1
00:00:05,415 --> 00:00:15,715
مترجمين آريايي با افتخار تقديم ميکند
2
00:00:16,415 --> 00:00:17,715
* چوئي سو جونگ *
3
00:00:19,415 --> 00:00:20,715
* پارك جو مي *
4
00:00:21,415 --> 00:00:22,715
* كيم يو سئوك *
5
00:00:23,415 --> 00:00:24,715
* لي يونگ آ *
6
00:00:26,415 --> 00:00:35,715
مترجمين آريايي برترين سايت دانلود زيرنويس فارسي فيلم و سريال کره اي
7
00:00:36,415 --> 00:00:45,715
www.aryan-translators.pro
8
00:00:46,623 --> 00:00:49,923
-= روياي پادشاه =-
9
00:00:54,909 --> 00:00:58,009
--= قسمت سوم =-
به زنجير كشيدن (اسارت) خون
10
00:00:59,909 --> 00:01:04,009
:مترجم
محمد
11
00:01:05,909 --> 00:01:08,009
:ويرايش
مجتبي
12
00:01:09,210 --> 00:01:14,164
اگه ميخواي به چونچو آسيبي نرسه بذار اونا برن
13
00:01:14,364 --> 00:01:19,945
تو واقعاً مي توني چونچو رو بکشي؟
14
00:01:20,027 --> 00:01:26,223
جنگجويان گويي مون برادرها و دوستان من هستن
15
00:01:26,471 --> 00:01:35,870
اگه بخواي اونا رو بکشي بدون هيچ
ترديدي پسرت خواهد مرد
16
00:01:37,702 --> 00:01:39,381
پدر
17
00:01:51,103 --> 00:01:53,657
اجازه بديد برن
18
00:01:55,679 --> 00:01:56,957
نمي تونيم اينکارو کنيم
19
00:01:57,016 --> 00:01:59,534
من مسئوليتش رو به عهده مي گيرم
20
00:01:59,593 --> 00:02:01,154
نه
21
00:02:01,343 --> 00:02:03,814
... جناب سانگ دائه دستور دادن که
22
00:02:04,121 --> 00:02:10,434
هر کس از دستور من سرپيچي کنه طبق
قوانين نظامي تنبيه خواهد شد
23
00:02:15,674 --> 00:02:19,706
بذار اونا برن
24
00:02:49,262 --> 00:02:53,968
کاري رو که ميخواستي انجام دادم
بذار چونچو بره
25
00:02:54,027 --> 00:02:58,614
اگه مي خواي چونچو رو نجات بدي
خودت تنها بيا دنبالم
26
00:03:01,049 --> 00:03:02,539
چونچو
27
00:03:03,358 --> 00:03:06,136
بريد دنبالشون -
کسي اونا رو تعقيب نکنه -
28
00:03:06,479 --> 00:03:08,524
من خودم تنها ميرم
29
00:03:42,794 --> 00:03:45,891
يوشين ، تو با بچه ها و زخمي ها از اينجا برو
30
00:03:45,962 --> 00:03:47,404
مشکلي براي چونچو پيش نمياد؟
31
00:03:47,463 --> 00:03:49,497
بي هيونگ حواسش به اون هست
32
00:03:49,840 --> 00:03:50,939
از اون طرف
33
00:03:51,223 --> 00:03:54,488
هر کي که آسيب نديده مراقب پشت سرمون باشه
34
00:03:55,103 --> 00:03:56,592
عجله کنيد
35
00:04:23,618 --> 00:04:29,491
چرا تو تبديل به خدمتگذار وفادار اين دربار فاسد شدي؟
36
00:04:29,585 --> 00:04:32,328
بخاطر نجات چونچو اينکارو کردم،چاره اي نداشتم
37
00:04:32,458 --> 00:04:37,648
-= بي هيونگ =-
بخاطر نجات خانواده ات اين کارو کردي؟
38
00:04:37,766 --> 00:04:40,879
با بي رحمي اون افراد بي گناه رو از بين بردي
39
00:04:42,498 --> 00:04:48,445
يعني جون پسر تو از آينده شيلا مهمتره؟
40
00:04:48,764 --> 00:04:55,857
-= کيم يونگچون =-
تو راه خودت رو انتخاب کردي منم راه خودمو
41
00:04:55,975 --> 00:05:05,136
شايد ما با هم فرق داشته باشيم ولي من
هميشه تو رو برادر خودم مي دونستم
42
00:05:05,432 --> 00:05:08,636
فکر مي کردم مي توني جاي پادشاه سابق رو بگيري
43
00:05:08,707 --> 00:05:13,294
فکر مي کردم پادشاه ميشي و منم بهت خدمت مي کنم
44
00:05:14,793 --> 00:05:17,205
اما اشتباه مي کردم
45
00:05:18,494 --> 00:05:25,776
تو هم مثل بيقه افراد دربار فاسد هستي
46
00:05:25,835 --> 00:05:27,289
ساکت شو
47
00:05:27,774 --> 00:05:29,607
چونچو کجاست؟
48
00:05:30,363 --> 00:05:33,871
اگه ميخواي جون اونو نجات بدي ، منو بکش
49
00:05:34,533 --> 00:05:39,865
اگه نتوني منو بکشي چونچو هم مي ميره
50
00:05:51,196 --> 00:05:52,710
پدر
51
00:05:53,596 --> 00:05:56,032
جاي تو اينجا نيست
52
00:05:56,162 --> 00:05:59,354
اين موضوع بين اون دو نفره
53
00:05:59,566 --> 00:06:01,032
... پدر
54
00:07:02,793 --> 00:07:09,094
منو بکش و چونچو رو نجات بده
55
00:07:20,486 --> 00:07:22,259
نه
56
00:07:49,978 --> 00:07:53,419
اين کار رشته ي برادري ما رو از بين مي بره
57
00:07:54,187 --> 00:07:59,460
دفعه ي بعد که همديگه رو مي بينيم
تو فقط خدمتگذار دربار هستي و
58
00:08:00,394 --> 00:08:03,657
منم فرمانده ي راهزنها هستم
59
00:08:09,603 --> 00:08:11,507
پدر
60
00:08:12,854 --> 00:08:14,947
پدر
61
00:08:15,018 --> 00:08:16,705
چونچو
62
00:08:18,349 --> 00:08:20,500
پدر
63
00:08:53,008 --> 00:09:01,824
يونگچون فرماندهي سربازايي رو که به
گويي مون حمله کردن به عهده داشت
64
00:09:02,002 --> 00:09:07,972
اون نگراني ما رو بر طرف کرد
65
00:09:08,528 --> 00:09:16,122
-= پادشاه جين پيئونگ =-
تو به کمک کردي از اين بحران خارج بشيم
و موفقيت بزرگي کسب کردي
66
00:09:18,359 --> 00:09:22,756
منم به عنوان پاداش يه شمشير سلطنتي ميدم
67
00:09:40,678 --> 00:09:46,722
حالا که موضوع بي هيونگ تموم شد بهتره
به فکر ازدواج سلطنتي باشيم
68
00:09:46,911 --> 00:09:47,833
ازدواج سلطنتي؟
69
00:09:47,951 --> 00:09:53,271
-= سوک هيول جونگ =-
تصميم گرفته شده شاهزاده خانم
با جناب گوکبان ازدواج کنن
70
00:09:53,342 --> 00:09:55,742
اين منطقي نيست
71
00:09:56,038 --> 00:10:04,255
