1 00:00:01,720 --> 00:00:06,020 مترجمين آريايي با افتخار تقديم ميکند 2 00:00:07,720 --> 00:00:12,020 مترجمين آريايي برترين سايت دانلود زيرنويس فارسي فيلم و سريال کره اي 3 00:00:13,720 --> 00:00:15,020 -= روياي پادشاه =- 4 00:00:18,960 --> 00:00:25,950 چونچو،تو ميخواي با پادشاه باکجه در مورد روابط دوستانه حرف بزني؟ 5 00:00:25,950 --> 00:00:30,760 اگه اجازه بدين به دايسئونگ برم،سعي مي کنم اونو متقاعد کنم 6 00:00:30,760 --> 00:00:36,720 اگه بتونيم اونا رو قانع کنيم ديگه دليلي براي حمله به دايسئونگ ندارن 7 00:00:36,720 --> 00:00:42,910 ما ممکنه نتونيم جلوي جنگ رو کامل بگيريم اما مي تونيم تلفات رو کمتر کنيم 8 00:00:42,910 --> 00:00:50,420 من احساس تو رو درک مي کنم ، اما نمي تونم اجازه بدم به اونجا بري 9 00:00:50,890 --> 00:00:55,010 آرزوي من متحد کرده سه امپراطوريه 10 00:00:55,010 --> 00:00:57,930 اما به عنوان فرمانرواي شيلا 11 00:00:57,930 --> 00:01:01,680 نمي تونم نماينده براي درخواست صلح بفرستم درحالي که اونا به مردم ما حمله کردن 12 00:01:01,680 --> 00:01:05,610 اينطوري ديگه دربار شيلا هيچ اقتداري نخواهد داشت 13 00:01:06,630 --> 00:01:15,200 شما اجازه ميديد من به عنوان يه شهروند عادي به اونجا برم؟ 14 00:01:15,200 --> 00:01:21,950 اگه به عنوان نماينده به اونجا فرستاده نشي ، اونوقت ديگه زنده موندنت قابل تضمين نيست 15 00:01:21,950 --> 00:01:25,830 اگه باکجه موفق بشه دايسئونگ رو بگيره 16 00:01:25,830 --> 00:01:29,810 جنگ به مرزهاي جنوب غربي هم کشيده ميشه 17 00:01:29,810 --> 00:01:35,320 اونوقت مردم خانه هاشون رو از دست ميدن و سرگردان خواهند شد 18 00:01:35,320 --> 00:01:38,740 اگه من بتونم حتي يک نفر رو نجات بدم 19 00:01:38,740 --> 00:01:44,890 حتي اگه پادشاه باکجه منو بکشه ارزشش رو داره 20 00:01:45,740 --> 00:01:53,890 مترجمين آريايي www.aryan-translators.pro 21 00:01:54,220 --> 00:01:59,820 تو حاضري براي نجات جون مردم از زندگي خودت بگذري 22 00:01:59,820 --> 00:02:07,720 من به عنوان فرمانرواي اين کشور خجالت مي کشم نمي تونم از مردمم محافظت کنم 23 00:02:08,070 --> 00:02:12,830 :مترجم محمد 24 00:02:13,070 --> 00:02:16,830 :ويرايش مجتبي 25 00:02:17,070 --> 00:02:20,830 چونچو مخفيانه با ملکه ملاقات کرد 26 00:02:20,830 --> 00:02:25,040 پدر اون ، يونگچان هم به دايسئونگ رفته 27 00:02:25,040 --> 00:02:32,820 اگه اونا موفق بشن دايسئونگ رو حفظ کنن 28 00:02:32,820 --> 00:02:41,100 هوآرانگدو با ورود به قصر تهديد بزرگي براي ما خواهد بود 29 00:02:42,590 --> 00:02:49,530 نبايد به اونا اجازه ي اينکارو بديد 30 00:02:49,530 --> 00:02:56,510 شما بايد با يه نقشه خوب جلوي حرکت اونا رو بگيريد 31 00:02:56,510 --> 00:02:58,900 فقط به من دستور بديد 32 00:02:58,900 --> 00:03:06,050 هر کاري بخوايد انجام ميدم 33 00:03:07,960 --> 00:03:10,380 نوشيدني 34 00:03:14,690 --> 00:03:19,410 -= اردوگاه باکجه =- سربازان وفادار باکجه 35 00:03:19,750 --> 00:03:25,790 فراموش نکنيد که ماموريت شما کشتن سربازان شيلا و 36 00:03:25,790 --> 00:03:29,960 و رسيدن به اقتدار و آسايش باکجه ست 37 00:03:29,960 --> 00:03:38,900 ما دايسئونگ رو تسخير مي کنيم و به طرف سورابل حرکت مي کنيم 38 00:03:38,900 --> 00:03:46,140 تا يک کشور قدرتمند براي اتحاد سه امپراطوري بشيم 39 00:03:46,140 --> 00:03:49,670 زنده باد باکجه 40 00:03:49,670 --> 00:03:53,240 زنده باد اعليحضرت - زنده باد - 41 00:03:53,240 --> 00:03:56,080 زنده باد اعليحضرت 42 00:03:56,080 --> 00:03:58,940 زنده باد اعليحضرت - زنده باد اعليحضرت - 43 00:04:22,020 --> 00:04:26,900 -= دايسئونگ =- چي؟تو ميخواي اول حمله کني؟ 44 00:04:26,900 --> 00:04:32,140 اونا نمي تونن به خوبي دفاع کنن 45 00:04:32,140 --> 00:04:35,290 دربار هم نيروي کمکي نمي فرسته 46 00:04:35,290 --> 00:04:40,220 ما بايد اول حمله کنيم و اونا رو دلسرد کنيم 47 00:04:40,840 --> 00:04:45,030 منم همين نظر رو دارم 48 00:04:45,030 --> 00:04:48,180 در حال حاضر دفاع از قلعه با اين تعداد سرباز خيلي سخته 49 00:04:48,180 --> 00:04:50,690 اما چطور مي تونيم حمله کنيم؟ 