1 00:00:33,316 --> 00:00:38,500 شما مي رويد تا يک ملت جديد بسازيد چرا شما غمگين هستيد ؟ 2 00:00:41,251 --> 00:00:45,612 از حالا ، همه چيز را در مورد مادرتان فراموش کنيد 3 00:00:46,512 --> 00:00:54,619 اگر من بمانم يک بار سنگين براي شما هستم شما هرگز صلح را در ذهنتان نخواهيد يافت 4 00:00:55,526 --> 00:01:07,427 هر چيزي در مورد بو يه او ، من و سرورم است را فراموش کن 5 00:01:09,506 --> 00:01:16,436 آن آخرين چيزي است که شما مي توانيد به عنوان پسرم انجام دهيد 6 00:02:41,709 --> 00:02:43,900 زير درخت ها و سنگ ها را ببينيد 7 00:02:43,981 --> 00:02:45,578 بله 8 00:02:52,818 --> 00:02:56,575 همين طور آن طرف را بگرديد - بله - 9 00:03:14,791 --> 00:03:16,990 ما حتي دره ها را هم جستجو کرديم 10 00:03:17,059 --> 00:03:22,032 اما نتوانستيم بدن هاي مرده سرورمان يوري و سويا را بيابيم 11 00:03:26,300 --> 00:03:28,244 خورشيد دارد غروب مي کند 12 00:03:28,325 --> 00:03:29,586 ... من فکر مي کنم ما بايد 13 00:03:29,621 --> 00:03:31,835 ما نمي توانيم منصرف شويم 14 00:03:31,997 --> 00:03:42,203 من اميدوار بودم آنها زنده باشند اما فکر مي کنم اين طور نباشد 15 00:03:42,238 --> 00:03:46,626 اگر آنها مرده باشند ، آن وقت جسد هاي آنها کجا ست ؟ 16 00:03:48,616 --> 00:03:51,593 ما بايد آنها را پيدا کنيم 17 00:03:51,719 --> 00:04:00,545 درسته ، آنها توسط حيوانات وحشي خورده مي شوند ، اگر ما آنها را پيدا نکنيم 18 00:04:00,947 --> 00:04:08,510 ما بايد حداقل بدن يوري را بيابيم 19 00:04:20,752 --> 00:04:22,599 چي شده ؟ 20 00:04:22,916 --> 00:04:25,495 شما آنها را پيدا کرديد ؟ 21 00:04:38,451 --> 00:04:41,520 ما اين را نزديک رودخانه بي ريو پيدا کرديم 22 00:04:41,521 --> 00:04:44,581 آن يک کفش چرمي است که توسط سلطنت بو يه او پوشيده شده است 23 00:04:45,458 --> 00:04:50,588 من فکر مي کنم اين مال يوري است 24 00:04:59,221 --> 00:05:04,508 ما نتوانستيم بدن آنها را بيابيم زيرا سرعت آب زياد است 25 00:05:04,509 --> 00:05:10,505 امکان ندارد بدن آنها را بيابيم 26 00:05:11,773 --> 00:05:14,030 حرومزاده ها 27 00:05:14,087 --> 00:05:21,451 برادر ! بايد به بو يه او حمله کنيم و انتقام بانو يوري و سويا را بگيريم 28 00:05:21,526 --> 00:05:23,679 من ديگر نمي توانم بايستم 29 00:05:23,841 --> 00:05:28,433 برويم بو يه او را نابود کنيم به خاطر فرمانده مان 30 00:05:28,728 --> 00:05:31,602 شما دو نفر ، آرام باشيد 31 00:05:31,683 --> 00:05:33,928 منظور شما از آرام کردن چيست ؟ 32 00:05:34,079 --> 00:05:41,574 پادشاه جيام وا حسن نيت فرمانده مان را ناديده گرفت و خانواده فرمانده مان را کشت 33 00:05:41,847 --> 00:05:44,639 شما مي خواهيد با بو يه او بجنگيد ؟ 34 00:05:44,694 --> 00:05:46,812 چرا نه ؟ 35 00:05:46,846 --> 00:05:52,187 مرگ بانو يو هوا مانند اعلام کردن جنگ است عليه جول بون 36 00:05:52,198 --> 00:05:57,950 ما بايد آرام باشيم و يک تصميم درست بگيريم 37 00:05:58,008 --> 00:05:59,932 بو يه او و هان متحد شدند 38 00:05:59,956 --> 00:06:06,360 اگر شما از هان ترسيده ايد ، آنوقت شما مي توانيد بيرون از اينجا بمانيد 39 00:06:07,439 --> 00:06:10,441 با او در مورد آن راه صحبت نکنيد 40 00:06:10,442 --> 00:06:14,538 چرا شما کمي احترام نمي گذاريد ؟ 41 00:06:14,579 --> 00:06:15,603 چي ؟ 42 00:06:15,648 --> 00:06:18,639 آن را متوقف کنيد 43 00:06:22,848 --> 00:06:32,698 من همان قدر تلخ هستم که شما هستيد زيرا من اينجا هستم 44 00:06:32,699 --> 00:06:36,600 اما من فکر مي کنم که جول بون به دردسر افتاده 45 00:06:37,129 --> 00:06:46,533 چرا شما مي خواهيد با هم بجنگيد وقتي که لازم است ما با هم همکاري کنيم ؟ 