-= آلچون =-
اگه گوکبان به سلطنت برسه تو قصر
آشوب بزرگي به پا ميشه
72
00:10:04,385 --> 00:10:10,001
مگه شما نبودين که ميخواستيد هر
چه زودتر وليعهد رو تعيين کنيم
73
00:10:10,060 --> 00:10:12,472
نظرتون عوض شده؟
74
00:10:12,531 --> 00:10:14,694
گوکبان نبايد وليعهد بشه
75
00:10:14,824 --> 00:10:16,373
اين قابل قبول نيست
76
00:10:16,538 --> 00:10:21,319
شما کس ديکه اي رو مد نظر داريد؟
77
00:10:21,509 --> 00:10:25,847
مخالفت با اين موضوع فقط باعث
هرج و مرج تو دربار ميشه
78
00:10:26,025 --> 00:10:29,418
اين تصميم رو خانواده امپراطور گرفتن
پس از اون پيروي کنيد
79
00:10:31,090 --> 00:10:32,497
... يعني
80
00:10:40,654 --> 00:10:45,856
شما واقعاً ميخوايد با گوکبان ازدواج کنيد؟
81
00:10:46,837 --> 00:10:52,269
اين کار بخاطر استحکام خانواده ي سلطنتيه
82
00:10:52,387 --> 00:10:55,425
-= شاهزاده دوکمان =-
اين سرنوشت هر زنيه که تو خانواده ي سلطنتي به دنيا مياد
83
00:10:56,643 --> 00:11:01,890
شما با يونگچون پسر امپراطور عزل شده ازدواج کرديد
84
00:11:02,174 --> 00:11:04,633
ائن کار بخاطر اتحاد دربار بود
85
00:11:04,810 --> 00:11:08,215
اما گوکبان فرق مي کنه
86
00:11:08,865 --> 00:11:12,128
-= چون ميئونگ مادر چونچو =-
شما هيچ علاقه اي به همديگه نداريد
87
00:11:12,672 --> 00:11:15,306
اين درست نيست
88
00:11:17,139 --> 00:11:21,525
چطوره دوباره با پدرتون صحبت کنيد؟
89
00:11:24,173 --> 00:11:29,351
من يه زن هستم،عشق رو دوست دارم
90
00:11:31,551 --> 00:11:35,701
اما اگه اين ازدواج بتونه دربار رو به آرامش برسونه
91
00:11:35,819 --> 00:11:42,853
اونوقت ديگه آرزويي ندارم
92
00:11:46,010 --> 00:11:49,474
اردوگاهمون کاملاً نابود شده و افراد
زيادي از ما کشته شدن
93
00:11:49,781 --> 00:11:52,039
يعني چه باليي سر گروه مياد؟
94
00:11:52,193 --> 00:11:57,619
-= بي هيونگ =-
تا موقعي که ظلم و ستم وجود داشته
باشه گويي مون هم وجود داره
95
00:11:59,180 --> 00:12:04,062
خودمون رو آماده ميکنم با اونا بجنگيم
96
00:12:07,183 --> 00:12:13,129
تو نميخواي تو پاکسازي دربار و کمک به مردم
به ما کمک کني؟
97
00:12:14,276 --> 00:12:16,463
-= کيم يوشين =-
هنوز تصميم نگرفتم
98
00:12:17,492 --> 00:12:20,169
هر وقت تصميم گرفتي ما منتظريم
99
00:12:21,009 --> 00:12:26,009
مي توني تصميمت رو چئونگوان بگي
اون به ما ميرسونه
100
00:12:30,785 --> 00:12:33,812
نتونستيد سر بي هيونگ رو بياريد؟
101
00:12:34,604 --> 00:12:38,737
نکنه چون برادر خونده تون بود نتونستيد اونو بکشيد؟
102
00:12:39,281 --> 00:12:40,972
-= يونگچون =-
اينطور نيست
103
00:12:41,149 --> 00:12:45,452
اون چونچو رو گروگان گرفته بود
104
00:12:45,641 --> 00:12:53,409
-= ملکه سادو =-
حالا که گويي مون رو نابود کردين منم بهت
قول ميدم از چونچو محافظت مي کنم
105
00:12:54,118 --> 00:12:58,339
هرگز اينو فراموش نمي کنم
106
00:12:58,729 --> 00:13:04,321
شنيدم قصد دارن چونچو رو به عنوان
فرزند امپراطور معرفي کنن؟
107
00:13:04,462 --> 00:13:08,539
تا بتونه وليعهد بشه
108
00:13:08,835 --> 00:13:12,358
شما هم تو اينکار دست داشتيد؟
109
00:13:12,441 --> 00:13:14,840
البته که نبودم
110
00:13:15,018 --> 00:13:21,685
همين که تو دربار هستم برام کافيه
هيچ علاقه اي به سياست ندارم
111
00:13:22,371 --> 00:13:26,559
چطور حرف هات رو باور کنم؟
112
00:13:28,534 --> 00:13:32,541
خواهش مي کنم باور کنيد
113
00:13:35,863 --> 00:13:41,325
پس با ازدواج شاهزاده خانم با گوکبان موافقت کنيد
114
00:13:41,763 --> 00:13:45,818
اونوقت من هم حرفهاي شما رو باور مي کنم
115
00:14:31,135 --> 00:14:34,161
چونچو ، چيکار داري مي کني؟
116
00:14:36,727 --> 00:14:44,919
بعضي از اونايي که کشته شدن
درست هم سن و سال من بودن
117
00:14:46,783 --> 00:14:52,399
چطور مي تونن به اون بچه ها اتهام راهزني بزنن؟
118
00:14:53,900 --> 00:14:56,771
ما همه مردم همين کشوريم
119
00:14:57,007 --> 00:15:00,099
چذا فقط يه عده که از اشراف هستن
بايد زندگي راحتي داشته باشن؟
120
00:15:01,376 --> 00:15:04,991
چرا بقيه بايد مثل حيوان کار کنن
121
00:15:05,571 --> 00:15:15,881
و يا از گزسنگي بميرن يا به اونا اتهام راهزني بزنن؟
122
00:15:17,572 --> 00:15:22,679
کي گفته بايد اوضاع به نفع اونا باشه؟
123
00:15:24,479 --> 00:15:39,436
من به عنوان يه اشراف زاده خجالت مي کشم
که نمي تونم براي اين مردم کاري کنم
124
00:15:40,690 --> 00:15:45,903
من واقعاً متاسفم
125
00:15:50,341 --> 00:15:52,398
خودتو سرزنش نکن
126
00:15:52,635 --> 00:15:56,853
تو خودتو گروگان بي هيونگ کردي
تا جون خيلي ها رو نجات بدي
127
00:15:56,971 --> 00:15:57,846
... ولي
128
00:15:58,059 --> 00:16:04,088
اگه موفق شديم،بايد کشوري بسازيم تا در اون
از ظلم و ستم و زورگويي خبري نباشه
129
00:16:05,117 --> 00:16:10,898
کشوري که مردم رو بخاطر برده بودن نکشن
130
00:16:14,036 --> 00:16:20,397
من ميخوام همچين کشوري درست کنم
131
00:16:20,444 --> 00:16:25,232
منم تمام سعيم رو مي کنم
132
00:16:51,319 --> 00:17:01,750
خواستم بياييد اينجا تا ازدواج شاهزاده خانم