50 00:04:50,690 --> 00:04:53,100 ممکنه قلعه رو از دست بديم 51 00:04:53,100 --> 00:04:59,380 مي تونيم از دايي درخواست کنيم برامون سرباز بفرسته 52 00:04:59,380 --> 00:05:04,500 پدر نمي تونه بدون دستور دربار سربازي بفرسته 53 00:05:04,500 --> 00:05:07,590 من يه راه حل دارم 54 00:05:07,590 --> 00:05:14,310 من اونو متقاعد مي کنم نيروي کمکي بفرسته،فقط صبر کنيد و ببينيد 55 00:05:20,780 --> 00:05:25,430 تو واقعاً مي توني يوشين رو متقاعد کني؟ 56 00:05:25,430 --> 00:05:27,270 به من اعتماد کن 57 00:05:27,270 --> 00:05:29,970 اگه دايي با ارتش آهني بياد 58 00:05:29,970 --> 00:05:35,270 ارتش باکجه از ترس به سابيسئونگ فرار مي کنن 59 00:05:43,550 --> 00:05:47,340 اونا ميخوان يوشين رو براي حمله به ما متقاعد کنن؟ 60 00:05:47,340 --> 00:05:48,290 بله 61 00:05:48,290 --> 00:05:53,450 پسر چونچو براي متقاعد کردن اون رفته 62 00:05:53,450 --> 00:05:57,620 اگه يوشين با 10 هزار سرباز آهني به اينجا بياد 63 00:05:57,620 --> 00:06:00,200 براي ما سخت خواهد بود با اونا بجنگيم 64 00:06:00,200 --> 00:06:06,580 بايد قبل از رسيدن يوشين دايسئونگ رو بگيريم 65 00:06:07,190 --> 00:06:12,290 يوشين نمي تونه به اينجا بياد 66 00:06:12,290 --> 00:06:15,000 از کجا اينقدر مطمئني؟ 67 00:06:15,000 --> 00:06:20,910 اون اگه مي تونست بياد تا حالا اومده بود 68 00:06:21,460 --> 00:06:23,850 اون اجازه نداره جايي بره 69 00:06:23,850 --> 00:06:32,680 اين يعني دربار شيلا به يوشين اجازه نمي ده پستش رو ترک کنه 70 00:06:32,680 --> 00:06:35,890 بيدام دربار شيلا رو کنترل مي کنه 71 00:06:35,890 --> 00:06:41,610 اون اجازه نميده يوشين تو جنگ شايستگي بدست بياره 72 00:06:41,610 --> 00:06:46,110 يوشين به اينجا نمياد ، پس نگران نباشيد 73 00:06:46,110 --> 00:06:49,560 سرنوشت کشور شيلا به اين جنگ بستگي داره 74 00:06:49,560 --> 00:06:52,950 يعني يه مقام دربار اجازه ميده کشورش شکست بخوره؟ 75 00:06:52,950 --> 00:07:01,100 کسي که به قدرت ميرسه ديگه نمي تونه اونو از دست بده 76 00:07:01,100 --> 00:07:05,510 اون ترجيح ميده دايسئونگ به دست دشمن بيفته تا اينکه قدرتش رو از دست بده 77 00:07:05,510 --> 00:07:14,160 دربار شيلا دو دسته شده، پيروزي باکجه حتميه 78 00:07:18,180 --> 00:07:21,490 تو ميخواي پادشاه باکجه رو بکشي؟ 79 00:07:21,490 --> 00:07:28,840 اگه ما بتونيم پادشاه باکجه رو بکشيم،دربار نمي تونه ما رو به خيانت متهم کنه 80 00:07:29,650 --> 00:07:33,830 تو بايد جانشين من بشي چون استراتژي نظامي رو خوب ميشناسي 81 00:07:33,830 --> 00:07:36,080 به نظر ميرسه فكر خوبيه 82 00:07:36,080 --> 00:07:39,040 تو هم وقتي اين شايستگي رو بدست بياري،کسي نمي تونه به خيانت متهمت کنه 83 00:07:39,040 --> 00:07:41,360 اونم با کشتن پادشاه باکجه 84 00:07:41,360 --> 00:07:46,380 اما به همين راحتي نمي تونيم ارتش رو حرکت بديم 85 00:07:46,380 --> 00:07:51,950 اونا هرگز تصور نمي کنن که ما اول به اونا حمله کنيم 86 00:07:51,950 --> 00:07:56,110 کشتن پادشاه باکجه و جلوگيري از جنگ با اونا 87 00:07:56,110 --> 00:07:59,770 وفاداري به اعليحضرت رو نشون ميده 88 00:08:00,460 --> 00:08:03,910 اون نقشه خوبي داره 89 00:08:03,910 --> 00:08:05,500 ارزش تلاش کردن رو داره 90 00:08:05,500 --> 00:08:06,990 درسته 91 00:08:06,990 --> 00:08:11,660 اين وضعيت با کشتن پادشاه باکجه بهتر ميشه 92 00:08:11,660 --> 00:08:15,010 بايد با نقشه اون جلو بريم 93 00:08:17,080 --> 00:08:19,370 رئيس 94 00:08:21,800 --> 00:08:25,400 يبوريونگ از پايتخت به اينجا اومده 95 00:08:25,400 --> 00:08:26,650 يبوريونگ؟ 96 00:08:26,650 --> 00:08:29,690 يبو: مسئول نظارت آموزش ،ديپلماسي و مراسمِ 97 00:08:29,690 --> 00:08:35,610 من در اين مورد تصميم گيري مي کنم تو به دايسئونگ برگرد 98 00:08:35,610 --> 00:08:40,940 من بر مي گردم و منتظر تصميم شما هستم 99 00:08:51,400 --> 00:08:55,530 شما از پايتخت اومديد منو ببينيد ؟ براي چي؟ 100 00:08:55,530 --> 00:08:59,590 ملکه دستور دادن هرگز نبايد سربازاي آهني رو حرکت بدي 101 00:08:59,590 --> 00:09:03,420 چون ممکنه شورش محسوب بشه 102 00:09:03,420 --> 00:09:08,400 در حال حاضر دايسئونگ به خطر افتاده 103 00:09:08,400 --> 00:09:10,220 من قلعه رو ترک نمي کنم 104 00:09:10,220 --> 00:09:12,380 دربار نگرانِ که تو افرادت رو از دست بدي 105 00:09:12,380 --> 00:09:16,170 اونم در مقابل ارتش باکجه 106 00:09:16,170 --> 00:09:23,860 تو بايد بي گناهيت رو به اعليحضرت و وزرا ثابت کني 107 00:09:23,860 --> 00:09:29,320 تو به پايتخت برگرد من خودم ميام 108 00:09:29,830 --> 00:09:31,880 من نمي تونم 109 00:09:31,880 --> 00:09:36,970 من شما رو تا پايتخت همراهي مي کنم 110 00:09:40,100 --> 00:09:45,970 چرا همچين موقعي بايد شما رو به قصر احضار کنن؟ 