46 00:06:47,794 --> 00:06:57,420 سربازان مايوس مي شوند اگر شما در بين خودتان جنگ کنيد 47 00:07:21,598 --> 00:07:24,213 شما چه چيزي گفتيد ؟ 48 00:07:24,247 --> 00:07:27,618 او يک مراسم تدفين براي ملکه خواهد گرفت ؟ 49 00:07:27,619 --> 00:07:37,358 مامورين عليه آن بودند اما او محکم بود 50 00:07:37,396 --> 00:07:40,998 زنها و سربازان هم اکنون در کوه بنيانگذار هستند 51 00:07:40,999 --> 00:07:43,935 براي آماده شدن براي تدفين 52 00:07:45,504 --> 00:07:51,474 تنها پادشاهان و ملکه هاي بو يه او در آن کوه دفن مي شوند 53 00:07:51,475 --> 00:07:56,345 او مي خواهد بدن يوهوا را در آنجا نگهداري کند ؟ 54 00:07:56,934 --> 00:07:59,374 بله ، سرورم 55 00:08:01,099 --> 00:08:04,514 او دارد من را حتي بعد از مرگش مسخره مي کند 56 00:08:04,557 --> 00:08:09,425 من نمي توانم باور کنم سرورم اين کار را کرده است من نمي توانم آن را باور کنم 57 00:08:25,545 --> 00:08:27,224 من بايد با سرورم صحبت کنم 58 00:08:27,248 --> 00:08:29,018 به او بگوييد من اينجا هستم 59 00:08:29,041 --> 00:08:32,551 من را ببخشيد ، اما شما نمي توانيد 60 00:08:32,552 --> 00:08:33,618 اي آدم بدبخت 61 00:08:33,962 --> 00:08:35,587 حرکت کنيد 62 00:08:35,890 --> 00:08:39,353 سرورم ، شما نمي توانيد داخل شويد 63 00:08:40,492 --> 00:08:41,616 سرورم 64 00:08:41,986 --> 00:08:47,423 آيا يوهوا قصد دارد يک مراسم تدفين براي ملکه در کوه بنيانگذار بگيرد ؟ 65 00:08:47,466 --> 00:08:53,635 من ملکه هستم ! شما نمي توانيد اين را براي من انجام دهيد ! شما نمي توانيد اين را انجام دهيد 66 00:08:53,717 --> 00:09:00,082 قلب من به خاطر سالها درد شکسته شد 67 00:09:00,209 --> 00:09:04,480 شما چطور مي توانيد مکان من را به يو هوا بگوييد حتي بعد از مرگ او 68 00:09:04,481 --> 00:09:08,197 شما چطور مي توانيد اين قدر بي رحم باشيد ؟ 69 00:09:08,278 --> 00:09:09,412 سرورم 70 00:09:09,519 --> 00:09:11,526 سرورم 71 00:09:17,561 --> 00:09:21,260 مادر - سرورم - 72 00:09:21,283 --> 00:09:27,426 او را تا اتاقش همراهي کنيد 73 00:09:38,481 --> 00:09:42,543 برادر ، شما نمي توانيد در مورد اين کاري انجام بدهيد ؟ 74 00:09:43,142 --> 00:09:48,447 اگر شما انجام ندهيد ، در آنوقت من با سرورم حرف نمي زنم 75 00:09:51,953 --> 00:09:53,529 ... شاهزاده 76 00:09:53,530 --> 00:09:57,114 حرکت کنيد يا من شما را مي کشم 77 00:10:12,201 --> 00:10:14,610 پدر 78 00:10:17,010 --> 00:10:20,624 پدر ، آن من هستم يانگ پو 79 00:10:20,904 --> 00:10:24,457 مي توانيد من را بشناسيد ؟ 80 00:10:28,599 --> 00:10:31,567 ... پدر 81 00:10:41,996 --> 00:10:45,648 چه اتفاقي افتاده ، شاهزاده ؟ 82 00:10:46,042 --> 00:10:50,729 من براي سرورم احساس ترحم مي کنم 83 00:11:04,138 --> 00:11:06,392 مادر 84 00:11:07,891 --> 00:11:11,573 بانو يو هوا مادر يک خائن است 85 00:11:11,861 --> 00:11:14,509 ما بايد سرش را در خيابان ها آويزان کنيم 86 00:11:14,544 --> 00:11:18,605 چرا ما به او يک ملکه براي تدفين مي دهيم ؟ 87 00:11:21,261 --> 00:11:24,395 What were you doing? 88 00:11:24,452 --> 00:11:35,180 مردم خشمگين خواهند شد اگر بفهمند که بانو يو هوا گروگان گرفته شده و بانو يه سويا و يوري مرده اند 89 00:11:35,258 --> 00:11:43,500 من نمي خواهم که آن را انجام دهم اما اين تنها انتخاب ما براي راضي مردم است 90 00:11:46,377 --> 00:11:48,112 مادر 91 00:11:48,228 --> 00:11:59,514 او يک مراسم تدفين براي ملکه خواهد گرفت اما من سر او را قطع مي کنم تا به تخت برسم 92 00:12:01,240 --> 00:12:11,253 من براي کشتن جومانگ به قبيله يونگ چان نرفتم ، اما من او را يک روز خواهم کشت 93 00:12:11,346 --> 00:12:14,528 لطفا زود خوب شويد 94 00:12:30,822 --> 00:12:33,456 چه اتفاقي افتاده ؟ 