1 00:00:01,134 --> 00:00:10,057 مترجمين آريايي با افتخار تقديم ميکند 2 00:00:11,134 --> 00:00:14,057 -= روياي پادشاه =- 3 00:00:16,134 --> 00:00:26,057 مترجمين آريايي برترين سايت دانلود زيرنويس فارسي فيلم و سريال کره اي 4 00:00:27,134 --> 00:00:35,057 مترجمين آريايي www.aryan-translators.pro 5 00:00:36,134 --> 00:00:43,057 www.aryan-translators.pro 6 00:00:44,134 --> 00:00:47,057 شاهزاده،شما بايد از اينجا بريد 7 00:01:00,408 --> 00:01:02,817 شاهزاده باکجه رو متوقف کنيد 8 00:01:03,408 --> 00:01:11,817 :مترجم محمد 9 00:01:12,408 --> 00:01:19,817 :ويرايش مجتبي 10 00:01:20,940 --> 00:01:22,546 -= اردوگاه شيلا ، نزديک اومونگوک =- 11 00:01:22,610 --> 00:01:25,351 -=اومونگوک امروزه منطقه اي بين سئونجو و هاپچئونِ=- 12 00:01:26,379 --> 00:01:31,711 محاصره رو تنگ تر کنيد و تمام دره رو جستجو کنيد 13 00:01:31,828 --> 00:01:36,514 مخفيگاه اونا رو پيدا کنيد و همه شون رو بکشيد 14 00:01:36,664 --> 00:01:40,187 اونا سربازاي ماهري در جنگيدن هستن 15 00:01:40,326 --> 00:01:44,394 بدون برنامه ممکنه افراد زيادي از ما کشته بشن 16 00:01:44,491 --> 00:01:48,259 ما بايد خودمون رو تقويت کنيم 17 00:01:50,765 --> 00:01:57,510 بايد صبر کنيم تا نيروهامون تقويت بشن تا زخم شما هم بهتر بشه 18 00:01:57,649 --> 00:02:03,140 نمي تونم همينطور بشينم و صبر کنم تا نيروها تقويت بشن 19 00:02:03,301 --> 00:02:07,294 من اونا رو نابود مي کنم 20 00:02:07,744 --> 00:02:13,850 سربازا رو بفرست مخفيگاهشون رو پيدا کنن 21 00:02:21,612 --> 00:02:27,253 اونا مثل قورباغه ها به خواب زمستوني رفتن 22 00:02:27,456 --> 00:02:30,561 چطوري بايد اونا رو پيدا کنيم؟ 23 00:02:45,605 --> 00:02:47,745 سربازاي باکجه کجا مخفي شدن؟ 24 00:02:47,874 --> 00:02:51,889 وليعهد باکجه با افرادش پشت دره مخفي شدن 25 00:02:54,887 --> 00:02:58,762 بعد از غروب آفتاب حمله مي کنيم 26 00:02:58,891 --> 00:03:02,308 آماده بشيد 27 00:03:02,822 --> 00:03:04,117 باشه 28 00:03:06,783 --> 00:03:12,137 ارتش شيلا پايين دره رو محاصره کردن 29 00:03:12,597 --> 00:03:16,152 شما بايد شب از اينجا بريد 30 00:03:16,206 --> 00:03:22,201 من بدون پيروزي به باکجه بر نمي گردم 31 00:03:22,651 --> 00:03:28,548 با اينکه شانسمون کمه ولي بايد به اونا حمله کنيم 32 00:03:29,319 --> 00:03:32,467 ما به اندازه کافي سرباز نداريم 33 00:03:32,606 --> 00:03:34,608 اينطوري نابود مي شيم 34 00:03:35,422 --> 00:03:41,062 اگه قصد داريد مبارزه کنيد بايد به سابيسئونگ پيغام بديد نيروي کمکي بفرستن 35 00:03:37,969 --> 00:03:39,800 -= سابيسئونگ ، بويوي امروزي =- 36 00:03:44,757 --> 00:03:51,100 برو از پدرم درخواست کن نيروي بيشتري برامون بفرسته 37 00:03:52,684 --> 00:03:54,719 ميخوايد چيکار کنيد؟ 38 00:03:54,901 --> 00:04:00,672 من همينجا منتظر مي مونم 39 00:04:01,036 --> 00:04:03,792 اينجا منطقه خطرناکيه 40 00:04:04,338 --> 00:04:12,827 اگه آماده مردن باشي مي توني پيروز بشي 41 00:04:37,645 --> 00:04:40,076 حمله 42 00:05:07,171 --> 00:05:10,230 اونا از اينجا رفتن 43 00:05:10,648 --> 00:05:13,988 آتيش هنوز گرمه،نبايد زياد دور شده باشن 44 00:05:14,267 --> 00:05:16,386 من ميرم دنبال سربازاي باکجه،شما هم اينجا بمونيد 45 00:05:16,461 --> 00:05:21,140 ممکنه اونا دوباره به اينجا برگردن 46 00:05:24,394 --> 00:05:27,124 مراقب باشيد 47 00:06:24,702 --> 00:06:26,394 از اين طرف 48 00:06:36,945 --> 00:06:39,236 رد پاها اينجا ديگه تموم شده 49 00:06:41,591 --> 00:06:43,191 شما کي هستيد؟ 50 00:06:49,347 --> 00:06:51,478 منم 51 00:06:54,561 --> 00:06:57,374 براي چي اومدي اينجا؟ 52 00:06:57,545 --> 00:07:00,136 شما چي؟ 