111 00:09:45,970 --> 00:09:51,580 اجازه بديد اونو زنداني کنيم و به دايسئونگ بريم 112 00:09:51,580 --> 00:09:54,110 اگه ما از دستور دربار سرپيچي کنيم 113 00:09:54,110 --> 00:10:00,100 نه فقط ما بله تمام گروه هوآرانگ زير سوال ميره 114 00:10:01,360 --> 00:10:05,310 نانسئونگ ، من به پايتخت ميرم 115 00:10:05,310 --> 00:10:08,820 به بئوپمين بگو ما با تاخير به ارتش باکجه حمله مي کنيم 116 00:10:08,820 --> 00:10:12,810 بهش بگو من حتماً اين کارو مي کنم 117 00:10:12,810 --> 00:10:15,440 بهش مي گم 118 00:10:17,570 --> 00:10:23,050 هيونسان ، اگه من تو پايتخت به مشکل خوردم 119 00:10:23,050 --> 00:10:28,030 تو با سربازا به دايسئونگ برو و به اونا کمک کن 120 00:10:28,030 --> 00:10:29,710 نگران نباش 121 00:10:29,710 --> 00:10:33,040 من منتظر شما مي مونم 122 00:10:37,000 --> 00:10:39,060 -= قصر شيلا =- 123 00:10:39,060 --> 00:10:40,620 فرمانده گاسئونگ 124 00:10:40,620 --> 00:10:47,280 چرا بدون اجازه دربار و خانواده سلطنتي 10 هزار سرباز زره پوش آموزش دادي؟ 125 00:10:47,280 --> 00:10:52,890 اين يعني شما قصد داريد به کشور خيانت کنيد؟ 126 00:10:52,890 --> 00:10:55,220 اينطور نيست 127 00:10:55,220 --> 00:10:59,780 من از دربار خواستم اجازه بده براي ارتش سرباز آموزش بدم 128 00:10:59,780 --> 00:11:09,520 دربار هم به بهانه اينکه هزينه اين کار رو نداره قبول نکرد 129 00:11:09,520 --> 00:11:11,860 شما که مي دونستيد 130 00:11:11,860 --> 00:11:15,210 براي چي باز هم شروع کردي به آموزش دادن افراد؟ 131 00:11:15,210 --> 00:11:17,910 به عنوان فرمانده قلعه مرزي 132 00:11:17,910 --> 00:11:25,200 اين وظيفه منِ که از مردم کشور در برابر حملات باکجه دفاع کنم 133 00:11:25,200 --> 00:11:34,600 اگه بخوايد ليست و مشخصات تمام افراد داخل پرونده اونها وجود داره 134 00:11:34,600 --> 00:11:37,730 مي تونيد اونا رو ببينيد 135 00:11:37,730 --> 00:11:42,630 تو هر مدرکي که داري به دربار ارائه کن 136 00:11:42,630 --> 00:11:46,220 تا بتوني ثابت کني اين فقط به سوء زنه و بي گناه هستي 137 00:11:46,220 --> 00:11:48,710 دربار اين موضوع رو بررسي مي کنه 138 00:11:48,710 --> 00:11:56,220 يه ژنرال تحت هيچ شرايطي نبايد موقع جنگ به پايتخت بياد 139 00:12:03,720 --> 00:12:12,660 من قسم مي خورم با تمام وجود به شما وفادار خواهم بود 140 00:12:12,660 --> 00:12:17,080 من هرگز به وفاداري تو شک ندارم 141 00:12:17,080 --> 00:12:21,510 من نمي تونم جلوي قدرت وزرا رو بگيرم 142 00:12:21,510 --> 00:12:27,450 براي همين خواستم خودت شخصاً به پايتخت برگردي 143 00:12:28,370 --> 00:12:31,260 وضعيت دايسئونگ چطوره؟ 144 00:12:31,260 --> 00:12:35,950 پامسئوک و يونگچان وضعيت خوبي ندارن 145 00:12:35,950 --> 00:12:40,490 لطفاً اجازه بديد من به دايسئونگ برم 146 00:12:40,490 --> 00:12:47,190 سربازان آهنين من باکجه رو شکست ميدن و نگراني شما رو از بين مي برن 147 00:12:47,190 --> 00:12:49,440 هنوز زمانش نرسيده 148 00:12:49,440 --> 00:12:54,660 ارتش باکجه قصد داره حمله کنه 149 00:12:54,660 --> 00:12:59,690 مردم و سربازا اونجا از سرما و گرسنگي رنج مي کشن 150 00:12:59,690 --> 00:13:02,530 پس کي زمانش ميرسه؟ 151 00:13:02,530 --> 00:13:09,320 فقط صبر کن تا چونچو برگرده 152 00:13:09,320 --> 00:13:12,610 اونوقت مي گم بايد چيکار کني 153 00:13:16,900 --> 00:13:24,400 تا زماني که تحقيقات به پايان برسه بايد اينجا بمونم 154 00:13:24,400 --> 00:13:28,760 اما وضعيت دايسئونگ اصلاً خوب نيست 155 00:13:37,850 --> 00:13:41,060 بيدام ميخواد شما رو ببينه 156 00:13:41,060 --> 00:13:45,140 هيچ دليلي نداره بخوام اونو ببينم ، از اينجا بريد 157 00:13:45,140 --> 00:13:50,100 اين يه درخواست نيست يه دستوره 158 00:13:50,100 --> 00:13:52,180 چي؟ 159 00:13:57,830 --> 00:14:04,370 نيازي نيست تو قصر اغتشاش بوجود بياد، اينطور نيست؟ 160 00:14:10,630 --> 00:14:14,060 براي چي ميخواستي منو ببيني؟ 