و گوکبان رو اعلام کنم
133
00:17:01,939 --> 00:17:05,959
تبريک ميگيم،سرورم
134
00:17:06,148 --> 00:17:10,711
تبريک ميگيم ، عاليجناب
135
00:17:11,302 --> 00:17:13,300
ممنونم
136
00:17:17,012 --> 00:17:21,377
-= گوکبان =-
پاجينگ چان ، انگار از ازدواج من خوشحال نشدي؟
137
00:17:22,488 --> 00:17:28,754
-= آلچون =-
اين ازدواج بخاطر ثبات در خانواده ي سلطنتيه
138
00:17:28,931 --> 00:17:36,212
من نمي تونم دستور يک طرفه اي رو که
مخالفان زيادي داره قبول کنم
139
00:17:36,402 --> 00:17:38,187
چي؟
140
00:17:38,269 --> 00:17:41,166
من هم نمي پذيرم
141
00:17:41,237 --> 00:17:44,405
ما هم نمي پذيريم
142
00:17:44,535 --> 00:17:51,378
اگر اين ازدواج انجام بشه ما از مقاممون استعفا ميديم
143
00:17:51,532 --> 00:17:55,623
من ميدونم چرا با اين ازدواج مخالفت مي کنيد
144
00:17:55,835 --> 00:18:01,581
-= ملکه سادو =-
انتخاب چونچو به عنوان فرزند خوانده ي امپراطور
و وليعهد کردن اون
145
00:18:01,829 --> 00:18:05,092
اينکار ساختار کشور رو به هم ميريزه
146
00:18:05,222 --> 00:18:07,536
اين کار به نفع آينده ي کشوره
147
00:18:07,666 --> 00:18:16,745
چونچو لياقت پادشاه شدن رو داره خواهش ميکنم به
وليعهد شدن او فکر کنيد
148
00:18:16,852 --> 00:18:17,951
پاجينچان
149
00:18:18,093 --> 00:18:22,420
پدر چونچو راضي به اين کار نيست
150
00:18:22,869 --> 00:18:24,943
يونگچان کجاست؟
151
00:18:49,879 --> 00:18:58,002
نشون بده چقدر به خانواده ي سلطنتي وفاداري
152
00:19:01,242 --> 00:19:09,316
-= يونگچون =-
من به عنوان يکي از خادمين امپراطور
و اعضاي خانواده ي سلطنتي
153
00:19:09,813 --> 00:19:16,371
با ازدواج شاهزاده خانم و گوکبان موافقت مي کنم
154
00:19:18,854 --> 00:19:28,288
من نمي خوام چونچو پسر خانده ي امپراطور بشه
155
00:19:28,466 --> 00:19:34,411
نمي خوام پسرم گزينه ي وليعهدي باشه
156
00:19:34,778 --> 00:19:42,084
براي اينکه سر حرفم بمونم به گوکبان
سوگند وفاداري ميخورم
157
00:19:45,370 --> 00:19:51,494
من و خانواده ام هرگز با گوکبان مخالفت نخواهيم کرد
158
00:19:51,730 --> 00:19:54,023
ما از اين تصميم حمايت مي کنم
159
00:19:54,792 --> 00:20:00,869
اگر سر حرفم نموندم با اين شمشير
سرم رو از تنم جدا کنيد
160
00:20:01,519 --> 00:20:08,655
و خانواده ي منو به عنوان خائن مجازات کنيد
161
00:20:23,181 --> 00:20:27,922
من وفاداري تو رو مي پذيرم
162
00:20:48,801 --> 00:20:54,892
مگر مجبور بودي جلوي گوکبان سوگند وفاداري بخوري؟
163
00:20:55,293 --> 00:21:00,543
تو بخاطر نجات خونوادت همه چيز رو نابود کردي
164
00:21:02,541 --> 00:21:04,668
هدف بزرگ تو همينه؟
165
00:21:04,834 --> 00:21:07,187
اگه چونچو وليعهد بشه
166
00:21:07,317 --> 00:21:10,695
فکر مي کنيد تا چه مدت در اون مقام مي مونه؟
167
00:21:11,050 --> 00:21:14,053
بالاخره با هر روشي اونو از بين مي برن
168
00:21:14,278 --> 00:21:16,890
يا مسمومش مي کنن
169
00:21:17,493 --> 00:21:20,661
يا ممکنه بخوابه و ديگه بيدار نشه
170
00:21:21,324 --> 00:21:25,306
چرا پسرت رو تو همچين شرايطي قرار ميدي؟
171
00:21:25,389 --> 00:21:29,313
اتخاب چونچو به عنوان وليعهد تصميم شخصي نيست
172
00:21:29,384 --> 00:21:32,139
بلکه به آينده ي اين کشور مربوط ميشه
173
00:21:32,423 --> 00:21:38,665
نکنه سوگندي رو که براي اصلاح
دربار خورديم فراموش کردي؟
174
00:21:39,611 --> 00:21:41,335
منو ببخشيد
175
00:21:41,796 --> 00:21:45,000
بيشتر از اين نمي تونم ادامه بدم
176
00:21:58,890 --> 00:22:00,463
پدر
177
00:22:01,196 --> 00:22:05,594
حقيقت داره شما به گوکبان سوگند وفاداري خورديد؟
178
00:22:06,870 --> 00:22:08,171
درسته
179
00:22:08,230 --> 00:22:14,481
-= کيم چونچو =-
خوب ميدونيد که اون لايق پادشاهي نيست
180
00:22:14,919 --> 00:22:19,305
يعني من هم بايد به اون وفادار بمونم؟
181
00:22:22,438 --> 00:22:26,918
بايد با هم جايي بريم
182
00:22:28,021 --> 00:22:33,163
--= آرامگاه امپراطور جين جي =-
183
00:22:34,476 --> 00:22:43,933
پدر چون شما از سلطنت خلع شديد
نمي تونيد وارد معبد بشيد
184
00:22:44,844 --> 00:22:46,100
واقعاً متاسفم
185
00:22:46,774 --> 00:22:52,578
من چونچو رو به سلطنت مي رسونم
و اين کارم رو جبران مي کنم
186
00:22:53,146 --> 00:22:57,544
اون به هدف بزرگي که داشتيد دست پيدا ميکنه
187
00:22:58,099 --> 00:23:01,882
اما هنوز زمانش نرسيده
188
00:23:02,225 --> 00:23:06,190
براي اينکه تا اون زمان زنده بمونم
189
00:23:06,237 --> 00:23:10,670
حاضرم صد بار جلوي گوکبان زانو بزنم
190
00:23:10,777 --> 00:23:13,969
دوباره براي اون سوگند مي خورم
191
00:23:15,198 --> 00:23:24,409
خواهش مي کنم تا اون موقع به چونچو کمک کنيد
192
00:23:35,849 --> 00:23:43,238
چونچو ، تو به من اعتماد داري؟
193
00:23:44,243 --> 00:23:45,532
چي؟
194
00:23:46,761 --> 00:23:49,492
براي چي مي پرسيد؟
195
00:23:49,693 --> 00:23:59,945
با نابود کردن گويي مون و زانو زدن برابر گوکبان
196
00:24:00,737 --> 00:24:11,054
شايد فکر کني هدف بزرگم رو فراموش کردم
و فقط به خانواده ام فکر مي کنم
197