53 00:07:00,361 --> 00:07:04,237 من اومدم اينجا به شما کمک کنم 54 00:07:07,352 --> 00:07:10,896 اينجا جاييه که شروع کرديم 55 00:07:13,327 --> 00:07:15,040 به نظر ميرسه همينطوره 56 00:07:18,113 --> 00:07:23,158 اگه اونا برنگشتن پس کجا ممکنه رفته باشن؟ 57 00:07:27,184 --> 00:07:30,771 ما فريب خورديم،به اردوگاه بر مي گرديم 58 00:07:30,996 --> 00:07:37,472 !آتيش!آتيش!آتيش 59 00:07:47,035 --> 00:07:49,326 اوه ، نه 60 00:07:49,819 --> 00:07:52,988 آتيش رو خاموش کنيد - آتيش رو خاموش کنيد - 61 00:07:53,052 --> 00:07:55,857 آتيش رو خاموش کنيد 62 00:07:58,577 --> 00:08:01,682 آتيش رو خاموش کنيد عجله کنيد 63 00:08:01,821 --> 00:08:04,273 چه اتفاقي افتاده؟ 64 00:08:06,682 --> 00:08:08,780 به ما حمله کردن 65 00:08:08,866 --> 00:08:12,644 اونا آذوقه ها رو آتيش زدن و اسبها رو کشتن 66 00:08:29,299 --> 00:08:30,605 بريم 67 00:08:34,747 --> 00:08:37,552 آلچون در اومونگوک شکست خورده؟ 68 00:08:37,617 --> 00:08:42,071 وليعهد باکجه شبانه به اونا حمله کرده 69 00:08:42,341 --> 00:08:47,823 ما بايد سربازا رو به طرف اومونگوک ببريم 70 00:08:48,144 --> 00:08:50,361 اطاعت 71 00:08:53,380 --> 00:08:57,596 براي چي ميخوايد به اونجا بريد؟ 72 00:08:57,660 --> 00:09:02,361 اونا با فريب دادن ما به اومونگوک حمله کردن 73 00:09:02,521 --> 00:09:07,618 براي همين وليعهد با افرادش به اون طرف رفتن 74 00:09:07,778 --> 00:09:13,617 براي اينکه بتونيم ماهي بزرگ صيد کنيم بايد تور بزرگي داشته باشيم 75 00:09:13,692 --> 00:09:16,765 يوشين الان در اومونگوکِ 76 00:09:16,839 --> 00:09:20,640 اون با وليعهد باکجه رابطه نزديکي داره 77 00:09:20,715 --> 00:09:23,482 چطور مي تونم تو اين شرايط به اون اعتماد کنم؟ 78 00:09:23,738 --> 00:09:25,387 چطور مي تونيد همچين حرفي بزنيد؟ 79 00:09:25,548 --> 00:09:29,809 منظورت اينه که يوشين با باکجه همدست شده؟ 80 00:09:29,980 --> 00:09:36,112 مگر اينکه اون سر وليعهد باکجه رو براي من بياره 81 00:09:37,183 --> 00:09:39,431 من به اون اعتماد ندارم 82 00:09:39,720 --> 00:09:47,547 تو هم بايد بجاي حمايت از اون از من اطاعت کني تا به تو هم مشکوک نشدم 83 00:09:49,539 --> 00:09:53,682 بيدام به طرف اومونگوک حرکت کرده؟ 84 00:09:53,811 --> 00:10:01,433 به نظر ميرسه پادشاه باکجه قصد داره نيروي کمکي به اونجا بفرسته 85 00:10:01,872 --> 00:10:06,958 سرنوشت باکجه و شيلا به اين جنگ بستگي داره 86 00:10:07,536 --> 00:10:10,385 من دنبال جنگ نيستم 87 00:10:10,546 --> 00:10:12,237 بايد جلوي جنگ رو بگيريم 88 00:10:12,398 --> 00:10:15,716 هيچ راه ديگه اي وجود نداره 89 00:10:16,073 --> 00:10:21,634 ما بايد قبل از رسيدن نيروي کمکي باکجه وليعهد رو شکست بديم 90 00:10:21,838 --> 00:10:25,799 لطفاً خواسته وزرا رو در نظر بگيريد 91 00:10:31,153 --> 00:10:32,823 -= کاخ باکجه =- 92 00:10:37,784 --> 00:10:40,257 اون پسر منه 93 00:10:40,450 --> 00:10:46,653 اون در حالي که تو محاصره بود تونست دشمن رو شکست بده 94 00:10:50,133 --> 00:10:56,771 اعليحضرت،وليعهد براي جنگيدن روشهاي خوبي دارن 95 00:10:57,049 --> 00:11:02,449 اما ما به اندازه کافي سرباز و آذوقه نداريم 96 00:11:02,877 --> 00:11:06,881 لطفاً براي وليعهد نيروي کمکي و آذوقه بفرستيد 97 00:11:07,138 --> 00:11:12,753 همه رو به جلسه دربار احضار کنيد 98 00:11:12,871 --> 00:11:16,533 من خودم شخصاً به اومونگوک ميرم 99 00:11:19,777 --> 00:11:21,651 -= قصر شيلا =- 100 00:11:21,779 --> 00:11:25,866 شما ميخواستيد منو ببينيد؟ 101 00:11:26,069 --> 00:11:33,103 ميخوام در مورد موضوع مهمي با شما مشورت کنم 102 00:11:33,403 --> 00:11:35,898 اون چيه؟ 103 00:11:36,926 --> 00:11:42,894 به سابيسئونگ برو و از پادشاه باکجه درخواست روابط دوستانه کن 104 00:11:43,043 --> 00:11:44,639 روابط دوستانه؟ 