95 00:12:43,500 --> 00:12:46,594 فرمانده منتظر شماست 96 00:12:47,370 --> 00:12:50,431 به داخل برويد 97 00:12:57,548 --> 00:13:03,611 This is the worst out of all the troubles Jol-Bon has faced. 98 00:13:04,045 --> 00:13:12,557 اگر فرمانده اين غم را از خود دور نکند جول بون به آرامش نمي رسد 99 00:13:29,546 --> 00:13:31,514 چه اتفاقي افتاده ؟ 100 00:13:32,448 --> 00:13:45,318 بانو يوهوا يک مراسم تدفين براي ملکه در کوه بنيانگذار خواهد داشت 101 00:13:45,387 --> 00:13:50,236 بدن ملکه قبلا به کوه بنيانگذاربرده شده است 102 00:13:50,270 --> 00:13:57,397 پادشاه جيام وا مراسم تدفين را در پنج روز هدايت خواهد کرد 103 00:14:03,360 --> 00:14:08,474 ما اين را نزديک رودخانه بي ريو يافتيم 104 00:14:09,708 --> 00:14:16,350 من فکر مي کنم اين کفش چرمي مال يوري است 105 00:14:35,578 --> 00:14:47,581 ما تمام مسير را از بو يه او تا جول بون را گشتيم اما ما هنوز نتوانستيم عاليجناب يه سويا و يوري را بيابيم 106 00:14:48,197 --> 00:14:55,385 آنها بايد تا حالا اينجا مي بودند ... اگر آنها هنوز زنده باشند ، اما 107 00:14:55,408 --> 00:15:01,562 کافي است ، کافي است 108 00:15:02,335 --> 00:15:04,927 شما دو نفر اخراج شديد 109 00:16:42,065 --> 00:16:43,600 من شنيدم شما در جستجوي من بوديد 110 00:16:45,442 --> 00:16:47,327 ما داريم به کوه بنيانگذار مي رويم 111 00:16:47,350 --> 00:16:49,190 براي رفتن آماده شويد 112 00:16:49,225 --> 00:16:50,996 ... فرمانده 113 00:16:51,065 --> 00:16:57,445 به کسي نگوييد که من دارم به کوه بنيانگذار مي روم 114 00:16:57,486 --> 00:17:02,459 من مي دانم که شما مي خواهيد چه کار کنيد اما آم خطرناک کنيد 115 00:17:02,460 --> 00:17:05,519 آماده شويد که برويم 116 00:17:21,899 --> 00:17:23,509 او مي خواهد به کجا برويد ؟ 117 00:17:23,548 --> 00:17:27,382 به يک جاي ويژه 118 00:17:29,683 --> 00:17:33,578 او ممکن است که بخواهد به بو يه او برود 119 00:17:33,948 --> 00:17:36,527 او را خوب تحت نظر بگيريد 120 00:17:36,872 --> 00:17:39,426 مشکلي نيست 121 00:18:17,032 --> 00:18:23,405 سرورم ، شما در اين روزها چيزي براي خوردن نداريد 122 00:18:23,553 --> 00:18:26,605 لطفا به بستر برويد 123 00:18:30,046 --> 00:18:32,442 .. سرورم 124 00:18:33,960 --> 00:18:35,585 سونگ جو 125 00:18:35,821 --> 00:18:38,275 بله ، سرورم 126 00:18:38,344 --> 00:18:44,626 من مي ترسم که در خواب بي افتم 127 00:18:46,324 --> 00:18:53,621 آن به من احساس خفه شدن مي دهد 128 00:18:54,698 --> 00:19:01,643 سرورم ، من از هر طرف شما را مراقبت مي کنم 129 00:19:02,196 --> 00:19:05,444 لطفا به بستر برويد 130 00:19:06,830 --> 00:19:13,615 من با بانو خواهم ماند 131 00:19:14,201 --> 00:19:16,483 ... سرورم 132 00:19:25,246 --> 00:19:27,561 سونگ جو 133 00:19:31,360 --> 00:19:37,346 نگهبان هاي که از چادر مراقبت مي کنند اخراج کنيد 134 00:19:37,380 --> 00:19:39,576 .. سرورم 135 00:19:42,451 --> 00:19:47,388 جومانگ ممکن است به اينجا بيايد 136 00:19:50,615 --> 00:19:56,625 اگر جومانگ به اينجا آمد او را نکشيد 137 00:19:57,467 --> 00:20:00,435 فهميدي ؟ 138 00:20:02,245 --> 00:20:04,599 بله ، سرورم 139 00:20:35,605 --> 00:20:37,538 همه شما آزاد هستيد 140 00:20:37,606 --> 00:20:39,634 چه کسي از سرورم محافطت مي کند ؟ 