شده
313
00:38:48,990 --> 00:38:54,700
نفس مي کشيدم ، اما مثل يه مُرده بود
314
00:38:54,700 --> 00:39:00,890
مردم سه پادشاهي هر روز با درد و رنج زندگي مي کنن
315
00:39:00,890 --> 00:39:03,780
اگه ما نتونيم جنگ بين سه امپراطوري رو متوقف کنيم
316
00:39:03,780 --> 00:39:10,430
اين درد و رنج براي آينده هم وجود خواهد داشت
317
00:39:13,280 --> 00:39:17,230
من رو به گوگوريو بفرستيد
318
00:39:17,230 --> 00:39:19,070
من با يون گه سومون ملاقات مي کنم
319
00:39:19,070 --> 00:39:24,490
سعي مي کنم اختلاف بر سر هانسئونگ رو حل کنم و
320
00:39:24,490 --> 00:39:27,570
در مورد آينده سه امپراطوري حرف مي زنم
321
00:39:27,570 --> 00:39:30,060
نمي تونم تو رو بفرستم
322
00:39:30,060 --> 00:39:32,820
يون گه سومون پادشاه گوگوريو رو کشته
323
00:39:32,820 --> 00:39:37,480
نمي تونم اجازه بدم زندگيت به خطر بيفته
324
00:39:37,480 --> 00:39:42,490
نمي خوام تو رو از دست بدم
325
00:39:42,490 --> 00:39:46,690
اگر واقعاً به من اهمين ميدين
326
00:39:46,690 --> 00:39:50,670
ميخوام با زندگيم به عنوان سپر از جنگ سه امپراطوري جلوگيري کنم
327
00:39:50,670 --> 00:39:55,980
اين چيزيه که ميخوام،لطفاً اجازه بديد
328
00:40:05,240 --> 00:40:09,960
يون گه سومون يه مرد بزرگِ
329
00:40:09,960 --> 00:40:16,230
او يه نفر رو به تخت نشونده که خودش همه کاره گوگوريو بشه
330
00:40:16,230 --> 00:40:25,260
من شنيدم اون با زره ، کلاه خود و شمشير با چشمان باز مي خوابِ
331
00:40:25,800 --> 00:40:31,080
بي خود نيست اون مرد بزرگي شده
332
00:40:31,080 --> 00:40:36,690
اگه من جاي اون بودم ، بعد از کشتن پادشاه و اعضاي دربار
333
00:40:36,690 --> 00:40:40,010
خودم به تخت مي نشستم
334
00:40:42,640 --> 00:40:48,330
چرا ذهن تو فقط از خيانت پر شده؟
335
00:40:48,830 --> 00:40:54,290
فقط داشتم شوخي مي کردم،لازم نيست نگران باشيد
336
00:40:54,290 --> 00:41:02,020
يه مقام دربار بايد مراقب حرف زدنش باشه حتي
اگه اون حرف شوخي باشه
337
00:41:02,020 --> 00:41:12,980
شما ميخوايد به عنوان نماينده به گوگوريو بريد؟
338
00:41:12,980 --> 00:41:16,390
شما يک سال پيش در جانگ سونگ بودين
339
00:41:19,170 --> 00:41:25,600
بايد ببينيم واکنش يون گه سومون از ديدن تو چيه
340
00:41:26,170 --> 00:41:28,060
چي؟
341
00:41:29,650 --> 00:41:32,650
لطفاً آروم باشيد
342
00:41:32,650 --> 00:41:38,310
يه نماينده خوب چطور مي تونه اينطور رفتار کنه
343
00:41:39,750 --> 00:41:44,240
اين يه ماموريت مهمه نه يه سفر تفريحي
344
00:41:44,240 --> 00:41:47,290
بايد تصميم درستي بگيريم
345
00:41:47,720 --> 00:41:55,720
ممکنه نماينده هرگز بر نگرده ، چه کسي داوطلب ميشه؟
346
00:42:01,940 --> 00:42:05,160
چونچو ميخواد شما رو ببينه
347
00:42:05,160 --> 00:42:06,980
بيارش داخل
348
00:42:06,980 --> 00:42:09,180
بفرماييد داخل
349
00:42:22,640 --> 00:42:25,800
براي چي ميخواستي من رو ببيني؟
350