105 00:11:44,714 --> 00:11:51,694 ممکنه جنگ بزرکي بين باکجه و شيلا در بگيره 106 00:11:51,834 --> 00:11:56,686 من نميخوام مردم دوباره از جنگ صدمه ببينن 107 00:11:57,435 --> 00:12:01,632 به سابيسئونگ برو و نيت من رو اعلام کن 108 00:12:02,189 --> 00:12:12,056 از شما سپاسگذارم که هنوز هم اجازه ميديد به کشورم خدمت کنم 109 00:12:12,484 --> 00:12:18,617 من همه تلاشم رو انجام ميدم 110 00:12:26,593 --> 00:12:28,381 ازت ممنونم 111 00:12:28,842 --> 00:12:31,079 من به شما اعتماد دارم 112 00:12:31,357 --> 00:12:34,012 اعليحضرت 113 00:12:38,445 --> 00:12:42,621 هنوز هم آسمانها ما رو رها نکردن 114 00:12:43,264 --> 00:12:50,609 اگه تو اين ماموريت موفق بشم مي تونم دوباره به قصر برگردم 115 00:12:50,716 --> 00:12:58,952 نگران اينم که پادشاه باکجه انتقام فرستاده شو از تو بگيره 116 00:12:59,904 --> 00:13:02,164 نگران نباش 117 00:13:02,335 --> 00:13:06,521 وليعهد اونا تو اومونگوکِ 118 00:13:06,607 --> 00:13:09,994 اون نمي تونه به من صدمه اي بزنه 119 00:13:10,957 --> 00:13:12,735 صبر کن و ببين 120 00:13:13,120 --> 00:13:19,844 نميخوام زندگيم اينطوري تموم بشه 121 00:13:20,122 --> 00:13:24,993 از اين فرصت براي به دست گرفتن دربار استفاده مي کنم 122 00:13:28,409 --> 00:13:32,788 مراقب خودت باش 123 00:13:33,237 --> 00:13:38,590 شنيدم زخمي شديد 124 00:13:38,687 --> 00:13:40,068 الان حالتون چطوره؟ 125 00:13:40,186 --> 00:13:43,109 خوبم 126 00:13:43,373 --> 00:13:47,688 از اين ناراحتم که اونا رو دست کم گرفتم 127 00:13:47,870 --> 00:13:49,644 نگران نباشيد 128 00:13:49,826 --> 00:13:57,085 حتي اگه لازم باشه تمام اومونگوک رو آتيش ميزنم تا اونا رو بکشم 129 00:13:57,674 --> 00:14:03,925 از اينکه اينجا هستي خيالم راحته 130 00:14:04,321 --> 00:14:11,116 اعليحضرت نماينده اي به باکجه فرستاده و درخواست روابط دوستانه کردن 131 00:14:11,565 --> 00:14:13,889 ما بايد اين جنگ رو متوقف کنيم 132 00:14:14,071 --> 00:14:18,396 چون ايشون نماينده به باکجه فرستادن ، درسته؟ 133 00:14:18,471 --> 00:14:22,240 شنيدم سانگ دائه رو فرستادن 134 00:14:22,315 --> 00:14:23,832 ايشون نبايد اين کارو مي کردن 135 00:14:23,896 --> 00:14:27,054 سربازاي وفادار شيلا تو هواي سرد دارن مبارزه مي کنن 136 00:14:27,119 --> 00:14:29,742 خيلي از اونها به دست دشمن کشته شدن 137 00:14:29,860 --> 00:14:32,601 چطور مي تونيم با اونا صلح کنيم؟ 138 00:14:32,750 --> 00:14:37,265 بايد قبل از هر اتفاقي وليعهد باکجه رو بکشيم 139 00:14:37,361 --> 00:14:38,731 بيدام 140 00:14:39,128 --> 00:14:42,104 چرا از خواسته اعليحضرت سرپيچي مي کني؟ 141 00:14:42,297 --> 00:14:44,898 هنوز هم ميخواي خيانت کني؟ 142 00:14:44,952 --> 00:14:50,935 وفاداري به کشور چطوريه؟ 143 00:14:51,620 --> 00:15:00,003 وفاداري يعني يعني مثل يه مترسک فقط اطاعت کنيم؟ 144 00:15:00,068 --> 00:15:00,945 چي؟ 145 00:15:01,031 --> 00:15:02,701 کافيه 146 00:15:04,147 --> 00:15:09,414 از اونجا که هنوز نامه اعليحضرت به پادشاه باکجه نرسيده 147 00:15:09,511 --> 00:15:14,586 نابود کردن دشمن خيانت نيست 148 00:15:15,613 --> 00:15:19,796 من به عنوان فرمانده 149 00:15:20,021 --> 00:15:27,237 با تمام افراد بايد وليعهد باکجه رو نابود کنيم 150 00:15:32,885 --> 00:15:36,351 ملکه شيلا درخواست روابط دوستانه داره؟ 151 00:15:36,517 --> 00:15:39,784 اگه شما به اومونگوک نيروي کمکي نفرستيد 152 00:15:39,883 --> 00:15:52,539 ايشون هم اجازه ميدن وليعهد به سلامت به باکجه برگردن 153 00:15:52,859 --> 00:15:57,368 چطور به ملکه اي که فرستاده منو ميکشه اعتماد کنم؟ 154 00:15:57,467 --> 00:16:02,975 ايشون در مورد اون اتفاق بسيار متاسف هستن 155 00:16:03,096 --> 00:16:08,913 ايشون گفتن اين اتفاق هرگز دوباره اتفاق نمي افته 156 00:16:10,275 --> 00:16:18,873 اگه نذارم شما برگرديد بازم ايشون همين درخواست رو دارن؟ 