141 00:20:40,509 --> 00:20:42,292 من اين کار را مي کنم 142 00:20:42,339 --> 00:20:44,571 همه شما آزاد هستيد 143 00:20:45,002 --> 00:20:47,346 برويد - بله - 144 00:22:02,936 --> 00:22:06,528 سرورم منتظر شماست 145 00:22:11,321 --> 00:22:18,432 سرورم به من گفت نگبان ها را اخراج کنم براي اينکه شما ممکن بود بياييد 146 00:22:26,867 --> 00:22:29,482 به داخل برويد 147 00:23:08,013 --> 00:23:10,451 سلام 148 00:23:59,375 --> 00:24:02,538 من اينجا هستم تا بدن مادرم را بگيرم 149 00:24:03,702 --> 00:24:09,484 لطفا مادرم را به من بدهيد 150 00:24:13,557 --> 00:24:20,358 او از طرف من خواهد ماند 151 00:24:21,304 --> 00:24:35,605 سرورم پيشنهاد من را که کمک به بو يه او بود را ناديده گرفت مي خواهد مادرم و سويا را کشت 152 00:24:40,519 --> 00:24:48,584 اگر شما بدن او را به من بدهيد ، بو يه او و جول بون مجبور نيستند که با هم بجنگند 153 00:24:58,013 --> 00:25:07,503 ما به جنگ ادامه مي دهيم تا يکي از ما بميرد 154 00:25:10,180 --> 00:25:12,607 سرورم 155 00:25:13,549 --> 00:25:20,624 آنها سربازان بو يه او هستند و اينجا آمدند تا شما را بکشند 156 00:25:20,829 --> 00:25:30,557 به او احترام بگذاريد و برگرديد 157 00:25:33,569 --> 00:25:41,500 يوري مرده است و من هرگز شانس ديدن او را ندارم 158 00:25:43,884 --> 00:25:52,486 شما فکر مي کنيد که من از مرگ ترسيده ام آن هم حالا که مادر ، همسر و پسرم مرده اند ؟ 159 00:25:56,754 --> 00:26:03,557 من مادرم را پس خواهم گرفت 160 00:26:07,994 --> 00:26:11,641 من به شما اجازه نخواهم داد 161 00:26:11,842 --> 00:26:18,936 شما بايد قبل از گرفتن او من را بکشيد 162 00:26:18,993 --> 00:26:26,446 اگر شما اين کار را بکنيد آنوقت شما هم کشته خواهيد شد 163 00:26:32,461 --> 00:26:38,528 آيا شما واقعا براي پايان زندگيتان اينجا هستيد ؟ 164 00:26:45,061 --> 00:26:52,189 با يوهوا خداحافظي کنيد و برويد 165 00:31:09,788 --> 00:31:13,501 Were you out of your mind? 166 00:31:13,542 --> 00:31:15,996 چطور مي توانيد تا اين اندازه بي احتياط باشيد ؟ 167 00:31:16,065 --> 00:31:19,583 اما آن دستور فرمانده بود 168 00:31:20,584 --> 00:31:22,607 آن را متوقف کنيد ، شما دو نفر 169 00:31:28,998 --> 00:31:31,623 فرمانده کجاست ؟ 170 00:31:33,563 --> 00:31:38,557 او گفت که در اردو ارتش خواهد ماند 171 00:31:42,098 --> 00:31:48,471 او احساس مي کند که گناهکار است در مورد خوابيدن به راحتي 172 00:31:49,480 --> 00:31:57,510 او بايد خيلي غمگين باشد بعد از گم کردن خانواده اش 173 00:32:00,503 --> 00:32:06,349 ما بايد يک مراسم براي بانو يوهوا و سرورم سويا بگيريم 174 00:32:07,432 --> 00:32:10,423 بگوييد معبد را آماده کنند 175 00:32:10,784 --> 00:32:11,745 بله 176 00:32:42,040 --> 00:32:44,365 فرمانده 177 00:32:47,852 --> 00:32:49,627 بيا داخل 178 00:33:12,192 --> 00:33:21,671 من مي دانم که واژه ها نمي توانند اندوه شما را آرام کنند 179 00:33:21,672 --> 00:33:31,047 اما مردم جول بون فراموش نمي کنند که به شما اعتماد کنند 180 00:33:37,586 --> 00:33:44,880 پدرم کي مرد من نمي دانستم که او پدر من است 181 00:33:44,903 --> 00:33:54,597 من نمي توانم همسر و مادرم را از خطر نجات دهم 182 00:33:55,385 --> 00:34:05,503 من نبايد حتي از مردم محافظت کنم چه کسي براي من عزيز است 183 00:34:11,362 --> 00:34:18,360 چطور مي توانم مردم جول بون را هدايت کنم ؟ 