00:24:11,838 --> 00:24:25,985
اگه به من اعتماد کني و از من پيروي کني
يه روز به نيت من پي مي بري
198
00:24:33,173 --> 00:24:40,561
بخاطر اعلام وفاداري يونگچون مراسم ازدواج برگزار ميشه
199
00:24:41,299 --> 00:24:43,592
حالا بايد چيکار کنيم؟
200
00:24:43,805 --> 00:24:51,309
اگه گوکبان به سلطنت برسه ديگه اصلاحات معني نداره
201
00:24:51,486 --> 00:24:56,901
و آينده ي کشور هم نابود ميشه
202
00:24:57,326 --> 00:25:01,181
ما هم ديگه کاري نمي تونيم بکنيم
203
00:25:01,902 --> 00:25:02,611
... پس
204
00:25:02,694 --> 00:25:10,119
حتي اگه لازم باشه استعفا بديم بايد
جلوي اين وصلت رو بگيريم
205
00:25:10,888 --> 00:25:17,709
عده اي از مقامات بخاطر ازدواج
شما مي خوان استعفا بدن
206
00:25:19,920 --> 00:25:27,002
اين ازدواج هرج و مرج دربار رو بيشتر مي کنه
207
00:25:27,156 --> 00:25:31,402
-= شاهزاده دوکمان =-
من بيشتر نگران حمله ي باکجه هستم
208
00:25:31,967 --> 00:25:33,575
باکجه؟
209
00:25:33,682 --> 00:25:35,938
گوگوريو هم داره اقداماتي براي
حمله به سويي انجام ميده
210
00:25:36,056 --> 00:25:38,598
اونا به مرز جنوبي هانسو توجهي ندارن
211
00:25:38,740 --> 00:25:43,409
امکان حمله ي باکجه وجود داره
بايد خودمون رو آماده کنيم
212
00:25:44,095 --> 00:25:46,105
حق با شماست
213
00:25:47,784 --> 00:25:52,800
اما حتي اگه دستور تجهيز ارتش و افزايش نيرو بدم
214
00:25:52,942 --> 00:26:00,236
باز هم کسي از من پيروي نمي کنه
215
00:26:07,770 --> 00:26:10,749
-= قصر باکجه =-
دربار شيلا بخاطر انتخاب وليعهد با هم درگيري دارن
216
00:26:10,903 --> 00:26:13,220
اونا با هم اختلاف پيدا کردن
217
00:26:13,338 --> 00:26:17,996
گروه هاي مخالف در سورابل شورش کردن
و مردم هم از حکومت راضي نيستن
218
00:26:18,327 --> 00:26:32,429
-= امپراطور مو ، پادشاه باکجه =-
اين بهترين زمان براي حمله به شيلا
و پس گرفتن خاک مونه
219
00:26:33,138 --> 00:26:35,308
امپراطور مو ، پادشاه باکجه
220
00:26:35,486 --> 00:26:45,166
وي سياستهايي براي افزايش و قدرت نفوذ باکجه انجام ميداد و
221
00:26:45,284 --> 00:26:49,646
مدام دستور حمله به شيلا صادر مي کرد
222
00:26:49,753 --> 00:26:55,132
گوگوريو و سويي هم بر سر زمينهاي شرقي
با يکديگر درگير جنگ شدن
223
00:26:55,251 --> 00:27:00,358
باکجه هم از اين فرصت براي حمله به شيلا استفاده کرد
224
00:27:00,523 --> 00:27:03,940
و به قلعه ي گاجام لشکر کشي کرد
225
00:27:04,046 --> 00:27:08,184
که امروزه به نام قلعه ي گوسان شناخته مي شه
226
00:27:10,861 --> 00:27:15,802
ارتش باکجه قلعه رو محاصره کرده ، حالا بايد چيکار کنيم؟
227
00:27:16,228 --> 00:27:21,099
اين قلعه نخستين دروازه ي سورابل هست
228
00:27:21,264 --> 00:27:28,430
اگه باکجه اون قلعه رو فتح کنه
ممکنه به طرف پايتخت حرکت کنن
229
00:27:28,655 --> 00:27:32,225
فعلاً بايد مراسم ازدواج رو عقب بندازيم و
230
00:27:32,308 --> 00:27:35,051
نيروهاي کمکي رو به قلعه ي گاجام بفرستيم
231
00:27:35,275 --> 00:27:38,396
منم با پاجينچان موافقم
232
00:27:38,988 --> 00:27:43,298
-= پادشاه جين پيئونگ =-
سانگ دائه،فوراً نيورهاي کمکي رو به اونجا بفرستيد
233
00:27:43,392 --> 00:27:47,625
امپراطور ، ما نمي تونيم نيروي کمکي بفرستيم
234
00:27:47,849 --> 00:27:49,942
چرا نمي تونيم؟
235
00:27:50,426 --> 00:27:52,164
اين چه حرفيه که مي زنيد؟
236
00:27:52,330 --> 00:27:55,675
اگه به اونجا نيرو بفرستيم
237
00:27:55,794 --> 00:28:00,845
اونوقت گويي مون هم ممکنه به قصر حمله کنه
238
00:28:00,986 --> 00:28:08,056
چون شما از يه شورشي مي ترسيد ما
بايد يه قلعه ي مهم رو از دست بديم؟
239
00:28:08,411 --> 00:28:13,435
فرمانده ي قلعه مبارز شجاعيه و خيلي هم با هوشه
240
00:28:13,624 --> 00:28:19,049
اون خودش به تنهايي از پس اونا بر مياد
241
00:28:19,120 --> 00:28:21,425
اما اين موضوع کمي نيست
242
00:28:21,532 --> 00:28:25,811
اگه اونا قلعه رو فتح کنن ، اونوقت
به اينجا حمله خواهند کرد
243
00:28:26,544 --> 00:28:27,644
پاجينچان
244
00:28:27,715 --> 00:28:32,646
لازم نيست با بزرگ نمايي ايجاد دلهره کنيد
245
00:28:32,728 --> 00:28:33,816
چي؟
246
00:28:40,188 --> 00:28:42,151
کافيه
247
00:28:42,907 --> 00:28:46,111
کي پادشاه اين کشوره؟
248
00:28:46,619 --> 00:28:49,003
ما رو ببخشيد
249
00:28:49,086 --> 00:28:55,079
بجاي درگير شدن با هم به فکر نجات قلعه باشيد
250
00:29:07,651 --> 00:29:11,635
شما فکر کردين که فقط خودتون به کشور وفاداريد؟
251
00:29:11,907 --> 00:29:17,665
اگه اينقدر نگرانيد با افرادتون بريد و از قلعه دفاع کنيد
252
00:29:24,372 --> 00:29:26,133
به حرف ايشون گوش کنيد
253
00:29:29,633 --> 00:29:34,456
چي شد که دربار به اين نتيجه رسيد؟
254
00:30:16,695 --> 00:30:19,592
براي چي اومدين اينجا؟
255
00:30:19,734 --> 00:30:22,536
مي خواستم يه لطفي کنيد
256
00:30:22,618 --> 00:30:23,765
لطف؟
257
00:30:23,942 --> 00:30:27,714
-= کيم يوشين =-
هر وقت خواستيد براي جنگ به قلعه
بريد منم با خودتون ببريد
258
00:30:28,135 --> 00:30:32,084
شايد خيلي مهارت نداشته باشم