157 00:16:20,375 --> 00:16:28,245 اعليحضرت بازم نماينده اي مي فرستن 158 00:16:28,863 --> 00:16:38,590 اما ايشون قصد دارن با شما معامله کنن 159 00:16:38,921 --> 00:16:48,215 وليعهد جانشين آينده شما هستن 160 00:16:49,338 --> 00:16:55,309 به زودي جوابم رو اعلام مي کنم 161 00:16:55,497 --> 00:17:04,022 به ملکه بگو تا اون موقع امنيت وليعهد رو تضمين کنن 162 00:17:23,517 --> 00:17:26,596 براي چي به اينجا اومدي؟ 163 00:17:26,695 --> 00:17:31,193 جواب پادشاه باکجه به درخواست ملکه چي بود؟ 164 00:17:32,429 --> 00:17:34,548 تو چطور جرات مي کني چيزي بپرسي؟ 165 00:17:34,692 --> 00:17:40,575 قبل از اينکه اعليحضرت اين موضوع رو بفهمه؟ 166 00:17:49,671 --> 00:18:00,093 يادتون رفته که چطور جونگ و هوجيک کشته شدن؟ 167 00:18:00,965 --> 00:18:02,312 چي؟ 168 00:18:02,587 --> 00:18:06,241 داري منو تهديد مي کني؟ 169 00:18:06,638 --> 00:18:13,619 من فقط به شما ياد آوري کردم 170 00:18:14,348 --> 00:18:17,019 اونوقت همه فکر مي کنن سربازاي باکجه شما رو کشتن 171 00:18:17,372 --> 00:18:20,992 اونوقت ديگه رابطه اي وجود نخواهد داشت 172 00:18:22,545 --> 00:18:24,498 حالا چيکار مي کني؟ 173 00:18:26,397 --> 00:18:32,214 پادشاه باکجه گفت به زودي جوابش رو اعلام مي کنه 174 00:18:34,684 --> 00:18:40,777 تا پايتخت راه طولاني داريد،مراقب باشيد 175 00:18:41,163 --> 00:18:45,093 اگه اتفاقي براي شما بيفته اعليحضرت نگران ميشن 176 00:19:14,230 --> 00:19:21,768 بيدام ، ديگه اجازه نمي دم با من اينطوري برخورد کني 177 00:19:25,433 --> 00:19:31,100 پادشاه باکجه به زودي جوابش رو اعلام مي کنه 178 00:19:31,343 --> 00:19:39,643 گفتن تا اون موقع شما بايد امنيت وليعهد رو تضمين کنيد 179 00:19:44,511 --> 00:19:48,010 تو خدمت بزرگي انجام دادي 180 00:19:48,639 --> 00:19:52,370 هرگز اينو فراموش نمي کنم 181 00:19:54,929 --> 00:20:01,364 اعليحضرت ، مراقب بيدام باشيد 182 00:20:01,629 --> 00:20:03,792 منظورت چيه؟ 183 00:20:03,858 --> 00:20:09,328 ارتش تحت کنترل اونه،اون هم رابطه دوستانه با باکجه رو نميخواد 184 00:20:09,472 --> 00:20:18,589 ممکنه بخواد قبل از اينکه پادشاه باکجه نظرش رو اعلام کنه وليعهد رو بکشه 185 00:20:19,019 --> 00:20:22,101 اون همه چيز رو خراب مي کنه 186 00:20:22,355 --> 00:20:26,328 اگه اتفاقي براي وليعهد بيفته ديگه هرگز با باکجه رابطه اي وجود نخواهد داشت 187 00:20:28,348 --> 00:20:32,222 اين يادم مي مونه 188 00:20:33,191 --> 00:20:35,156 شما مي تونيد بريد 189 00:20:35,994 --> 00:20:37,573 چي؟ 190 00:20:37,760 --> 00:20:41,778 پدر نيروي کمکي نفرستاده؟ 191 00:20:42,186 --> 00:20:47,125 ايشون تصميم گرفتن با شيلا صلح کنن 192 00:20:47,500 --> 00:20:50,149 اونم وقتيکه اونا به شما اجازه دادن به سلامت برگرديد 193 00:20:50,392 --> 00:20:52,213 ايشون گفتن شما بايد به سابيسئونگ برگرديد 194 00:20:52,279 --> 00:20:54,100 من نمي تونم 195 00:20:54,200 --> 00:21:02,639 من خودم به سابي ميرم و نيروي کمکي ميارم 196 00:21:03,466 --> 00:21:08,555 نمي تونم همينطوري برگردم 197 00:21:08,787 --> 00:21:15,183 شما بايد به سابي برگرديد و براي حمله مجدد برنامه ريزي کنيد 198 00:21:21,375 --> 00:21:24,620 به نظر ميرسه حالتون خوب نيست 199 00:21:24,708 --> 00:21:28,318 نگرانم براي شما اتفاقي بيفته 200 00:21:28,527 --> 00:21:31,618 اگه قبل از برگشتن وليعهد باکجه اتفاقي براي اون بيفته 201 00:21:31,783 --> 00:21:37,832 پادشاه باکجه به شيلا حمله مي کنه و جنگ ديگه قابل کنترل نيست 202 00:21:38,329 --> 00:21:44,838 نگرانم که مردم دوباره دچار رنج و درد بشن 203 00:21:45,522 --> 00:21:49,099 آسمانها نگراني شما رو درک مي کنن و 204 00:21:49,209 --> 00:21:53,079 اين رابطه دوستانه امکان پذير ميشه 205 00:21:53,267 --> 00:21:55,430 شما بايد مراقب سلامتي خودتون باشيد 206 00:21:55,508 --> 00:22:01,335 شما بايد با قدرت به فکر معيشت مردم باشيد 207 00:22:01,666 --> 00:22:09,174 چرا دستور نميديد قبل از اينکه اتفاقي بيفته ارتش برگرده؟ 