184 00:34:23,568 --> 00:34:39,684 جاسوسان به من گفتند بانو يوهوا کشته شد در حالي که هنوز سعي داشت که فرار کند 185 00:34:39,818 --> 00:34:50,722 و شما به شاهزاده داسو بگوييد که او را خواهم کشت 186 00:34:53,431 --> 00:35:05,331 آنها قرباني شدند تا جان شما و گوگاريو را نجات دهند 187 00:35:10,547 --> 00:35:17,385 من مي دانم که شما آخرين فداکاري يه سويا را بيهوده نمي گذاريد 188 00:35:17,422 --> 00:35:20,585 من به شما اطمينان دارم 189 00:35:22,460 --> 00:35:27,590 شما بايد اين را شکست بدهيد 190 00:38:21,606 --> 00:38:23,597 بر روي آنجا 191 00:39:12,789 --> 00:39:19,626 You overcame all trials and unified Jol-Bon. 192 00:39:20,530 --> 00:39:25,525 شما واجد شرايط هستيد براي در اختيار داشتن گنج مقدس 193 00:39:25,568 --> 00:39:34,534 يکي از باقي ماندگان دو گنج به شما خدمت خواهد کرد 194 00:40:30,634 --> 00:40:34,434 آيا اين محافظ گنج است ؟ 195 00:40:34,865 --> 00:40:36,890 درست است 196 00:40:36,948 --> 00:40:45,577 آن حفاظ توسط پادشاهان قديمي جول سه اون در ميدان جنگ پوشيده مي شد 197 00:40:56,021 --> 00:40:59,452 درون جعبه چوبي را نگاه کنيد 198 00:41:22,026 --> 00:41:29,451 آن کتاب شامل راز ارتش آهني قديمي جوسه اون است 199 00:41:32,297 --> 00:41:35,626 آخرين گنج کجاست ؟ 200 00:41:36,567 --> 00:41:47,534 شما بايد آن را در درون خودتان جستجو کنيد بعد از اينکه راز ارتش آهني را کشف کرديد 201 00:41:50,531 --> 00:41:54,543 آن حالا زماني است براي من که بروم 202 00:42:25,423 --> 00:42:30,543 آيا اين ارتش آهني محافظ جوسه اون است ؟ 203 00:42:30,656 --> 00:42:32,487 درست است 204 00:42:35,909 --> 00:42:41,456 آن اصلا سنگين نيست 205 00:42:41,904 --> 00:42:48,565 هر کسي مي تواند به راه بي اندازد يک حمله غير قابل پيشبيني را بعد از اينکه اين حفاظ خسته شود 206 00:42:51,023 --> 00:42:54,250 اما ما تنها يکي داريم 207 00:42:54,331 --> 00:42:58,471 ما نمي توانيم يک ارتش آهني را با اين تاسيس کنيم 208 00:43:03,300 --> 00:43:10,358 اين کتاب شامل راز ارتش آهني قديمي جوسه اون است 209 00:43:17,971 --> 00:43:20,390 آن در مرز ها نوشته شده است 210 00:43:20,425 --> 00:43:23,387 من نمي دانم آن چه گفته 211 00:43:23,422 --> 00:43:28,501 ما بايد اول رمز را رمز گشايي کنيم 212 00:43:56,278 --> 00:43:59,000 سرورم چطور انجام داد ؟ 213 00:43:59,116 --> 00:44:03,606 من را براي اين گفته ببخشيد اما او تمام روز را مست بوده است 214 00:44:06,735 --> 00:44:08,449 فرمانده 215 00:44:09,075 --> 00:44:10,510 بله ؟ 216 00:44:11,328 --> 00:44:17,518 آيا جومانگ واقعا به مراسم تدفين بانو يوهوا آمد ؟ 217 00:44:22,903 --> 00:44:25,567 من حدس مي زنم او انجام داد 218 00:44:25,568 --> 00:44:28,503 آن يک شانس بزرگ بود که جومانگ را بکشد 219 00:44:28,539 --> 00:44:32,474 چرا شما به او اجازه زندگي داديد ؟ 220 00:44:37,061 --> 00:44:42,651 من چيزي ندارم که بگويم 221 00:44:42,925 --> 00:44:46,588 من مي بينم که شما اخراج شديد 222 00:44:56,728 --> 00:45:03,472 His Majesty has lost every chance to kill Ju-Mong. 223 00:45:04,902 --> 00:45:10,335 Come to think of it, His Majesty has brought this crisis upon BuYeo. 224 00:45:10,380 --> 00:45:14,584 شما بايد از حالا روي اين کشور مسلط شويد 225 00:45:14,663 --> 00:45:16,651 او درست مي گويد 226 00:45:16,652 --> 00:45:20,077 او شبيه مرد مرده رفتار مي کند بخاطر يک زن 227 00:45:20,147 --> 00:45:24,349 ما نمي توانيم اين کشور را به او واگزار کنيم 228 00:45:26,429 --> 00:45:35,463 I can bring this up at the officer's meeting if you want me to. 229 00:45:46,033 --> 00:45:52,583 جومانگ نفرتش از بو يه او بيشتر شده از زماني که بانو يو هوا مرده است 230 00:45:53,456 --> 00:45:59,529 اگر او به ما حمله کند ، ما در خطر خواهيم بود 231 00:45:59,530 --> 00:46:05,400 فرمانده هاک چي ، مطمئن شويد که در مرز ها به اندازه کافي سر باز است - بله - 232 00:46:06,568 --> 00:46:12,599 ما بايد فوري مردم را آرام کنيم 233 00:46:14,577 --> 00:46:19,255 مردم خشمگين هستند 234 00:46:19,325 --> 00:46:24,587 زيرا گروگانهاي ما بانو يوهوا و سرورم کشته شدند 235 00:46:24,698 --> 00:46:30,583 ما بايد حالا يک تصميم براي بو يه او بگيريم 236 00:46:30,741 --> 00:46:33,171 يک تصميم ؟ 