00:42:25,800 --> 00:42:32,020
من ميخوام به عنوان نماينده به گوگوريو برم
351
00:42:35,980 --> 00:42:41,280
تو که مقامي تو دربار نداري ، چرا ميخواي به عنوان نماينده به اونجا بري؟
352
00:42:41,280 --> 00:42:47,930
اعليحضرت گفتن در صورتي که وزرا موافقت کنن
مي تونم به عنوان نماينده به گوگوريو برم
353
00:42:47,930 --> 00:42:50,750
تو قبلاً به نانگ بيسئونگ گوگوريو رفتي
354
00:42:50,750 --> 00:42:53,250
نانگ بيسونگ: شمال گي اونگي در حال حاضر
355
00:42:53,250 --> 00:42:55,800
تو نمي توني يون گه سومون رو قانع کني
356
00:42:55,800 --> 00:42:59,440
من قصد ندارم اونو شکست بدم
357
00:42:59,440 --> 00:43:03,960
من فقط براي بحث در مورد صلح سه امپراطوري به اونجا ميرم
358
00:43:03,960 --> 00:43:07,540
تو فقط در مورد اين موضوع حرف ميزني
359
00:43:08,440 --> 00:43:14,250
چرا ميخواي با فردي در مورد سه پادشاهي حرف بزني که
360
00:43:14,250 --> 00:43:16,840
با کشتن پادشاهش به کشورش خيانت کرده؟
361
00:43:16,840 --> 00:43:19,750
اون تاج و تخت رو بدست نياورده
362
00:43:19,750 --> 00:43:24,040
اون فقط افراد دربار رو تغيير داد ، اين چطور ممکنه خيانت باشه؟
363
00:43:24,040 --> 00:43:28,280
شورشي که علت مهمي داشته باشه خيانت نيست
364
00:43:28,280 --> 00:43:37,790
به همين دليل من هنوز هم اميدوارم شما بخاطر رفاه شيلا متحد بشيد
365
00:43:41,510 --> 00:43:47,300
تو داوطلبانه به دهان ببر ميري
366
00:43:47,300 --> 00:43:50,160
چه کسي مي تونه جلوي شما رو بگيره؟
367
00:43:50,160 --> 00:43:55,040
همه با فرستادن شما موافق هستن
368
00:44:28,690 --> 00:44:32,860
تو نبايد به خودت صدمه بزني
369
00:44:32,860 --> 00:44:34,740
من خوبم
370
00:44:34,740 --> 00:44:41,060
اگه درست آموزش ديده بودم ، مي تونستم از دايسئونگ محافظت کنم
371
00:44:41,060 --> 00:44:47,430
هرگز اجازه نميدم دشمنان ما دوباره به شيلا حمله کنن
372
00:45:14,240 --> 00:45:21,600
چرا از وقتيکه از دايسئونگ برگشتي به ديدن من نيومدي؟
373
00:45:21,600 --> 00:45:28,730
تو اين مدت منتظر بودم به ديدنم بياي
374
00:45:30,710 --> 00:45:35,040
من نتونستم از دايسئونگ دفاع کنم
375
00:45:35,570 --> 00:45:40,750
چطور مي تونستم با تو روبرو بشم؟
376
00:45:41,750 --> 00:45:48,840
شنيدم زخمي شده بودي،الان حالت خوبه؟
377
00:45:48,840 --> 00:45:51,310
بذار زخمت رو ببينم
378
00:45:53,330 --> 00:45:57,050
من خوبم
379
00:45:57,050 --> 00:46:00,560
تو بايد مداوا بشي
380
00:46:00,560 --> 00:46:03,740
زخم من خوب ميشه
381
00:46:04,190 --> 00:46:16,500
اما هرگز نمي تونم مرگ خواهرم و همسرش رو فراموش کنم
382
00:46:24,330 --> 00:46:30,820
ديگه هرگز من رو ترک نکن
383
00:46:32,220 --> 00:46:35,530
مراقب من باش
384
00:46:37,200 --> 00:46:41,350
نگرانم که تو رو از دست بدم
385
00:46:43,330 --> 00:46:49,690
من هرگز تو رو از دست نميدم
386
00:46:51,090 --> 00:46:57,050
من از تو مراقبت مي کنم
387