208 00:22:09,936 --> 00:22:16,989 حتي ملکه هم نمي تونه قوانين سلطنتي رو زير پا بذاره 209 00:22:17,408 --> 00:22:23,955 اگر من هر دستوري که بخوام بدم ديکه کسي از من اطاعت نمي کنه 210 00:22:24,143 --> 00:22:30,147 اينطوري ديگه نمي تونم به تخت بشينم 211 00:22:33,897 --> 00:22:39,979 راهي وجود داره با يوشين ارتباط داشته باشيم؟ 212 00:22:40,188 --> 00:22:45,407 چابي تو پايتخته، ميتونيد اونو بفرستيد 213 00:22:45,694 --> 00:22:51,511 بايد براي يوشين نامه اي بفرستم 214 00:22:52,416 --> 00:22:55,309 صلح بخاطر سه امپراطوري؟ هرگز 215 00:22:55,475 --> 00:23:01,181 الان کشور تو وضع خطرناکيه و اگه کاري نکنم 216 00:23:01,512 --> 00:23:06,294 بعد از اينکه رابطه دو کشور خوب بشه 217 00:23:06,537 --> 00:23:11,879 من دوباره با افرادم بايد به قلعه مرزي برگرديم 218 00:23:12,155 --> 00:23:20,246 نمي تونم کنترل دربار رو از دست بدم 219 00:23:20,323 --> 00:23:23,744 ميخوايد چيکار کنيد؟ 220 00:23:25,488 --> 00:23:34,761 با 100 تا سرباز اين رابطه رو از بين مي برم 221 00:23:36,152 --> 00:23:41,306 نبايد به گارد اجازه بديم حرکت اشتباهي مرتکب بشن 222 00:23:41,428 --> 00:23:45,504 بايد افراد رو همينجا نگه داريم 223 00:23:45,603 --> 00:23:49,500 بعد از اينکه رابطه دوستانه برقرار بشه 224 00:23:49,709 --> 00:23:53,186 وليعهد باکجه نمي تونه با چند صد تا سرباز کاري کنه 225 00:23:53,341 --> 00:23:56,398 من نگران اين موضوع نيستم 226 00:23:56,497 --> 00:24:01,092 نبايد اجازه بديم افراد ما به اونا حمله کنن 227 00:24:02,031 --> 00:24:04,514 يوشين درست ميگه 228 00:24:04,889 --> 00:24:06,975 اگه روابط دوستانه با باکجه شکل بگيره 229 00:24:07,152 --> 00:24:12,765 بيدام ديگه اجازه نداره نماينده باکجه رو دوباره بکشه 230 00:24:13,450 --> 00:24:19,796 اون با برقراري رابطه مخالفه نميدونيم چه کاري ممکنه انجام بده 231 00:24:20,006 --> 00:24:24,287 يعني اون ممکنه از دستور سلطنتي سرپيچي و به وليعهد باکجه حمله کنه؟ 232 00:24:24,375 --> 00:24:29,287 بايد مراقب باشيم اتفاقي نيفته 233 00:24:30,203 --> 00:24:32,852 هوريم ، اونو با دقت زير نظر داشته باش 234 00:24:32,995 --> 00:24:34,033 بسيار خب 235 00:24:34,165 --> 00:24:38,906 تمام تلاشم رو مي کنم تا مشکلي پيش نياد 236 00:24:44,292 --> 00:24:46,378 اوضاع ارتش باکجه چطوره؟ 237 00:24:46,500 --> 00:24:50,639 اونا هيچ حرکتي نمي کنن 238 00:24:51,332 --> 00:24:56,112 اعليحضرت براي جلوگيري از جنگ تصميم خوبي گرفتن 239 00:24:56,928 --> 00:25:01,862 نمي تونيم تا موقعيکه وليعهد باکجه خاک ما رو ترک مي کنه گارد رو حرکت بديم 240 00:25:02,578 --> 00:25:03,748 يوشين 241 00:25:12,600 --> 00:25:14,134 چابي 242 00:25:14,796 --> 00:25:17,032 براي چي به اينجا اومدي؟ 243 00:25:18,511 --> 00:25:21,812 اعليحضرت اين پيغام رو فرستادن 244 00:25:22,375 --> 00:25:24,538 اعليحضرت؟ 245 00:25:29,560 --> 00:25:35,127 يوشين ، يه عده ممکنه سعي کنن رابطه دوستانه ما با باکجه رو خراب کنن 246 00:25:35,205 --> 00:25:38,935 پادشاه باکجه به زودي پاسخش رو مي فرسته 247 00:25:39,167 --> 00:25:43,348 اون گفته بايد از سلامت وليعهد مطمئن بشه 248 00:25:43,470 --> 00:25:47,973 تنها راه رسيدن به صلح با باکجه 249 00:25:48,514 --> 00:25:52,432 اينه که شاهزاده رو ببيني و پيغام منو بهش برسوني 250 00:26:22,608 --> 00:26:26,782 براي جنگيدن نيومدم، اومدم وليعهد رو ببينم 251 00:26:27,245 --> 00:26:29,033 ما رو پيش شاهزاده ببر 252 00:26:49,332 --> 00:26:53,714 کيم يوشين ، براي چي به اينجا اومدي؟ 253 00:26:54,586 --> 00:26:56,186 اومدي تا منو بکشي؟ 