237 00:46:33,287 --> 00:46:38,525 سرورم دارد مانند يک ديوانه مست زندگي مي کند 238 00:46:38,814 --> 00:46:44,316 In order to stop any further disruption in national affairs... 239 00:46:44,350 --> 00:46:49,538 I think Prince Dae-So should have the right to govern. 240 00:46:49,579 --> 00:46:53,516 شما چه فکري مي کنيد ؟ 241 00:47:02,797 --> 00:47:06,420 آن بي معني است 242 00:47:08,989 --> 00:47:14,740 سرورم قبلا داسو را به امور دولتي واگذار کرده است 243 00:47:14,821 --> 00:47:19,849 اگر شما واقعا به بو يه او علاقه نشان دهيد 244 00:47:19,988 --> 00:47:27,548 شما بايد به سرورم بدون در نظر گرفتن سودي براي خودتان کمک کنيد 245 00:47:27,849 --> 00:47:32,779 نخست وزير ، شما فکر مي کنيد يک توطئه براي من است ؟ 246 00:47:32,814 --> 00:47:41,497 مردم مي خواهند که شما به سرورم کمک کنيد و دوست دارند يک شاهزاده تاج گذار را 247 00:47:41,768 --> 00:47:50,429 اگر شما مردم را مايوس کنيد آنها به شما کمک نمي کنند 248 00:47:53,121 --> 00:47:55,605 شما درست مي گوييد 249 00:47:55,840 --> 00:48:00,383 من در هر صورت با پادشاه بعدي بو يه او خواهم بود 250 00:48:00,384 --> 00:48:03,547 آنجا احتياجي به ناراحتي نيست 251 00:48:04,454 --> 00:48:10,117 من با شتاب و خرابي مشروعيت خودم را از بين نخواهم نکرد 252 00:48:10,118 --> 00:48:12,536 مشکلي نيست 253 00:48:26,577 --> 00:48:31,273 آنها واقعا در مورد ساخت داسو در مورد نماينده موقت حرف مي زدند ؟ 254 00:48:31,377 --> 00:48:38,507 بله ، شاهزاده داسو گفت که وزير بايد مسلط شود 255 00:48:40,530 --> 00:48:47,968 اما نخست وزير پيشنهاد هاي زيادي دارد 256 00:48:48,188 --> 00:48:50,722 آنچه که پدر انجام مي دهد را مورد بررسي قرار دهيد 257 00:48:50,815 --> 00:48:53,559 شما فکر مي کنيد که آنها چه مدت به نخست وزير گوش خواهند داد ؟ 258 00:48:54,692 --> 00:49:01,603 آنها تصور مي کنند که داسو يک بار ديگر نيرو خواهد گرفت 259 00:49:02,545 --> 00:49:04,536 آن اخبار بد براي ماست 260 00:49:04,664 --> 00:49:11,553 اگر اين اتفاق بي افتد ، داسو به شما اجازه نخواهد داد 261 00:49:11,554 --> 00:49:15,489 من مي توانم اين کار را قبل از او انجام دهم 262 00:49:16,694 --> 00:49:19,864 رفتن به هيه اون تو واقعا دور است 263 00:49:19,922 --> 00:49:22,489 من مي خواهم با آقاي هوانگ ملاقات کنم 264 00:49:23,943 --> 00:49:29,372 تا اندازه اي مشکوک است به ادامه دادن با شاهزاده داسو 265 00:49:29,891 --> 00:49:36,369 He might do something if His Majesty doesn't get himself together soon. 266 00:50:13,300 --> 00:50:18,452 آنها اعمال محافظين سلطنتي را به شاهزاده داسو گزارش کردند 267 00:50:23,873 --> 00:50:25,621 فرمانده 268 00:50:36,539 --> 00:50:38,440 چي شده ؟ 269 00:50:38,507 --> 00:50:43,570 آنها به شاهزاده داسو گفتند در مورد کاري که سرورم مي خواهد انجام دهد 270 00:50:44,109 --> 00:50:51,469 امنيت سرورم به خطر مي افتد اگر نگهبان ها نتوانند از رازها نگهداري کنند 271 00:50:56,642 --> 00:51:04,489 آنها توانايي سرورم را به چالش کشيدند آنها کشته خواهند شد 272 00:51:06,102 --> 00:51:08,605 آنها را طبق قانون ارتش به سختي تنبيه کنيد 273 00:51:08,706 --> 00:51:09,447 بله 274 00:51:12,409 --> 00:51:24,809 وقتي که موپال مو آماده حفاظت شد خود ما مي توانيم شروع کنيم به ساخت ارتش آهني 275 00:51:24,856 --> 00:51:29,492 چان سو ، برو به چانگ چه او گوک و سنگ معدن آهني بگير 276 00:51:29,602 --> 00:51:34,679 يانگ تاک ، لطفا او را در اين کار مهم ياري کنيد - بله - 277 00:51:38,440 --> 00:51:43,512 چرا سايونگ چند روزي است که ديده نمي شود ؟ 