00:47:10,600 --> 00:47:16,220
اگه به گوگوريو برم ، نمي دونم مي تونم دوباره برگردم يا نه
388
00:47:16,220 --> 00:47:21,910
هيچوقت روز راحتي نبوده
389
00:47:22,350 --> 00:47:25,920
بودا چطور مي تونه اينقدر بي تفاوت باشه؟
390
00:47:26,700 --> 00:47:30,740
صلح سه امپراطوري يه مسير نا همواره
391
00:47:30,740 --> 00:47:34,550
چون اين رو مردم بدست ميارن نه بودا
392
00:47:35,010 --> 00:47:38,770
خوشحال ميشم يه روز تو و برادرت راه من رو ادامه بديد
393
00:47:38,770 --> 00:47:43,280
با خوشحالي راه شما رو ادامه ميديم
394
00:47:45,350 --> 00:47:49,020
شما واقعاً ميخوايد به پيونگ يانگ بريد؟
395
00:47:49,020 --> 00:47:50,400
بله
396
00:47:50,400 --> 00:47:54,020
قصد دارم در مورد صلح سه امپراطوري با يون گه سومون حرف بزنم
397
00:47:54,020 --> 00:47:58,070
نمي تونم اجازه بدم تنها بريد
398
00:47:58,070 --> 00:48:01,510
منم با شما ميام
399
00:48:01,510 --> 00:48:05,900
من با رئيس هوآرانگ و برادرت ميرم
400
00:48:05,900 --> 00:48:10,760
چرا اونا رو مي بريد ولي من رو نمي بريد؟
401
00:48:10,760 --> 00:48:15,700
تو بايد به عموت کمک کني تا از اعليحضرت محافظت کنه
402
00:48:16,660 --> 00:48:22,250
چيزي هست که قبل از رفتن بايد بهت بگم
403
00:48:22,250 --> 00:48:27,250
هرگز نبايد با بيدام روبرو بشي
404
00:48:27,250 --> 00:48:31,550
و هرگز نبايد به خانه گيبانگ بري
405
00:48:31,550 --> 00:48:36,720
اين کار ممکنه به بهاي جونت تموم بشه
406
00:48:36,720 --> 00:48:39,580
يادت باشه چي گفتم
407
00:48:40,290 --> 00:48:43,870
به شما قول ميدم
408
00:48:46,180 --> 00:48:50,160
-= مرز شيلا و گوگوريو =-
409
00:48:53,450 --> 00:49:03,090
اگه تا دو ماه ديگه بر نگشتم، احتمالاً ديگه زنده نموندم
410
00:49:03,090 --> 00:49:07,230
ما يکي هستيم
411
00:49:07,230 --> 00:49:10,200
اگه تو بميري ، منم مي ميرم
412
00:49:10,200 --> 00:49:15,360
من اجازه نمي دم تو کشته بشي
413
00:49:15,360 --> 00:49:17,740
اگه اتفاقي براي تو بيفته
414
00:49:17,740 --> 00:49:25,890
من به گوگوريو ميام و سر يون گه سومون رو از بدنش جدا مي کنم
415
00:49:31,130 --> 00:49:37,660
به هدفت فکر کن و به سلامت برگرد
416
00:50:16,290 --> 00:50:22,910
-= قصر گوگوريو =-
چونچو ،نماينده شيلا ميخواد شما رو ببينه
417
00:50:44,530 --> 00:50:53,910
من اينجا هستم تا خواسته ملکه شيلا رو در مورد
صلح سه امپراطوري با شما مطرح کنم
418
00:51:28,020 --> 00:51:38,800
يه سگ شيلايي چطور جرات کرده به اينجا بياد و
در مورد صلح سه امپراطوري صحبت کنه؟
419
00:51:38,800 --> 00:51:46,470
من همين حالا سرت رو قطع مي کنم و به شيلا مي فرستم
420
00:51:52,800 --> 00:51:57,470
:مترجم
محمد
421
00:51:58,800 --> 00:52:03,470
:ويرايش
مجتبي
422
00:52:04,800 --> 00:52:09,470
مترجمين آريايي
www.aryan-translators.pro
423
00:52:10,800 --> 00:52:15,470
مترجمين آريايي برترين سايت دانلود زيرنويس فارسي فيلم و سريال کره اي