254 00:26:56,296 --> 00:27:00,204 يه پيغام از طرف ملکه آوردم 255 00:27:00,612 --> 00:27:01,996 اون چيه؟ 256 00:27:02,151 --> 00:27:07,592 اعليحضرت ميخوان با باکجه رابطه دوستانه داشته باشن 257 00:27:07,978 --> 00:27:10,738 گفتن شما گذشته رو فراموش کنيد و به 258 00:27:10,870 --> 00:27:14,811 سابيسئونگ برگرديد 259 00:27:15,489 --> 00:27:20,545 همينطور مي تونيد از مسير دريايي هانسئونگ استفاده کنيد 260 00:27:19,032 --> 00:27:20,534 -= هانسئونگ ، هواسئونگ امروزي =- 261 00:27:20,997 --> 00:27:26,461 چطور مي تونم به ملکه اعتماد کنم؟ 262 00:27:28,953 --> 00:27:33,192 اين نامه تضمين مي کنه تا شما سلامت برگرديد 263 00:27:33,302 --> 00:27:36,017 با افرادتون به باکجه برگرديد 264 00:28:01,107 --> 00:28:09,698 اگه به ملکه شيلا اعتماد نداريد ، مي تونيد همينجا منو بکشيد 265 00:28:10,636 --> 00:28:16,972 ولي اگه به متحد کردن سه امپراطوري فکر مي کني 266 00:28:17,446 --> 00:28:20,791 افرادت رو به باکجه برگردون 267 00:28:21,664 --> 00:28:28,176 اين آخرين شانس ما براي رسيدن به صلحه 268 00:28:37,736 --> 00:28:40,716 يوشين اردوگاه رو ترک کرده؟ 269 00:28:40,815 --> 00:28:41,444 بله قربان؟ 270 00:28:41,588 --> 00:28:44,976 حتي افرادش هم نمي دونن اون کجا رفته 271 00:28:45,219 --> 00:28:48,551 اون حتماً رفته وليعهد باکجه رو ببينه 272 00:28:49,180 --> 00:28:51,443 الان بهترين فرصت براي ما ست 273 00:28:52,204 --> 00:28:53,584 سربازا آماده شدن؟ 274 00:28:53,738 --> 00:28:58,915 صد تا سرباز ماهر آماده شدن 275 00:29:41,746 --> 00:29:45,565 تصميمتون رو گرفتيد؟ 276 00:29:46,050 --> 00:29:55,763 من نمي تونم شيلا رو بخاطر کشتن فرستاده باکجه ببخشم 277 00:29:55,972 --> 00:30:05,509 هنوز هم ميخوام ملکه شيلا رو بکشم 278 00:30:06,393 --> 00:30:11,316 اما همه تلاشم رو براي برقراي صلح مي کنم 279 00:30:13,192 --> 00:30:17,784 تا مردم ديگه از جنگ رنجيده نشن 280 00:30:20,069 --> 00:30:20,853 ... شاهزاده 281 00:30:20,941 --> 00:30:33,046 من خواسته ملکه رو قبول مي کنم و به باکجه بر مي گردم 282 00:30:34,283 --> 00:30:36,589 به سورابل برگرد و به ملکه بگو 283 00:30:36,943 --> 00:30:38,786 اگه اون حرفش رو دوباره زير پا بذاره 284 00:30:39,051 --> 00:30:46,252 ديگه هرگز رابطه اي بين شيلا و باکجه وجود نخواهد داشت 285 00:31:02,421 --> 00:31:08,006 تا موقعيکه رابطه برقرار بشه بايد از اينجا محافظت کنيم 286 00:31:24,864 --> 00:31:27,788 هوريم 287 00:31:28,041 --> 00:31:31,408 بيدام ، براي چي اومدي اينجا؟ 288 00:31:31,496 --> 00:31:37,015 چرا به رابطه دوستانه با باکجه فکر مي کني؟ 289 00:31:37,158 --> 00:31:41,727 چون اعليحضرت اين تصميم رو براي جلوگيري از جنگ گرفتن 290 00:31:41,915 --> 00:31:46,937 منم با تصميم اعليحضرت که بخاطر مردم گرفته شده موافقم 291 00:31:47,246 --> 00:31:55,292 هوآرانگدو هميشه به خانواده سلطنتي وفادار بوده 292 00:31:56,462 --> 00:32:02,709 اما هرگز با راهزاناي باکجه رابطه دوستانه نداشته 293 00:32:02,775 --> 00:32:07,869 من اجازه نمي دم اين اتفاق بيفته 294 00:32:09,613 --> 00:32:14,778 تو ميخواي از دستور اعليحضرت سرپيچي کني؟ 295 00:32:14,999 --> 00:32:18,687 رابطه دوستانه اي با اونا هرگز وجود نخواهد داشت 296 00:32:20,177 --> 00:32:28,510 اونا دوستي نشون ميدن ولي از پشت ژنرال ما رو مي کشن 297 00:32:28,962 --> 00:32:29,746 چي؟ 298 00:32:29,856 --> 00:32:38,057 شما ممکنه قرباني جلوگيري از رابطه دوستانه بشيد 299 00:32:38,256 --> 00:32:39,558 چي؟ 