278 00:51:44,885 --> 00:51:51,635 او خودش را چند روزي است که در اتاقش حبس کرده است 279 00:52:03,219 --> 00:52:09,367 من نمي توانم براي شکستن رمز به عدد مورد نظر برسم 280 00:52:10,856 --> 00:52:16,246 در اين همه مدت شما هنوز آن را نشکسته ايد ؟ 281 00:52:16,456 --> 00:52:21,333 سر شما به اندازه کافي خوب نشده که بتوانيد رمز را بشکنيد 282 00:52:21,880 --> 00:52:27,764 شما کمکي براي من و بقيه نيستيد خارج شويد ! خارج شويد 283 00:52:37,185 --> 00:52:40,659 فرمانده ، آن چطور رفت ؟ 284 00:52:40,661 --> 00:52:47,804 من آماده هستم که منصرف شوم هم اکنون من نمي توانم آن را انجام دهم 285 00:52:48,334 --> 00:52:50,596 فقط کمي بيشتر صبر کنيد 286 00:52:51,181 --> 00:52:55,309 شما چه چيزي مي گوييد ؟ هيچ کس نمي تواند اين را بخواند 287 00:52:55,681 --> 00:53:03,159 آنجا تنها يک نفر در جول بون است که مي تواند رمز را بشکند 288 00:53:04,737 --> 00:53:06,771 آن چه کسي است ؟ 289 00:53:09,467 --> 00:53:13,092 فقط صبر کن تا مشخص شود آن کيست 290 00:53:35,264 --> 00:53:36,525 سا يونگ 291 00:53:36,618 --> 00:53:37,844 من هستم 292 00:53:38,335 --> 00:53:40,337 بيا داخل 293 00:53:48,137 --> 00:53:51,280 سا يونگ مقداري بخور 294 00:53:51,361 --> 00:53:54,162 اگر شما نخوريد ، بيمار مي شويد 295 00:54:00,184 --> 00:54:06,108 آيا شما مي توانيد برويد و مشکل مرز را حل کنيد ؟ 296 00:54:06,213 --> 00:54:08,052 من روي آن کار مي کنم 297 00:54:08,099 --> 00:54:09,592 ... بله 298 00:54:16,061 --> 00:54:17,654 چرا شما مراقب من هستيد ؟ 299 00:54:17,700 --> 00:54:23,096 آه .. هيچ دليلي نيست 300 00:54:23,164 --> 00:54:31,774 آه .. سا يونگ ، اگر شما چيزي مي خواهيد من بيرون هستم فقط کافي است که به من بگوييد 301 00:54:32,281 --> 00:54:33,867 کار سختي بود 302 00:54:54,740 --> 00:54:58,003 او به بيرون رفت ، اما ما او را برگردانديم 303 00:55:08,066 --> 00:55:15,792 من با شما خوب رفتار کردم چرا شما از دور من را مراقبت مي کرديد ؟ 304 00:55:15,838 --> 00:55:18,520 لطفا بفرستيد عقب 305 00:55:19,110 --> 00:55:23,843 بدون يک پدر قانوني ، شما انتظار داريد به کجا برويد ؟ 306 00:55:26,917 --> 00:55:29,764 اين هشدار قبلي من است 307 00:55:30,099 --> 00:55:38,170 اگر شما دوباره فرار کنيد ، من پسر شما را مي کشم 308 00:55:38,597 --> 00:55:40,958 او را دقيق ببينيد - بله - 309 00:55:57,059 --> 00:55:59,096 آقاي هوانگ 310 00:55:59,788 --> 00:56:01,605 مدت زيادي است که شما را نديدم 311 00:56:02,265 --> 00:56:05,204 شما به چه منظوري به شهر هيه اون تو آمديد ؟ 312 00:56:05,250 --> 00:56:09,671 من بايد با شما خصوصي صحبت کنم 313 00:56:10,055 --> 00:56:14,638 اين آنقدر مهم است که به تقدير شما مربوط مي شود 314 00:56:16,177 --> 00:56:17,866 برويم داخل 315 00:56:31,496 --> 00:56:35,245 بنابراين شما مي خواهيد رهبري بو يه او را به عهده بگيريد ؟ 316 00:56:35,326 --> 00:56:42,061 بله ، با کمک شما ، هيچ کاري ناممکن نيست 317 00:56:44,348 --> 00:56:49,011 اگر شاهزاده يانگ پو انجام ندهد ، در آنوقت شاهزاده داسو اين کار را مي کند 318 00:56:49,046 --> 00:56:54,320 شما خيلي خوب در مورد مشکل رابطه بين شاهزاده يانگ پو و شاهزاده داسو مي دانيد 319 00:57:00,326 --> 00:57:07,790 من مي دانم که شما داريد سعي مي کنيد آن را انجام بدهيد اما اين يک موضوع آسان نيست 320 00:57:10,094 --> 00:57:12,524 من در مورد آن فکر مي کنم 321 00:57:20,871 --> 00:57:22,704 رئيس ! رئيس 322 00:57:24,431 --> 00:57:26,433 آن چيست ؟ 