161 00:14:14,060 --> 00:14:19,380 فقط ميخواستم يه نوشيدني با شما بخورم 162 00:14:19,380 --> 00:14:20,930 بنشين 163 00:14:20,930 --> 00:14:28,370 مردم دايسئونگ از سرماو گرسنگي دارن رنج مي کشن 164 00:14:28,370 --> 00:14:32,870 نمي تونم اينجا بشينم و با شما نوشيدني بخورم 165 00:14:32,870 --> 00:14:37,020 اگه کاري نداريد من ديگه برم 166 00:14:40,350 --> 00:14:47,300 تو چطور جرات مي کني به من پشت کني و بري؟ 167 00:14:50,260 --> 00:14:55,430 قسم بخور به من وفادار بموني 168 00:14:55,430 --> 00:15:04,180 اونوقت اجازه ميدم تمام سربازاي شيلا تحت فرمان تو باشن 169 00:15:04,180 --> 00:15:14,460 فرمانده اي مثل تو نبايد تو مرز باشه 170 00:15:14,920 --> 00:15:16,720 چيکار مي کني؟ 171 00:15:16,720 --> 00:15:21,460 من ترجيح ميدم به عنوان يه سرباز در مرز بميرم 172 00:15:21,460 --> 00:15:26,250 تا اينکه به آدم کوچيکي مثل تو وفادار بمونم 173 00:15:26,250 --> 00:15:31,530 من ميخوام از تو به عنوان يکي از ستون هاي کشور استفاده کنم 174 00:15:31,530 --> 00:15:34,840 چرا اين پيشنهاد رو رد مي کني؟ 175 00:15:35,800 --> 00:15:42,320 مردم با ديد باز همه چيز رو قضاوت مي کنن 176 00:15:42,770 --> 00:15:47,730 تو فقط بخاطر جاه طلبي هاي خودته که از بقيه استفاده مي کني 177 00:15:47,730 --> 00:15:52,040 تو از سربازايي که من آموزش دادم مي ترسي؟ 178 00:15:52,550 --> 00:15:59,520 اگه بخواي براي دربار و خانواده سلطنتي مشکل درست کني 179 00:15:59,520 --> 00:16:05,900 من با افرادم به پايتخت ميام و تو رو نابود مي کنم 180 00:16:05,900 --> 00:16:10,820 اينو يادت باشه 181 00:16:23,080 --> 00:16:29,020 نمي تونم باور کنم بقيه عمرت رو تو اين خونه بگذروني 182 00:16:29,640 --> 00:16:32,900 ايني که مي بيني زندگيه منه 183 00:16:32,900 --> 00:16:40,600 سينو ، به وصيت بيهيونگ عمل کن تا با هم به يوشين خدمت کنيم 184 00:16:40,600 --> 00:16:43,560 نانسئونگ اگه تو رو ببينه خيلي خوشحال ميشه 185 00:16:44,270 --> 00:16:47,440 من همه چيز رو در مورد گوييمون فراموش کردم 186 00:16:54,710 --> 00:16:58,070 يئونهوا ، اين چابيه 187 00:17:02,600 --> 00:17:07,890 اگه تو رو تنها مي ديدم نمي شناختمت 188 00:17:08,530 --> 00:17:11,800 تو خيلي بزرگ شدي 189 00:17:16,110 --> 00:17:23,150 شما به رئيس خودتون خيانت کرديد ، چطور مي تونيد از اون حرف بزنيد؟ 190 00:17:23,150 --> 00:17:24,220 چي؟ 191 00:17:24,220 --> 00:17:27,440 چي داري ميگي؟ 192 00:17:27,440 --> 00:17:33,060 من نمي تونم چابي و نانسئونگ رو بخاطر خيانت به بيهيونگ ببخشم 193 00:17:33,060 --> 00:17:37,270 برو به اربابت خدمت کن 194 00:17:38,830 --> 00:17:42,770 ديگه هرگز به اينجا بر نگرد 195 00:17:49,170 --> 00:17:51,730 اون چرا اينقدر تغيير کرده؟ 196 00:17:51,730 --> 00:17:56,820 اون از دوران کودکيش خاطرات خوبي نداره 197 00:17:57,670 --> 00:18:03,850 نذار يوشين بفهمه من اينجا هستم 198 00:18:04,430 --> 00:18:06,490 بسيار خب 199 00:18:09,930 --> 00:18:14,550 پدربزرگ، پادشاه باکجه امروز به سابي ميره 200 00:18:14,550 --> 00:18:16,160 اين براي ما بهترين فرصته 201 00:18:16,160 --> 00:18:19,020 ما بايد به اونا حمله کنيم 202 00:18:19,020 --> 00:18:24,370 تو فعلا نبايد کاري کني،بايد ببينيم چرا عموت هنوز بر نگشته؟ 203 00:18:24,370 --> 00:18:27,510 اگه صبر کنيم تا اون برگرده ممکنه دير بشه 204 00:18:27,510 --> 00:18:32,990 ديگه هرگز همچين موقعيتي گيرمون نمياد 205 00:18:33,930 --> 00:18:37,830 منم با اون موافقم 206 00:18:37,830 --> 00:18:42,350 من يه گروه بر ميدارم 207 00:19:08,140 --> 00:19:11,860 پادشاه باکجه رو بکشيد 208 00:19:55,460 --> 00:19:58,270 پادشاه باکجه مرده 209 00:20:10,950 --> 00:20:14,430 اين يه تله ست ، عقب نشيني کنيد 210 00:20:14,430 --> 00:20:18,000 عقب نشيني - عقب نشيني - 211 00:20:18,000 --> 00:20:23,200 همه سربازاي شيلا رو بکشيد 212 00:20:31,940 --> 00:20:38,330 اونا ميدونستن ما به پادشاه باکجه حمله مي کنيم براي همين برامون تله گذاشتن 213 00:20:38,330 --> 00:20:43,550 بين ما يه جاسوس وجود داره 214 00:20:44,860 --> 00:20:48,150 بين افراد تحت اختيار من جاسوس وجود نداره 215 00:20:48,150 --> 00:20:52,130 نبايد بي خود به سربازاي دايسئونگ تهمت بزني 216 00:20:52,130 --> 00:20:54,830 قبل از ترک پايتخت 217 00:20:54,830 --> 00:21:00,540 پدرت گفته بود که احتمالاً داخل قلعه جاسوس هست 218 00:21:00,540 --> 00:21:02,180 اون کيه؟ 