اما هر کاري از دستم بر بياد انجام ميدم
259
00:30:32,474 --> 00:30:35,595
دلم ميخواد هر طور شده از کشورم دفاع کنم
260
00:30:35,725 --> 00:30:38,657
-= هورين =-
گروه هوارانگ به قلعه ي گاجام نميره
261
00:30:38,858 --> 00:30:40,064
چي؟
262
00:30:40,915 --> 00:30:44,897
چرا شما تو جنگي که آينده ي کشور رو
تعيين ميکنه شرکت نمي کنيد؟
263
00:30:45,015 --> 00:30:49,106
ما فقط از دستور خانواده ي امپراطور اطاعت مي کنيم
264
00:30:53,149 --> 00:31:00,283
تصميم گرفتن که منو قبول کنن يا نه؟
265
00:31:00,389 --> 00:31:04,362
تو رو قبول نکردن
266
00:31:04,905 --> 00:31:06,962
بايد از اينجا بري
267
00:31:08,393 --> 00:31:15,164
به خاطر پدرم؟
268
00:31:41,973 --> 00:31:44,905
مگر پدرم چيکار کرده؟
269
00:31:45,193 --> 00:31:47,834
منطورت چيه؟
270
00:31:47,902 --> 00:31:54,735
مگه اون چيکار کرده که من نمي تونم
عضو گروه هوارانگ بشم؟
271
00:31:55,326 --> 00:32:00,655
شما دوست پدرم هستيد حتماً دليلشون ميدونيد
272
00:32:05,821 --> 00:32:08,221
به موقعش خودت مي فهمي
273
00:32:08,730 --> 00:32:11,449
بايد همين حالا بفهمم
274
00:32:12,146 --> 00:32:14,085
بهم بگيد
275
00:32:17,587 --> 00:32:23,923
بسيار خب ، اگه اينطور ميخواي بهت ميگم
276
00:32:26,170 --> 00:32:34,243
سانگ دائه به خاطر پدر تو با دختر رابطه نداره
277
00:32:36,016 --> 00:32:37,659
اون اينکارو کرده؟
278
00:32:39,409 --> 00:32:41,182
سال 594 ميلادي
279
00:32:41,277 --> 00:32:46,656
پدرت يه افسر عاليرتبه ي هوارانگ بود
280
00:32:47,094 --> 00:32:53,861
اون اولين مرد گايايي بود که رئيس گروه شد
281
00:32:54,913 --> 00:32:58,992
يه مرد گايايي چطور جرات ميکنه از دختر من خاستگاري کنه؟
282
00:32:59,205 --> 00:33:02,621
تو داري به خانواده ي من توهين مي کني؟
283
00:33:02,775 --> 00:33:07,551
من از اعضاي خانواد ه ي سلطنتي گايا هستم
284
00:33:07,871 --> 00:33:11,784
-= سئو هيون ، پدر يوشين =-
من از اينجا تکون نمي خورم تا با پيشنهادم موافقت کنيد
285
00:33:11,855 --> 00:33:15,330
-= سوک هيول جونگ =-
اي گستاخ
286
00:33:15,650 --> 00:33:19,102
زود از خانه ي من برو بيرون
287
00:33:19,232 --> 00:33:22,751
يه مرد هيچوقت از حرفش بر نمي گرده
288
00:33:23,402 --> 00:33:27,397
حتي اگه کشته هم بشم از اينجا نميرم
289
00:33:27,634 --> 00:33:28,922
چي؟
290
00:33:29,395 --> 00:33:31,405
... تو
291
00:33:32,765 --> 00:33:36,441
نکنه بايد خون بريزم تا متوجه بشي؟
292
00:33:36,549 --> 00:33:39,599
پدر ، خواهش ميکنم آروم باشيد
293
00:33:39,658 --> 00:33:42,484
اين موضوع به تو ربطي نداره برو کنار
294
00:33:42,874 --> 00:33:47,650
-= مانميئونگ =-
پدر ، خواهش مي کنم با پيشنهاد اون موافقت کنيد
295
00:33:47,993 --> 00:33:49,281
چي؟
296
00:33:49,683 --> 00:33:51,977
معلومه چي داري ميگي؟
297
00:33:52,154 --> 00:33:55,310
من ديگه همسر اون هستم
298
00:33:56,091 --> 00:34:00,926
چون از اون باردار هستم
299
00:34:02,687 --> 00:34:05,761
!چي
300
00:34:06,802 --> 00:34:11,125
تو قبلاً با دختر من رابطه داشتي؟
301
00:34:11,479 --> 00:34:13,619
اين خواست خودم بود
302
00:34:15,156 --> 00:34:20,263
خواهش مي کنم ، بهتون التماس مي کنم
303
00:34:20,405 --> 00:34:23,041
لطفاً با ازدواج ما موافقت کنيد
304
00:34:24,342 --> 00:34:26,635
اينو از اينجا ببريد
305
00:34:27,045 --> 00:34:30,143
اونو زندانيش کنيد حتي آب هم بهش ندين
306
00:34:30,840 --> 00:34:35,463
پدر
!پدر! پدر
307
00:34:54,925 --> 00:34:57,266
سئو هيون
308
00:34:58,531 --> 00:35:03,777
اگه بخواي با اين مرد ازدواج کني
ديگه دختر من نيستي
309
00:35:03,919 --> 00:35:07,442
و ديگه حق نداري به اينجا برگردي
310
00:35:07,655 --> 00:35:15,812
اگه الان برگردي مي بخشمت
311
00:35:15,978 --> 00:35:17,712
مانميئونگ
312
00:35:19,013 --> 00:35:20,218
... مادر
313
00:35:20,325 --> 00:35:22,595
مي خواي چيکار کني؟
314
00:35:24,664 --> 00:35:26,579
هر کاري ميخواي انجام بده
315
00:35:27,525 --> 00:35:33,341
هر تصميمي بگيري منم با تو موافقم
316
00:35:36,639 --> 00:35:39,039
پدر ، منو ببخشيد
317
00:35:39,323 --> 00:35:41,971
من با سئوهيون ميرم
318
00:35:49,654 --> 00:35:50,730
... اوه
319
00:35:57,575 --> 00:36:04,833
پدرت از گروه اخراج شد و ديگه
نمي تونه به سورابل برگرده
320
00:36:06,115 --> 00:36:11,187
امپراطور هم از اينکه اونا آوراه شده بودن
احساس خوبس نداشت
321
00:36:11,293 --> 00:36:15,928
براي همين اونو حکمران مانگون کرد
322
00:36:20,798 --> 00:36:29,282
سانگ دائه هنوز پدرت رو دشمن خودش ميدونه
323
00:36:30,630 --> 00:36:33,420
چون بين اون و دخترش قرار گرفت
324
00:36:33,786 --> 00:36:36,825
براي همين تو نمي توني عضو گروه بشي
325
00:36:43,130 --> 00:36:48,994
پدر ، چه بلايي سر يوشين مياد؟
326
00:36:50,283 --> 00:36:57,925
اون بايد سرنوشتش رو قبول کنه يا اونو عوض کنه
327
00:36:58,635 --> 00:37:01,862
هيچکس نميتونه براش کاري کنه
328
00:37:08,766 --> 00:37:13,839
مراسم ازدواج نبايد بخاطر يه قلعه به عقب بيفته
329