300 00:32:44,383 --> 00:32:50,873 تو چطور جرات مي کني يه مقام دربار رو تهديد کني 301 00:32:54,151 --> 00:33:00,101 من هرگز خائني مثل تو رو نمي بخشم 302 00:33:01,160 --> 00:33:02,937 اونا رو بکشيد 303 00:33:57,769 --> 00:33:59,757 کنار بايستيد 304 00:34:10,936 --> 00:34:16,720 نميخوام ژنرال شجاعي مثل تو کشته بشه 305 00:34:18,376 --> 00:34:21,720 اما تو بخاطر اين کشور کشته مي شي 306 00:34:24,007 --> 00:34:25,464 ساکت شو 307 00:34:25,619 --> 00:34:29,349 من تو رو با اين شمشير مي کشم 308 00:35:10,360 --> 00:35:19,500 اعليحضرت هرگز يه خائن رو نمي بخشه 309 00:36:29,095 --> 00:36:33,642 يوشين کجا رفته بودي؟ 310 00:36:34,830 --> 00:36:38,594 به اردوگاه دشمن رفته بودم 311 00:36:39,058 --> 00:36:42,038 تو اينجا چيکار مي کني؟ 312 00:36:42,204 --> 00:36:47,877 برو ببين هوريم چطور کشته شده 313 00:36:48,656 --> 00:36:52,099 چي؟ هوريم؟ 314 00:37:18,166 --> 00:37:20,384 چه اتفاقي افتاده؟ 315 00:37:20,583 --> 00:37:26,245 به نظر ميرسه وقتي نزديک مرز بودن مورد حمله قرار گرفتن 316 00:37:26,985 --> 00:37:31,493 من هرگز سربازاي باکجه رو نمي بخشم 317 00:37:33,690 --> 00:37:35,853 اين امکان نداره 318 00:37:36,173 --> 00:37:38,303 اين کار سربازي باکجه نيست 319 00:37:38,944 --> 00:37:40,864 حتماً اشتباهي شده 320 00:37:40,963 --> 00:37:47,930 تو کجا رفته بودي؟ 321 00:37:48,460 --> 00:37:49,807 ... من 322 00:37:50,072 --> 00:37:55,932 اون مخفيانه به ملاقات وليعهد باکجه رفته 323 00:37:57,190 --> 00:37:59,254 اينطور نيست؟ 324 00:38:00,524 --> 00:38:03,625 حقيقت داره؟ 325 00:38:04,387 --> 00:38:07,378 چرا جواب سوال رو نميدي؟ 326 00:38:11,528 --> 00:38:15,491 من به ديدن وليعهد باکجه رفته بودم 327 00:38:15,601 --> 00:38:19,917 ميخواستي با اون توطئه کني؟ 328 00:38:19,961 --> 00:38:22,580 اين حقيقت نداره 329 00:38:22,635 --> 00:38:28,849 پس چرا با وليعهد باکجه ملاقات کردي؟ 330 00:38:30,097 --> 00:38:36,179 من با اون ملاقات کردم ، اما نمي تونم دليلش رو به شما بگم 331 00:38:38,331 --> 00:38:39,909 چي؟ 332 00:38:40,991 --> 00:38:43,673 من به تو اعتماد کردم 333 00:38:43,916 --> 00:38:46,256 اونو بازداشت کنيد 334 00:38:51,185 --> 00:38:54,520 تو بخاطر سرپيچي از قانون و دستور نظامي و 335 00:38:54,608 --> 00:38:57,003 ملاقات با فرمانده دشمن مجازات ميشي 336 00:38:57,101 --> 00:38:58,879 اونو از اينجا ببريد 337 00:39:19,073 --> 00:39:25,452 شما واقعاً فکر مي کنيد يوشين تو مرگ هوريم مقصره؟ 338 00:39:25,607 --> 00:39:30,736 اون به ملاقات وليعهد باکجه رفته 339 00:39:31,354 --> 00:39:34,201 اون بخاطر اين کار مجرمه 340 00:39:34,279 --> 00:39:36,696 چون از قوانين نظامي سرپيچي کرده 341 00:39:36,895 --> 00:39:39,367 من مطئنم دليلي براي اين کارش داشته 342 00:39:39,676 --> 00:39:41,078 بايد اونو آزاد کنيد 343 00:39:41,188 --> 00:39:46,176 يوشين با به خطر انداختن زندگيش به کشور خدمت کرده 344 00:39:46,309 --> 00:39:51,563 اگه اونو مجازات کنيد سربازاي ما روحيه شون رو از دست ميدن 345 00:39:51,684 --> 00:39:57,260 تا وقتيکه دليل ملاقاتش با وليعهد باکجه رو نگه آزادش نمي کنم 346 00:39:57,349 --> 00:40:01,400 چرا به وفاداري اون شک داريد؟ 347 00:40:06,113 --> 00:40:08,419 اگه وليعهد باکجه رو دستگير کنيم و ازش بازجويي کنيم 348 00:40:08,475 --> 00:40:15,042 مي تونيم بفهميم چرا هوريم و افرادش کشته شدن 349 00:40:15,175 --> 00:40:20,031 اعليحضرت دستور دادن حرکتي نکنيم نمي تونيم به اونا حمله کنيم 350 00:40:20,130 --> 00:40:23,714 هنوز هيچ توافقي با پادشاه باکجه صورت نگرفته 351 00:40:24,023 --> 00:40:29,972 اونا مثل وحشي ها هوريم رو کشتن اونوقت شما همينطور اينجا نشستيد و کاري نمي کنيد؟ 352 00:40:30,082 --> 00:40:35,204 ميخوايد بذاريد همينطور سربازاي شيلا کشته بشن؟ 353 00:40:35,358 --> 00:40:37,508 بايد کاري کنيم 354 00:41:03,436 --> 00:41:04,915 يوشين 355 00:41:07,442 --> 00:41:12,078 سربازاي باکجه هوريم رو نکشتن 356 00:41:12,774 --> 00:41:18,033 اونايي که نميخوان اين رابطه برقرار بشه اونو کشتن 357 00:41:18,883 --> 00:41:20,351 کي 358 00:41:21,675 --> 00:41:25,307 بيدام اينکارو کرده؟ 