219 00:21:02,180 --> 00:21:05,070 اتفاقي که امروز افتاد نشون داد اين حقيقت داره 220 00:21:05,070 --> 00:21:12,020 حمله ارتش باکجه بعد از آتيش گرفتن انبار آذوقه 221 00:21:12,020 --> 00:21:18,030 بايد بفهميم کي خبرهاي اينجا رو به پادشاه باکجه مي رسونه 222 00:21:18,030 --> 00:21:22,340 براي دفاع از قلعه بايد اون جاسوس رو پيدا کنيم 223 00:21:22,340 --> 00:21:29,120 اگه جاسوس يکي از افراد تحت فرمان من باشه 224 00:21:29,120 --> 00:21:35,840 من تمام استخوانهاي بدنش رو خرد مي کنم و بدنش رو تکه تکه مي کنم 225 00:21:41,340 --> 00:21:46,640 فرمانده قلعه دستور داده جاسوس رو پيدا کنن 226 00:21:46,640 --> 00:21:51,070 بايد قبل از اينکه ما رو پيدا کنن به اردوگاه باکجه بريم 227 00:21:51,070 --> 00:21:56,440 اگه ما دستگير بشيم ديگه هيچوقت رنگ آرامش رو نمي بينيم 228 00:21:56,440 --> 00:22:02,000 ما بايد براي بدست آوردن يه پست دولتي شايستگي مون رو نشون بديم 229 00:22:02,000 --> 00:22:05,770 پس آرامشت رو حفظ کن 230 00:22:05,770 --> 00:22:07,390 بسيار خب 231 00:22:07,390 --> 00:22:10,420 مثل هميشه آروم باش 232 00:22:10,420 --> 00:22:14,890 هيچکس نمي فهمه تو با ارتش باکجه همکاري مي کني 233 00:22:25,620 --> 00:22:30,740 اون همون مرديه که فرمانده قلعه تنبيه اش کرد؟ 234 00:22:30,740 --> 00:22:33,190 بله ، اون اسمش گئوميلِ 235 00:22:33,190 --> 00:22:37,480 اون بخاطر خيانت به همسرش تنبيه شده بود 236 00:22:37,940 --> 00:22:44,940 بايد اون زير نظر بگيريم و ببينيم کار مشکوکي انجام ميده 237 00:22:44,940 --> 00:22:47,190 همين کارو مي کنم 238 00:22:49,160 --> 00:22:53,850 چونچو پايتخت رو ترک کرده؟نگفت کجا ميره؟ 239 00:22:53,850 --> 00:23:00,550 چيزي نگفت 240 00:23:01,150 --> 00:23:04,240 کجا ممکنه رفته باشه؟ 241 00:23:04,240 --> 00:23:11,790 اون گفت احتمال داره هرگز دوباره به پايتخت بر نگرده 242 00:23:11,790 --> 00:23:14,770 چي ؟ در مورد چي حرف مي زني؟ 243 00:23:14,770 --> 00:23:18,300 اگه چيزي ميدوني به من بگو 244 00:23:19,780 --> 00:23:28,860 اگه من برنگشتم ، تو بايد از اعليحضرت محافظت کني 245 00:23:28,860 --> 00:23:31,630 و بجاي من مراقب خانواده باش 246 00:23:31,630 --> 00:23:33,310 بئوپمين چي؟ 247 00:23:33,310 --> 00:23:43,050 اگه من نتونم برگردم، پدربزرگ و برادرت هم ممکنه ديگه بر نگردن 248 00:23:43,820 --> 00:23:46,860 هر چي گفتم انجام بده 249 00:23:49,310 --> 00:23:55,010 اون چطور مي تونه همچين خواسته اي داشته باشه 250 00:23:55,010 --> 00:23:57,770 اون حتماً دليلي داره 251 00:23:57,770 --> 00:24:00,990 چونچو يه دنيا آروز داره 252 00:24:00,990 --> 00:24:06,530 اون به راحتي ما رو ترک نمي کنه 253 00:24:07,480 --> 00:24:10,700 من به اون اعتماد دارم 254 00:24:12,500 --> 00:24:16,540 قبل از اينکه جشن پيروزيمون رو بگيريم 255 00:24:16,540 --> 00:24:27,950 من همه شما رو به نوشيدني براي آرامش سربازاي کشته شده دعوت مي کنم 256 00:24:30,320 --> 00:24:38,100 سربازاي وفادار باکجه،ممکنه مرگ شما با شکوه باشه 257 00:24:38,100 --> 00:24:41,160 ممکنه با شکوه نباشه 258 00:24:45,610 --> 00:24:52,510 ما به زودي دايسئونگ رو فتح مي کنيم،امشب ميخوام به افتخارش بنوشيم 259 00:24:52,510 --> 00:24:54,820 بنوشيد 260 00:24:55,770 --> 00:24:58,720 اعليحضرت 261 00:25:00,970 --> 00:25:04,510 يه نفر به اسم چونچو ميخواد شما رو ببينه 262 00:25:04,510 --> 00:25:06,340 چي؟ 263 00:25:07,830 --> 00:25:10,860 کيم چونچو؟ 264 00:25:11,740 --> 00:25:14,110 بيارديش داخل 265 00:25:25,150 --> 00:25:29,410 اعليحضرت ، خيلي وقته شما رو نديدم 266 00:25:29,410 --> 00:25:33,540 شايد دير باشه، اما بخاطر پادشاه شدن بهتون تبريک مي گم 267 00:25:33,540 --> 00:25:37,250 چرا به اينچا اومدي؟ 268 00:25:37,250 --> 00:25:39,680 ملکه شيلا تو رو فرستاده؟ 269 00:25:39,680 --> 00:25:46,380 من به عنوان يه شهروند عادي به اينجا اومدم 270 00:25:46,380 --> 00:25:54,160 شما بايد از جاه طلبيتون براي متحد کرده سه امپراطوري استفاده کنيد 271 00:25:54,160 --> 00:25:58,170 لطفاً ارتش رو به سابيسئونگ بر گردونيد 272 00:26:00,930 --> 00:26:03,740 چي؟ 