00:37:13,946 --> 00:37:19,301
شما فکر کردين اگه اين ازدواج انجام بشه
پاجينچان اسعفا ميده؟
330
00:37:19,443 --> 00:37:21,713
شما نگران چي هستين؟
331
00:37:21,808 --> 00:37:28,172
خيلي ها آرزو دارن جاي اون باشن
332
00:37:28,692 --> 00:37:33,327
ميتونيم مقامات دربار رو عوض کنيم
333
00:37:33,540 --> 00:37:36,389
حق با شماست
334
00:37:36,566 --> 00:37:45,386
اين فرصت خوبيه تا وزرايي رو که از پاجينچان
حمايت ميکنن کنار بذاريم
335
00:37:46,202 --> 00:37:49,134
بهتره کمي بنوشيم
336
00:38:04,902 --> 00:38:06,983
کي اونجاست؟
337
00:38:13,012 --> 00:38:14,549
تو کي هستي؟
338
00:38:14,620 --> 00:38:20,028
من کيم يوشين هستم ، پسر حکمران مانگون
339
00:38:20,170 --> 00:38:21,316
چي؟
340
00:38:21,446 --> 00:38:23,929
پسر حکمران مانگون؟
341
00:38:25,797 --> 00:38:27,062
... پس تو
342
00:38:27,121 --> 00:38:31,897
بايد چيزي بهتون بگم
343
00:38:32,098 --> 00:38:37,110
مردم قلعه ي گاجام بخاطر حمله ي باکجه تو خطرن
344
00:38:37,287 --> 00:38:40,077
چرا نيروي کمکي نمي فرستيد؟
345
00:38:40,349 --> 00:38:46,024
چطور اينقدر راحت مي تونيد نوشيدني بخوريد؟
346
00:38:46,331 --> 00:38:48,376
چي
347
00:38:48,530 --> 00:38:54,816
اون همه غذا و نوشيدني که از خوردنش لذت
مي بريد با خون مردم درست شده
348
00:38:55,076 --> 00:38:58,764
شما از مردم قلعه ي گاجام شرم نمي کنيد؟
349
00:38:59,095 --> 00:39:01,259
دستور بدين نيروي کمکي بفرستن
350
00:39:01,306 --> 00:39:03,919
تو چطور جرات مي کني؟
351
00:39:05,018 --> 00:39:10,613
پسر درست مثل پدر
352
00:39:10,719 --> 00:39:14,136
چطور يه گايايي پست به خودش
اجازه ميده با من اينطوري حرف بزنه؟
353
00:39:14,443 --> 00:39:20,733
پدر من تمام عمرش از مرز محافظ کرده
354
00:39:21,052 --> 00:39:24,441
شما براي اون مردم چيکار کرديد؟
355
00:39:24,571 --> 00:39:29,631
کي درست خدمت کرده؟
356
00:39:30,246 --> 00:39:32,977
مگر از جونت سير شدي؟
357
00:39:33,060 --> 00:39:36,344
هوآرانگدو جاييه که خادمين به کشور رو آموزش ميده
358
00:39:36,545 --> 00:39:39,666
چرا بخاطر يه کينه ي قديمي
359
00:39:39,820 --> 00:39:43,083
جلوي پيشرفت منو بگيريد؟
360
00:39:43,260 --> 00:39:48,237
شما يه مقام بزرگ هستيد
يعني همين قدر وجود داريد
361
00:39:50,511 --> 00:39:53,667
فوراً اونو خفه کنيد
362
00:39:55,567 --> 00:39:57,542
صبر کنيد
363
00:40:02,365 --> 00:40:09,540
-= مانهو ، مادر بزرگ يوشين =-
اگه يه تار مو از سرش کم بشه نمي بخشمتون
364
00:40:17,236 --> 00:40:20,677
تو پسر مانميئونگ هستي؟
365
00:40:20,830 --> 00:40:24,625
بله ، اون مادرمه
366
00:40:24,885 --> 00:40:31,399
چه روحيه خوبي داري
367
00:40:33,763 --> 00:40:37,286
سانگ دائه بذار اون بره
368
00:40:37,416 --> 00:40:40,100
اون به من و دربار توهين کرده
369
00:40:40,171 --> 00:40:43,771
ميخواي هم خون خودتو نابود کني؟
370
00:40:43,937 --> 00:40:49,162
اگه ميخواي اونو مجازات کني اول بايد منو مجازات کني
371
00:40:51,314 --> 00:40:59,375
فهميدم چه نيتي داريد،فعلاً بريد
372
00:40:59,836 --> 00:41:03,891
من خبرتون مي کنم
373
00:41:20,025 --> 00:41:25,422
چرا منو جلوي مقامات کوچيک کرديد؟
374
00:41:26,391 --> 00:41:29,926
اون هم خون شماست
375
00:41:30,671 --> 00:41:34,679
فکر کردين در آينده کي راه شما رو ادامه ميده؟
376
00:41:34,974 --> 00:41:40,093
گذشته رو فراموش کنيد و اونو ببخشيد
377
00:41:40,626 --> 00:41:44,090
فراموش کردي چه اتفاقاتي افتاد؟
378
00:41:44,551 --> 00:41:50,332
اون اون رو از خون خودم نمي دونم
مگر بميرم تا اونو قبول کنيد
379
00:43:21,243 --> 00:43:27,379
-= چئونگوان =-
چي شده اين وقت شب اومدي اينجا؟
380
00:43:27,698 --> 00:43:29,814
ميخوام فرمانده ي گويي مون رو ببينم
381
00:43:29,920 --> 00:43:31,788
چي داري ميگي؟
382
00:43:31,942 --> 00:43:36,101
اون گفت از طريق شما مي تونم اونو ببينم
383
00:43:40,203 --> 00:43:42,721
تو ميخواي به قلعه ي گاجام بري؟
384
00:43:43,951 --> 00:43:49,129
فکر کردي تنهايي مي توني اون قلعه رو حفظ کني؟
385
00:43:49,247 --> 00:43:51,860
فقط منو ببريد اونجا
386
00:43:52,138 --> 00:43:53,970
بقيه اش به عهده ي خودم
387
00:43:54,100 --> 00:43:55,720
فراموشش کن
388
00:43:55,968 --> 00:44:01,395
-= بي هيونگ =-
من شجاعتت رو تحسين مي کنم ولي اينکار خودکشيه
389
00:44:01,513 --> 00:44:07,377
اگه قبول نکني خودم تنهايي ميرم
390
00:44:07,790 --> 00:44:13,247
چون نتونستي عضو گروه هورانگ بشي
اينطوري ميخواي به موفقيت برسي؟
391
00:44:13,697 --> 00:44:17,608
مي خواي به سانگ دائه نشون بدي چقدر شجاعي؟
392
00:44:17,714 --> 00:44:23,637
دليلش مهم نيست
393
00:44:25,009 --> 00:44:31,760
اگه نتونم کاري کنم قلبم منفجر ميشه
394
00:44:32,256 --> 00:44:37,540
اگه ببرمت به گروه ما ملحق مي شي؟
395
00:44:37,753 --> 00:44:39,692
قول ميدم
396
00:44:40,318 --> 00:44:43,179
باشه مي برمت
397
00:44:43,711 --> 00:44:47,636
قبل از طلوع خورشيد بيا به سوچئون
398
00:44:47,719 --> 00:44:53,555