323 00:57:26,479 --> 00:57:30,641 من راهي براي رمز گشايي پيدا کردم 324 00:57:34,363 --> 00:57:39,165 شروع ! منشا ! بهشت ! با همديگر 325 00:57:39,200 --> 00:57:45,626 من کتابي دارم که در آن ساخت آهن نازک و قوي را آموزش مي دهد 326 00:57:45,650 --> 00:57:48,346 خوبه 327 00:57:48,462 --> 00:57:51,639 خوبه 328 00:57:57,418 --> 00:58:01,777 شما واقعا راهي براي رمز گشايي اين رمز پيدا کرديد ؟ 329 00:58:01,818 --> 00:58:09,554 بله ، موپال مو دنبال دستور ساخت حافظ آهني است 330 00:58:10,726 --> 00:58:12,272 آفرين 331 00:58:12,399 --> 00:58:14,216 آفرين 332 00:59:25,373 --> 00:59:27,559 فرمانده 333 00:59:28,093 --> 00:59:29,805 ما وزن را درست گرفتيم 334 00:59:29,806 --> 00:59:32,574 آن خيلي روشن است 335 00:59:32,655 --> 00:59:34,777 اوه يي - بله - 336 00:59:35,959 --> 00:59:38,088 بياييد اينجا ، اين حمل مي کند 337 00:59:51,432 --> 00:59:53,156 اينجا - بله - 338 01:00:26,795 --> 01:00:33,668 فرمانده ، من بالاخره آن را انجام دادم 339 01:00:34,875 --> 01:00:37,831 من مي دانم که شما مي توانيد آن اتفاق را بسازيد 340 01:00:37,941 --> 01:00:43,842 شما بايد حالا خود را با آهن محافظت کنيد و مانند يک ارتش آهني بشويد 341 01:00:43,962 --> 01:00:45,281 بله 342 01:00:50,197 --> 01:00:51,720 جاعه سا ، ماري 343 01:00:51,721 --> 01:00:53,813 رئيس ها را براي يک ملاقات فورا احضار کنيد 344 01:00:55,515 --> 01:00:56,406 بله 345 01:01:17,057 --> 01:01:18,480 فرمانده 346 01:01:26,157 --> 01:01:28,194 شما آمديد 347 01:01:28,911 --> 01:01:34,333 فرمانده ، اين بچه ها اينجا هستند تا چيزي براي شما بسازند 348 01:01:36,193 --> 01:01:41,186 اوه ، آيا تو موپال مو نيستي ؟ 349 01:01:41,290 --> 01:01:42,633 بله ، تو هستي 350 01:01:42,702 --> 01:01:47,511 آنها در اول وقت فرمانده را به شما مي دهند 351 01:01:47,580 --> 01:01:49,073 جلو برويد 352 01:01:54,441 --> 01:01:56,431 آن يک داروي تقويت مخصوص است 353 01:01:56,489 --> 01:02:02,263 وقتي آن را روي پوستتان بگذاريد آن شما را گرم مي کند 354 01:02:16,240 --> 01:02:23,739 آنها چيزي درست کردند که شما بتوانيد در آب و هواي سرد محافظت شويد 355 01:02:24,688 --> 01:02:29,134 اين يک جنس خيلي خوب براي سربازهاي ما خواهد بود 356 01:02:29,331 --> 01:02:31,391 کارت خوب بود 357 01:02:32,039 --> 01:02:35,360 فرمانده ، شما تعدادي شاگرد بزرگ داريد 358 01:02:35,556 --> 01:02:40,091 آه .. شما خيلي به فکر من هستيد 359 01:02:41,167 --> 01:02:43,296 کارت خوب بود 360 01:02:43,493 --> 01:02:45,182 کارت خوب بود 361 01:02:45,309 --> 01:02:48,862 من خيلي خوشحال هستم 362 01:03:27,056 --> 01:03:32,489 جول بون در آزمايش هاي زيادي پايدار بوده است 363 01:03:32,559 --> 01:03:42,097 اما ما بايد تصميم بگيريم که يک ملت بسازيم تا عليه هان بايستد 364 01:03:44,350 --> 01:03:49,951 به اين ترتيب پناهندگان جول بون را متحد مي کنند 365 01:03:49,986 --> 01:03:54,005 ما بايد هر چه زودتر يک ملت جديد بسازيم 366 01:03:54,050 --> 01:04:03,091 ما شروع مي کنيم به خارج کردن بقي مانده هان از اين سرزمين 367 01:04:03,092 --> 01:04:11,513 With the Iron Army like that of the old JoSeon, 368 01:04:11,640 --> 01:04:19,771 جول بون بايد بجنگد و ارتش هيه اون تو را خارج کند