273 00:26:03,740 --> 00:26:11,050 پدر ، پسر ، دختر و دامادت داخل قلعه گير افتادن 274 00:26:11,050 --> 00:26:12,850 براي اينکه اونا رو نجات بدي اين حرف رو مي زني؟ 275 00:26:12,850 --> 00:26:23,100 يه پدر هميشه سعي مي کنه در هر شرايطي فرزندش رو نجات بده اما من براي نجات اونا به اينجا نيومدم 276 00:26:23,100 --> 00:26:27,980 سربازا و مردم دايسئونگ و همينطور مردم و سربازاي شما 277 00:26:27,980 --> 00:26:32,170 همگي فرزندان سه امپراطوري هستن 278 00:26:32,170 --> 00:26:36,730 اگه شما افرادت رو از اينجا ببري 279 00:26:36,730 --> 00:26:40,730 سه امپراطوري شما رو ستايش مي کنن 280 00:26:40,730 --> 00:26:42,740 ساکت شو 281 00:26:42,740 --> 00:26:49,860 چطور جرات مي کني دوباره من رو فريب بدي؟ 282 00:26:50,570 --> 00:26:58,180 من هرگز دوباره فريب تو و ملکه شيلا رو نمي خورم 283 00:26:58,180 --> 00:27:03,870 تو واقعاً ميخواي ظرف شرابت رو با خون مردم پر کني 284 00:27:03,870 --> 00:27:08,760 و با تماشاي درد و رنج مردم مهماني بگيري؟ 285 00:27:08,760 --> 00:27:13,510 لطفاً به توصيه من عمل کنيد 286 00:27:15,200 --> 00:27:19,060 باز هم نميخواي دست از فريب من برداري؟ 287 00:27:19,060 --> 00:27:24,840 اون ميخواد تحت پوشش سه امپراطوري شما رو فريب بده 288 00:27:24,840 --> 00:27:31,420 سر اون رو قطع کنيد و قدرت باکجه رو نشون بديد 289 00:27:42,030 --> 00:27:46,780 بيا جلو و منو بکش 290 00:27:46,780 --> 00:27:52,970 از سر من براي صلح سه امپراطوري استفاده کن 291 00:28:06,420 --> 00:28:09,120 بسيار خب 292 00:28:09,750 --> 00:28:15,040 اجازه مي دم از اينجا بري 293 00:28:15,040 --> 00:28:17,820 اونو از اينجا ببريد - بله اعليحضرت - 294 00:28:21,490 --> 00:28:24,010 چونچو 295 00:28:24,810 --> 00:28:29,010 با قطع کردن سرت مي تونم خشمم رو کم کنم 296 00:28:29,010 --> 00:28:34,290 من اجازه مي دم بري، شايد بعداً از اين کارم پشيمون بشم 297 00:28:34,290 --> 00:28:41,430 تو بايد مرگ وحشتناک پدر و فرزندانت رو تماشا کني 298 00:28:41,430 --> 00:28:47,550 اونوقت بجاي اشک خون گريه مي کني 299 00:29:06,710 --> 00:29:11,020 تو با پاي خودت به دهان ببر رفتي؟ 300 00:29:11,020 --> 00:29:13,730 اون مي تونست تو رو بکشه 301 00:29:13,730 --> 00:29:17,280 اون ممکن بود انتقام كشته شدن سربازاش بدست بيدام 302 00:29:17,280 --> 00:29:19,690 رو از تو بگيره 303 00:29:19,690 --> 00:29:24,550 خيلي شانس آوردي اجازه داده زنده برگردي 304 00:29:24,550 --> 00:29:31,370 پادشاه باکجه قصد داره با گرفتن دايسئونگ 305 00:29:31,370 --> 00:29:35,120 از من انتقام بگيره 306 00:29:35,120 --> 00:29:37,170 اگه ما نتونيم از دايسئونگ محافظت کنيم 307 00:29:37,170 --> 00:29:41,390 من براي هميشه با درد و رنج زندگي خواهم کرد 308 00:29:41,390 --> 00:29:43,260 نگران نباش 309 00:29:43,260 --> 00:29:47,140 من قصد دارم در برابر تصميم هاي نادرست دربار بايستم 310 00:29:47,140 --> 00:29:53,610 ميخوام با سربازاي آهنين ارتش باکجه رو شکست بدم 311 00:29:53,610 --> 00:29:58,030 من دايسئونگ رو نجات ميدم 312 00:30:04,550 --> 00:30:08,530 تا موقع مرگم از دايسئونگ محافظت مي کنم 313 00:30:08,530 --> 00:30:13,290 به ارتش باکجه نشون ميدم ژنرال هاي شيلا چه قدرتي دارن 314 00:30:13,290 --> 00:30:18,310 پدربزرگ ، وقتيکه ما به ارتش باکجه حمله کرديم 315 00:30:18,310 --> 00:30:22,510 شما هم زنان و بچه ها و افراد سالمند رو از اينجا ببريد 316 00:30:22,510 --> 00:30:25,380 نمي تونم همينطور شما رو رها کنم 317 00:30:25,380 --> 00:30:29,290 من همينجا با شما مي مونم تا بميرم 318 00:30:29,290 --> 00:30:32,900 پدربزرگ، به حرفش گوش بديد 319 00:30:32,900 --> 00:30:36,320 اگه خانواده هاي سربازا در امنيت نباشن 320 00:30:36,320 --> 00:30:43,220 سربازا هم نمي تونن با تمام قدرت مبارزه کنن 321 00:30:43,220 --> 00:30:49,050 پدر هم با ارتش آهنين به زودي مياد 322 00:30:49,050 --> 00:30:51,100 پس شما ديگه نگران نباشيد 323 00:30:51,100 --> 00:30:54,210 پدر تو در گاسئونگِ 324 00:30:54,210 --> 00:30:59,450 بله ، اون يوشين رو همراهي مي کنه 325 00:30:59,870 --> 00:31:05,850 پس کاري رو که ميخوايد انجام ميدم 326 00:31:05,850 --> 00:31:10,760 شما بايد از دروازه شمالي استفاده کنيد 327 00:31:10,760 --> 00:31:14,640 يئون هم شما رو همراهي مي کنه 328 00:31:25,880 --> 00:31:30,010 تو با ما نمياي؟ 