تو هم بايد سر قولت بموني و به گويي مون ملحق بشي
399
00:44:54,039 --> 00:44:55,753
متشکرم
400
00:44:56,037 --> 00:45:02,043
اگه زنده برگشتم به شما ملحق ميشم
401
00:45:14,546 --> 00:45:18,731
اون کيه؟
402
00:45:19,133 --> 00:45:21,893
کيم يوشين ، اون به خاطرت بسپار
403
00:45:22,307 --> 00:45:28,513
اون در آينده فرد بزرگي خواهد شد
که سرنوشت کشور رو عوض مي کنه
404
00:45:30,653 --> 00:45:34,235
... کيم يوشين
405
00:45:51,688 --> 00:45:53,284
چي؟
406
00:45:53,497 --> 00:45:57,173
بي هيونگ داره کيم يوشين رو به قلعه ي گاجام مي بره؟
407
00:45:57,776 --> 00:45:59,372
من مطمئنم
408
00:45:59,904 --> 00:46:03,439
انگار همه جنگجويان گويي مون هم رفتن
409
00:46:03,817 --> 00:46:06,808
موچوک -
بله -
410
00:46:07,400 --> 00:46:10,985
-= گيلدال =-
يه پيغام براي فرمانده ي ارتش باکجه بفرست
411
00:46:12,280 --> 00:46:13,474
چي؟
412
00:46:13,770 --> 00:46:15,437
مي خوايد چيکار کنيد؟
413
00:46:16,879 --> 00:46:24,284
از باکجه استفاده مي کنم و
از بي هيونگ انتقام مي گيرم
414
00:46:28,304 --> 00:46:30,101
يوشين
415
00:46:30,727 --> 00:46:34,144
تو رفتي به سانگ دائه توهين کردي؟
416
00:46:34,841 --> 00:46:39,736
اينکار فقط باعث شد احساس پوچي کنم
417
00:46:40,209 --> 00:46:43,118
داري چيکار مي کني؟
418
00:46:43,921 --> 00:46:48,095
-= کيم يوشين =-
تو جنگ سلاح خيلي مهمه
دارم نيزه ام رو تيز مي کنم
419
00:46:48,402 --> 00:46:52,173
-= کيم چونچو =-
جنگ؟ کدوم جنگ؟
420
00:46:52,977 --> 00:46:56,491
من دارم به قلعه ي گاجام ميرم
421
00:46:56,598 --> 00:46:59,790
برادر
ديوونه شدي؟
422
00:47:00,215 --> 00:47:04,046
ارتش باکجه اونجا رو محاصره کرده
چطوري ميخواي به اونجا بري؟
423
00:47:04,554 --> 00:47:06,836
من اجازه نمي دم بري
424
00:47:08,775 --> 00:47:13,060
تو به من اطمينان نداري؟
425
00:47:13,651 --> 00:47:16,181
الان موقع شوخي کردن نيست
426
00:47:16,300 --> 00:47:19,302
اگه اراده کني يه راهي پيدا ميشه
427
00:47:21,005 --> 00:47:22,778
صبر کن و ببين
428
00:47:23,346 --> 00:47:25,887
ميخوام موفقيت بزرگي بدست بيارم
429
00:47:25,994 --> 00:47:28,500
اونوقت يه درس حسابي به مقامات دربار ميدم
430
00:47:28,559 --> 00:47:32,134
هوآرانگ که حس وظيفه شناسي ندارن
431
00:47:32,725 --> 00:47:39,180
هيچکس حق نداره به من بخاطر
اينکه گايايي هستم توهين کنه
432
00:47:39,357 --> 00:47:43,069
منم با تو ميام
433
00:47:43,211 --> 00:47:50,382
تو بايد اينجا بموني و به دربار خدمت کني
434
00:47:50,595 --> 00:47:52,049
برادر
435
00:47:52,829 --> 00:47:55,596
تو نوه ي پادشاه قبلي هستي و من
436
00:47:55,844 --> 00:47:59,072
هم نوه ي خانواده ي سقوط کرده ي گايا هستم
437
00:47:59,745 --> 00:48:03,558
اما يه روز ميرسه که خواسته هامون يکي ميشه
438
00:48:04,303 --> 00:48:05,710
برادر
439
00:48:09,233 --> 00:48:11,373
تو بايد زنده برگردي
440
00:48:11,538 --> 00:48:14,825
مطمئن باش زنده بر مي گردم
441
00:48:26,440 --> 00:48:28,532
يوشين داره دير ميشه
442
00:48:28,804 --> 00:48:30,389
فکر مي کني اون مياد؟
443
00:48:30,542 --> 00:48:32,777
اون بايد بياد
444
00:48:36,183 --> 00:48:37,861
اونجا رو
445
00:48:47,296 --> 00:48:48,702
دير کردم؟
446
00:48:48,821 --> 00:48:50,665
به موقع اومدي
447
00:48:52,079 --> 00:48:54,124
فقط ما چند نفريم؟
448
00:48:54,231 --> 00:48:58,049
بقيه هم در شمال به ما ملحق ميشن
449
00:48:58,321 --> 00:49:01,064
دير شده بايد زودتر بريم
450
00:49:10,274 --> 00:49:11,646
شاهزاده خانم
451
00:49:15,653 --> 00:49:18,455
چونچو،براي چي اومدي به قصر؟
452
00:49:18,550 --> 00:49:22,345
يه تقضا از شما داشتم
453
00:49:22,652 --> 00:49:25,571
-= شاهزاده دوکمان) =-
تقاضا؟ چه تقاضايي؟
454
00:49:25,641 --> 00:49:31,694
شنيدم قلعه ي گاجام تو خطره؟
455
00:49:32,321 --> 00:49:36,861
وزراي دربار هم يه عده بچه ي بيگناه رو به اتهام توطئه کشتن
456
00:49:37,085 --> 00:49:41,665
چرا براي کمک به قلعه نيروي کمکي نمي فرستن؟
457
00:49:41,961 --> 00:49:46,477
مردم به همين خاطر از خانواده ي سلطنتي نفرت دارن
458
00:49:46,749 --> 00:49:55,970
چطور با اين وضع کسي مي تونه به کشور وفادار بمونه؟
459
00:49:57,594 --> 00:49:59,391
شاهزاده خانم
460
00:50:03,328 --> 00:50:04,959
بهتون التماس مي کنم
461
00:50:05,799 --> 00:50:14,197
خواهش مي کنم براي کمک به قلعه نيروي کمکي بفرستيد
462
00:50:20,451 --> 00:50:24,281
ميدونم چه احساسي داري
463
00:50:27,579 --> 00:50:29,897
من شرمنده ام
464
00:50:34,816 --> 00:50:36,755
-= اردوگاه باکجه ، نزديکي قلعه ي گاجام =-
چي؟
465
00:50:36,908 --> 00:50:39,746
-= اردوگاه باکجه ، نزديکي قلعه ي گاجام =-
نيروي کمکي از سورابل براي کمک به اونا مياد؟
466
00:50:39,876 --> 00:50:41,318
بله
467
00:50:41,531 --> 00:50:45,538
اونا گروه گويي مون هستن افراد جنگجويي دارن
که حتي دربار شيلا هم از اونا مي ترسه
468
00:50:48,572 --> 00:50:52,698
شما فکر کردين من از چند تا راهزن مي ترسم؟
469
00:50:52,780 --> 00:50:59,082