359 00:41:25,560 --> 00:41:28,143 نبايد زود قضاوت کنيم 360 00:41:29,425 --> 00:41:31,721 برو علتش رو پيدا کن 361 00:41:32,074 --> 00:41:34,811 همين کارو مي کنم 362 00:41:47,396 --> 00:41:52,915 با وليعهد باکجه چه توافقي کرديد؟ 363 00:41:53,180 --> 00:41:58,056 نامه اي رو که اعليحضرت نوشتن به اون دادي؟ 364 00:41:58,387 --> 00:42:03,928 تو بايد اجازه بدي شاهزاده برگرده تا سه امپراطوري متحد بشن 365 00:42:03,994 --> 00:42:09,026 چرا از افرادي که هوريم رو کشتن طرفداري مي کني؟ 366 00:42:09,148 --> 00:42:13,099 ميخواي در برابر اين حرکت سکوت کني؟ 367 00:42:14,059 --> 00:42:19,037 من نمي تونم اونا رو ببخشم 368 00:42:19,148 --> 00:42:26,295 هوريم به دست افراد دشمن کشته نشده 369 00:42:27,200 --> 00:42:30,015 الان وقت اين حرف ها نيست 370 00:42:30,390 --> 00:42:39,242 اون نميخواست مردم درگير اين جنگ بشن 371 00:42:40,246 --> 00:42:43,237 رابطه دوستانه اي با باکجه وجود نخواهد داشت 372 00:42:44,529 --> 00:42:48,648 تو هم به همدستي با باکجه و خيانت متهم هستي 373 00:42:49,520 --> 00:42:53,692 ما در عوض وليعهد باکجه رو مي کشيم 374 00:43:21,756 --> 00:43:23,312 دشمن اينجاست 375 00:43:42,546 --> 00:43:47,348 اين نامه اي که ملکه شيلا براي عبور ما از مرز نوشتن 376 00:43:47,867 --> 00:43:49,577 راه رو باز کنيد 377 00:44:07,974 --> 00:44:10,545 شما وليعهد باکجه هستيد 378 00:44:10,711 --> 00:44:17,300 چطور تونستيد براي رد شدن از مرز يه نامه جعلي درست کنيد؟ 379 00:44:17,576 --> 00:44:19,132 چي؟ 380 00:44:19,477 --> 00:44:21,530 نامه جعلي؟ 381 00:44:27,159 --> 00:44:35,166 من با کشتن وليعهد باکجه به کشور خدمت خواهم کرد 382 00:44:35,254 --> 00:44:37,384 اونا رو بکشيد 383 00:44:51,541 --> 00:44:54,290 از وليعهد محافظت کنيد 384 00:45:03,373 --> 00:45:06,662 شاهزاده ، شما بايد با من بياييد 385 00:45:06,750 --> 00:45:08,671 نمي تونم 386 00:45:08,859 --> 00:45:12,302 افرادم دارن کشته ميشن 387 00:45:13,082 --> 00:45:17,265 نبايد بذاريد مرگ اونا بيهوده باشه 388 00:45:17,409 --> 00:45:20,665 کي ميتونه همچين کاري بکنه؟ 389 00:45:20,897 --> 00:45:23,237 شما بايد به فکر آينده باشيد 390 00:45:31,332 --> 00:45:35,538 زنده بايد وليعهد زنده باد وليعهد 391 00:45:35,626 --> 00:45:37,569 ... زنده باد 392 00:45:42,182 --> 00:45:44,234 راه رو باز کنيد 393 00:46:40,693 --> 00:46:44,754 افراد وليعهد همه کشته شدن 394 00:46:45,093 --> 00:46:47,035 چه اتفاقي براي وليعهد باکجه افتاد؟ 395 00:46:47,102 --> 00:46:50,843 اون به اومونگوک فرار کرد 396 00:46:50,965 --> 00:46:53,901 سربازاي بيدام دارن اونو تعقيب مي کنن 397 00:47:00,383 --> 00:47:03,032 چطور اين اتفاق افتاد؟ 398 00:47:03,253 --> 00:47:08,198 اعليحضرت همه تلاشش رو براي صلح به کار گرفت 399 00:47:08,352 --> 00:47:13,535 اون چطور تونست اين تلاش رو نابود کنه؟ 400 00:47:34,506 --> 00:47:38,724 من هرگز اتفاقي رو که امروز افتاد فراموش نمي کنم 401 00:47:39,585 --> 00:47:44,540 ديگه هيچ رابطه اي با شيلا وجود نخواهد داشت 402 00:47:45,986 --> 00:47:53,921 قسم ميخورم شيلا رو نابود کنم 403 00:47:54,064 --> 00:47:59,064 سرورم ، قبل از اينکه افراد دشمن برسن بايد از مرز رد بشيم 404 00:48:59,089 --> 00:49:04,376 واقعاً راهي براي جلوگيري از جنگ سه امپراطوري وجود نداره؟ 405 00:49:07,089 --> 00:49:12,376 :مترجم محمد 406 00:49:13,089 --> 00:49:18,376 :ويرايش مجتبي 407 00:49:19,089 --> 00:49:24,376 مترجمين آريايي برترين سايت دانلود زيرنويس فارسي فيلم و سريال کره اي 408 00:49:25,089 --> 00:49:30,376 مترجمين آريايي www.aryan-translators.pro