329 00:31:30,010 --> 00:31:32,590 من همسر فرمانده قلعه هستم 330 00:31:32,590 --> 00:31:38,230 نمي تونم اونو تنها بذارم وقتيکه داره مبارزه مي کنه 331 00:31:38,230 --> 00:31:43,130 من اينجا کنار اون مي مونم 332 00:31:43,600 --> 00:31:46,680 تو باردار هستي 333 00:31:47,160 --> 00:31:51,520 من بدون تو اينجا رو ترک نمي کنم 334 00:31:51,520 --> 00:31:55,380 فرمانده قلعه و بئوپمين از قلعه دفاع مي کنن 335 00:31:55,380 --> 00:31:58,430 من طوريم نميشه 336 00:31:58,960 --> 00:32:06,150 من اينجا مي مونم تا سربازاي زخمي رو مداوا کنم 337 00:32:06,150 --> 00:32:08,620 گوتاسو 338 00:32:10,340 --> 00:32:18,620 خيلي خوشحال شدم وقتي شنيدم شما به اينجا مياييد 339 00:32:19,220 --> 00:32:27,640 من اينجا مي مونم تا نشون بدم يه زن شيلايي چه روحيه اي داره 340 00:32:27,960 --> 00:32:32,450 لطفاً سعي نکنيد جلوي من رو بگيريد 341 00:32:39,530 --> 00:32:48,640 مطمئنم پدرت به تو افتخار مي کنه 342 00:32:49,350 --> 00:32:55,870 من بايد زنها و کودکان رو از اينجا دور کنم 343 00:32:56,640 --> 00:33:01,620 تا موقعيکه بر گردم مراقب خودت باش 344 00:33:02,470 --> 00:33:06,950 منتظر شما مي مونم 345 00:33:16,220 --> 00:33:20,270 چشمهات تغيير نکرده 346 00:33:20,270 --> 00:33:24,400 تو خيلي بزرگ شدي 347 00:33:24,400 --> 00:33:32,480 اينا همش بخاطر اينه که شما زندگي منو بخشيدين 348 00:33:33,110 --> 00:33:36,830 تو يه گيبانگ باز کردي؟ 349 00:33:36,830 --> 00:33:40,160 متاسفم که باعث نگراني شما شدم 350 00:33:40,160 --> 00:33:43,540 اين تقصير تو نيست 351 00:33:43,540 --> 00:33:47,260 تقصر منِ که نتونستم از شما مراقبت کنم 352 00:33:47,880 --> 00:33:54,710 يئونهوا،ميخوام به تو يه عنوان و خانه بدم 353 00:33:54,710 --> 00:33:56,690 نظرت چيه؟ 354 00:33:56,690 --> 00:33:59,770 زندگي من بخاطر شما بخشيده شده 355 00:33:59,770 --> 00:34:05,210 ديگه چي از شما ميخوام؟ 356 00:34:05,210 --> 00:34:11,540 اگه اين سرنوشت منِ که به عنوان يه فرد طبقه پايين زندگي کنم پس مخالفتي ندارم 357 00:34:11,540 --> 00:34:18,940 نمي خوام باعث بشم براي شما مشکلي پيش بياد 358 00:34:19,880 --> 00:34:24,570 اگه اين چيزيه که ميخواي پس انجامش بده 359 00:34:24,570 --> 00:34:28,800 هر وقت که به کمک احتياج داشتي 360 00:34:28,800 --> 00:34:32,910 من ازت محافظت مي کنم 361 00:34:33,450 --> 00:34:36,910 ممنونم اعليحضرت 362 00:34:39,900 --> 00:34:46,680 يئونهوا ، خون تو و اعليحضرت يکيه 363 00:34:46,680 --> 00:34:49,760 چرا پيشنهاد ايشون رو قبول نکردي؟ 364 00:34:49,760 --> 00:34:51,830 اينطور نيست 365 00:34:51,830 --> 00:34:58,160 خون من از بيهيونگ و گروه گوييمونِ 366 00:35:00,810 --> 00:35:05,150 اعليحضرت، صبر کن و ببين 367 00:35:05,150 --> 00:35:12,980 من جاه طلبي هاي بيهيونگ رو براي دنياي بدون جنگ ادامه ميدم 368 00:35:13,590 --> 00:35:21,310 من سلطنت شما رو از بين مي برم و انتقام مادرم رو مي گيرم 369 00:35:33,040 --> 00:35:44,010 به طرف دايسئونگ حرکت مي کنيم تا ارتش باکجه رو شکست بديم 370 00:35:44,010 --> 00:35:53,810 بايد وفاداري تون به کشور و قدرتتون رو به همه نشون بديد 371 00:35:53,810 --> 00:35:57,240 وفاداري وفاداري وفاداري 372 00:36:12,920 --> 00:36:15,950 سربازاي وفادار شيلا 373 00:36:15,950 --> 00:36:21,240 شما بايد امروز از مادر و فرزندانتون و اين کشور محافظت کنيد 374 00:36:21,240 --> 00:36:25,430 زندگي اين افراد در دستان شماشت 375 00:36:25,430 --> 00:36:29,570 نترسيد و عقب نشيني نکنيد 376 00:36:29,570 --> 00:36:34,730 بخاطر شيلا مبارزه کنيد 377 00:36:34,730 --> 00:36:38,090 وفاداري وفاداري وفاداري 378 00:36:46,150 --> 00:36:51,630 براي چي به اينجا اومدي؟ 379 00:36:51,630 --> 00:36:57,150 اومدم اينجا تا تباني چونچو با پادشاه باکجه رو بررسي کنم 380 00:36:57,150 --> 00:36:57,990 چي؟ 381 00:36:57,990 --> 00:37:07,110 تا زماني که همه چيز روشن بشه همه افرادت خلع سلاح ميشن 382 00:37:07,110 --> 00:37:12,840 چطور ميخواي سربازاي منو خلع سلاح کني؟ 