نوه ي سانگ دائه هم بين اوناست
470
00:50:59,271 --> 00:51:02,322
-= گيرو ، ژنرال باکجه =-
نوه ي سانگ دائه بين اوناست؟
471
00:51:02,815 --> 00:51:03,714
اين حقيقت داره؟
472
00:51:03,773 --> 00:51:11,540
اگه اون پسر رو بگيريد به راحتي مي تونيد
قلعه رو بدست بياريد
473
00:51:15,536 --> 00:51:21,203
چرا اين حرفها رو به من مي زنيد؟
474
00:51:22,149 --> 00:51:27,481
من يه خورده حساب با رئيس گويي مون دارم
475
00:51:29,833 --> 00:51:33,133
سر اونو به من بدين
476
00:51:33,807 --> 00:51:40,096
شما نگران قلعه ي گاجام هستيد
477
00:51:40,581 --> 00:51:44,600
وزرا براي فرستادن نيروي کمکي ترديد دارن
478
00:51:44,730 --> 00:51:49,854
اگه اونا هر کاري دلشون بخواد انجام بدن
و از دستور من سرپيچي کنن
479
00:51:50,386 --> 00:51:53,802
پس وجود پادشاه چه فاييده اي داره؟
480
00:51:54,027 --> 00:51:58,330
فقط بخاطر اينه که حکومت مستحکم نشده
481
00:51:58,685 --> 00:52:04,407
قدرت شما بعد از مراسم ازدواج زياد خواهد شد
482
00:52:04,572 --> 00:52:07,216
بهتر هر چه زودتر مراسم برگزار بشه
483
00:52:07,334 --> 00:52:11,165
در حال حاظر حفظ قلعه ي گاجام مهمتره
484
00:52:11,235 --> 00:52:13,978
انجام اين مراسم واجب تره
485
00:52:14,179 --> 00:52:16,922
هر کاري ميگم انجام بدين
486
00:52:19,156 --> 00:52:23,125
شاهزاده خانم،تدارکات ازدواج در چه وضعيه؟
487
00:52:23,468 --> 00:52:29,757
-= شاهزاده دوکمان =-
بانوي من ، من نمي تونم با گوکبان ازدواج کنم
488
00:52:29,875 --> 00:52:31,341
چي؟
489
00:52:31,720 --> 00:52:34,569
تو الان چي گفتي؟
490
00:52:34,628 --> 00:52:38,611
گفتم با اون ازدواج نمي کنم
491
00:52:39,190 --> 00:52:42,288
ميخواي با من مخالفت کني؟
492
00:52:42,619 --> 00:52:46,627
اين ازدواج قرار بود باعث قدرت خانواده سلطنتي و
493
00:52:46,709 --> 00:52:50,540
اتحاد وزراي دربار بشه
494
00:52:51,036 --> 00:52:54,627
باکجه به کشور ما حمله کرده
495
00:52:54,816 --> 00:52:56,329
اما کسي به دستور امپراطور توجه نمي کنه
496
00:52:56,459 --> 00:53:01,472
و دزراي دربار هم بخاطر اين ازدواج با هم اختلاف پيدا کردن
497
00:53:02,051 --> 00:53:05,893
من با اين ازدواج مخالفم
498
00:53:05,988 --> 00:53:07,926
چي؟
499
00:53:08,719 --> 00:53:11,277
چطور جرات مي کني از دستور من سرپيچي کني؟
500
00:53:11,348 --> 00:53:19,219
مردم بخاطر اينکه قراره من با گوکبان
ازدواج کنم ناراضي هستن
501
00:53:19,409 --> 00:53:30,935
اگه اون بتونه قلعه ي گاجام رو نجات بده
هم من و هم وزرا از اون حمايت مي کنيم
502
00:53:31,585 --> 00:53:38,952
اونوقت هيچکس با اين ازدواج مخالف نخواهد بود
503
00:53:39,069 --> 00:53:41,504
چطور جرات مي کني؟
504
00:53:41,634 --> 00:53:44,554
اون درست ميگه
505
00:53:44,661 --> 00:53:48,838
اگه اتفاقي براي گوکبان بيفته چي؟
506
00:53:48,968 --> 00:53:56,381
من مطمئنم خدايان بخاطر باکجه
از اون محافظت مي کنن
507
00:54:02,233 --> 00:54:09,762
شاهزاده خانم ميخواد منو به جنگ بفرسته؟
508
00:54:09,868 --> 00:54:13,084
اون چقدر گستاخه
509
00:54:14,538 --> 00:54:17,198
اينطور نيست ، يونگچون
510
00:54:23,328 --> 00:54:33,684
-= گوکبان =-
اگه اين خواسته ي اونه پس بهش نشون ميدم
511
00:55:00,367 --> 00:55:04,056
مطمئنيد قرار بوده همينجا همديگه رو ملاقات کنيم؟
512
00:55:05,746 --> 00:55:07,425
بله
513
00:55:35,924 --> 00:55:37,898
کمين کردن
514
00:56:31,666 --> 00:56:37,494
بي هيونگ ، همه ي افرادت کشته شدن
515
00:56:38,286 --> 00:56:44,907
ولي ژنرال گيرو قصد ندارن تو رو بکشن
516
00:56:47,293 --> 00:56:51,206
تو نوه ي سانگ دائه هستي؟
517
00:56:51,254 --> 00:56:55,474
من پسر حکمران مانگون هستن
518
00:56:56,124 --> 00:56:57,519
حمله کنيد
519
00:57:32,817 --> 00:57:39,297
:مترجم
محمد
520
00:57:40,817 --> 00:57:45,297
مترجمين آريايي
www.aryan-translators.pro
521
00:57:46,817 --> 00:57:51,297
مترجمين آريايي برترين سايت دانلود زيرنويس فارسي فيلم و سريال کره اي
522
00:57:52,817 --> 00:57:57,297
لطفاً افراد قلعه ي گاجام رو حفظ کنيد و
از يوشين محافظت کنيد
523
00:57:57,416 --> 00:57:58,964
الان ده روزه که اينجا هستيم
524
00:57:59,059 --> 00:58:00,513
براي جنگيدن عجله کنيد
525
00:58:00,572 --> 00:58:03,965
اگه تو بميري منم گناهان پدرت رو مي بخشم
526
00:58:04,024 --> 00:58:05,869
حاضري به جاي پدرت بميري؟
527
00:58:05,999 --> 00:58:07,689
من بايد زنده بمونم
528
00:58:07,796 --> 00:58:10,838
مردم قلعه ي گاجام به کشور وفادار بودن
529
00:58:10,932 --> 00:58:13,403
چرا امپراطور ما رو تنها ميذاره؟
530
00:58:13,474 --> 00:58:17,482
گوکبان لياقت وليعهدي رو نداره
531
00:58:17,541 --> 00:58:22,151
اگه شاهزاده خانم با اين ازدواج مخالفت کنه
بايد اونو متقاعد کنيم
532
00:58:22,222 --> 00:58:24,360
درسته که تو يه شورشي هستي
اما يه شيلايي هستي
533
00:58:24,431 --> 00:58:26,760
چرا براي دشمن جاسوسي مي کني؟
534
00:58:26,819 --> 00:58:28,828
تو نبايد بميري
535
00:58:28,911 --> 00:58:30,448
يوشين
536
00:58:30,696 --> 00:58:32,552
يوشين