383 00:37:25,380 --> 00:37:29,520 اگه در برابر دستور دربار مقاومت کنيد همه شما رو نابود مي کنم 384 00:37:29,520 --> 00:37:34,370 اگه ميخواي خوني ريخته نشه به حرفم گوش کن 385 00:37:36,030 --> 00:37:39,910 تا موقعيکه همه چيز مشخص بشه 386 00:37:39,910 --> 00:37:46,230 هيچکس حق نداره به دايسئونگ بره 387 00:38:15,900 --> 00:38:19,320 تمام سربازاي باکجه رو بکشيد 388 00:38:22,720 --> 00:38:25,460 حمله 389 00:38:34,240 --> 00:38:44,450 خداوند مهربان، لطفاً از دايسئونگ محافظت کن 390 00:39:56,710 --> 00:40:00,580 اجازه نديد هيچکدوم زنده بمونن 391 00:40:04,590 --> 00:40:08,010 بانوي من ، بانوي من 392 00:40:08,010 --> 00:40:12,910 بانوي من ، چي شده؟ 393 00:41:12,150 --> 00:41:14,170 عقب نشيني نکنيد 394 00:41:14,170 --> 00:41:17,490 اونا رو بکشيد 395 00:41:45,730 --> 00:41:49,280 حالت خوبه؟ 396 00:41:57,510 --> 00:42:02,260 اين يه کمينِ ، از مردم محافظت کنيد 397 00:43:12,720 --> 00:43:17,670 من جلوشون رو ميگيرم،تو مردم رو ببر و کمک بيار 398 00:43:17,670 --> 00:43:19,780 نمي توم شما رو اينجا تنها بذارم 399 00:43:19,780 --> 00:43:22,410 من اينجا مي مونم ، شما بريد 400 00:43:22,410 --> 00:43:28,540 تو از من سريعتري ، برو و يوشين رو خبر کن 401 00:43:28,540 --> 00:43:33,660 ميخواي بذاري همينطوري بميريم؟ 402 00:43:33,660 --> 00:43:37,070 به حرفم گوش کن 403 00:43:37,730 --> 00:43:45,250 تا وقتيکه من بر مي گردم مقاومت کنيد 404 00:43:47,450 --> 00:43:50,180 با من بياييد 405 00:44:00,250 --> 00:44:03,850 نذاريد کسي فرار کنه 406 00:44:29,190 --> 00:44:35,460 من يونگچان هستم ، سيزدهمين رئيس هوآرانگ 407 00:44:35,460 --> 00:44:42,420 اجازه نمي دم هيچکس به مردم شيلا صدمه بزنه 408 00:44:42,420 --> 00:44:47,470 اون پدر کيم چونچو ئه ، اونو زنده بگيريد 409 00:45:47,790 --> 00:45:56,690 مي دونستم تو جاسوسي مي کني 410 00:46:06,050 --> 00:46:09,060 بريد کنار 411 00:46:22,220 --> 00:46:26,770 پس تو پدر چونچو هستي؟ 412 00:46:28,010 --> 00:46:33,340 اگه تسليم بشي،مي توني در رفاه و آسايش زندگي کني 413 00:46:33,340 --> 00:46:40,820 من يه شيلايي و رهبر سابق هوآرانگ هستم 414 00:46:40,820 --> 00:46:44,530 من هرگز به مردم و کشورم خيانت نمي کنم 415 00:46:44,530 --> 00:46:46,870 به من توهين نکن 416 00:46:46,870 --> 00:46:56,290 من بايد تو رو بکشم تا چونچو و دربار شيلا از فريب دادن من پشيمون بشن 417 00:47:34,860 --> 00:47:51,690 چونچو،براي رفاه شيلا سه امپراطوري رو متحد کن 418 00:48:24,050 --> 00:48:29,470 با اينکه رهبر دشمنِ ، اما يه مرد وفادارِ 419 00:48:30,540 --> 00:48:35,720 اون مثل يه ژنرال کشته شد 420 00:49:01,720 --> 00:49:06,140 براي چي رفتي پادشاه باکجه رو ملاقات کني؟ 421 00:49:06,140 --> 00:49:11,320 ميخواستي مخفيانه به کشورت خيانت کني؟ 422 00:49:11,320 --> 00:49:14,440 تو حق نداري بدون مدرک به من توهين کني 423 00:49:14,440 --> 00:49:19,520 اگه کنجکاوي بدوني چرا با پادشاه باکجه ملاقات کردم چرا از خودش نمي پرسي 424 00:49:19,520 --> 00:49:22,410 من بايد به دايسئونگ برم 425 00:49:24,030 --> 00:49:32,030 اگه اينجا رو ترک کني ، يعني به جرمت اعتراف کردي 426 00:49:32,900 --> 00:49:40,640 اگه بخوام پدرم و مردم دايسئونگ رو نجات بدم خيانتِ؟ 427 00:49:41,310 --> 00:49:44,300 اين چيزيه که ميخواي 428 00:49:44,300 --> 00:49:46,880 از سر راهم بريد کنار 429 00:49:58,300 --> 00:50:05,440 خيلي ديره که اون بخواد به وظيفش به عنوان پسر عمل کنه 430 00:50:15,430 --> 00:50:20,320 ما بايد به دايسئونگ بريم 431 00:50:25,930 --> 00:50:28,140 چونچو 432 00:50:30,590 --> 00:50:34,070 چي شده؟ 433 00:50:35,090 --> 00:50:37,890 ... يونگچان 434 00:50:38,360 --> 00:50:43,480 اتفاقي براي پدرم افتاده؟ 435 00:50:43,480 --> 00:50:46,860 اون کشته شده 436 00:50:52,220 --> 00:50:55,740 وقتيکه داشته دايسئونگ رو ترک مي کرده 437 00:50:56,620 --> 00:50:58,920 چي؟ 438 00:51:00,960 --> 00:51:03,500 پدرم کشته شده؟ 439 00:51:08,960 --> 00:51:14,500 :مترجم محمد 440 00:51:15,960 --> 00:51:20,500 :ويرايش مجتبي 441 00:51:21,960 --> 00:51:26,500 مترجمين آريايي www.aryan-translators.pro 442 00:51:27,960 --> 00:51:32,500 مترجمين آريايي برترين سايت دانلود زيرنويس فارسي فيلم و سريال کره اي