1
00:01:14,930 --> 00:01:18,461
سرورم داسو منتظر شما هستند
2
00:01:33,754 --> 00:01:35,514
خوش آمديد
3
00:01:35,548 --> 00:01:38,450
مدت زيادي نديدمتان
4
00:01:42,919 --> 00:01:45,482
سرورم
5
00:01:46,017 --> 00:01:50,452
سرورم ، فرمانده جومانگ برگشته
6
00:02:12,791 --> 00:02:15,184
من دزد دريايي يووي يه اوم را متقاعد کردم
7
00:02:15,242 --> 00:02:22,393
احتمالا رئيس سوسه اونو همين
حالا با قايق به جنوب پيش او مي رود
8
00:02:22,507 --> 00:02:25,626
من از اين کار ها خوشحال شدم
9
00:02:27,025 --> 00:02:30,603
اما جول بون حالا در
يک وضع اضطراري مي باشد
10
00:02:37,110 --> 00:02:40,640
تمامي رئيس ها خيلي عصباني هستند
11
00:02:41,482 --> 00:02:47,511
ما نمي دانيم چه موقع
جول بون تقسيم خواهد شد
12
00:02:50,121 --> 00:02:54,555
اگر ما سريع عمب نکنيم
همه چيز خراب مي شود
13
00:02:54,593 --> 00:02:57,620
ما بايد چکار کنيم ؟
14
00:03:03,350 --> 00:03:07,565
رئيس سونگ يانگ پنهاني
با شاهزاده داسو ملاقات کرده است
15
00:03:07,893 --> 00:03:12,263
او دارد سعي مي کند وحدت را بشکند
و به طرف بو يه او برگردد
16
00:03:12,309 --> 00:03:17,584
ما بايد از آن پيرمرد حيله گر بگيريم
17
00:03:17,723 --> 00:03:20,519
آن تقصير رئيس سونگ يانگ نيست
18
00:03:35,386 --> 00:03:39,744
اما او دارد سعي مي کند قسم خود را بشکند
او با خون خود قسم خورده
19
00:03:39,987 --> 00:03:44,365
آن براي رئيس ها عادي است
20
00:03:46,107 --> 00:03:48,967
اين تقصير من است براي
حل نکردن هر چه سريعتر اين موضوع
21
00:03:49,036 --> 00:03:51,644
من از آن مواظبت مي کنم
22
00:03:57,437 --> 00:04:05,136
اين شورش به خاطر اين است که شما مرده ايد
23
00:04:05,263 --> 00:04:12,633
شما لازم است که خود را به مردم نشان بدهيد
و ببينند که زنده و خوب هستيد تا آنها آرام شوند
24
00:04:13,235 --> 00:04:15,531
من با وزير راست موافقم
25
00:04:15,575 --> 00:04:24,483
مردم بيشتر از اين ناراحت هستند
که شما اينجا نيستيد تا از آنها دفاع کنيد
26
00:04:25,116 --> 00:04:33,484
بله ، حتي ارتش دامول به خاطر
اين شايعه دلسرد شده است
27
00:04:33,767 --> 00:04:38,362
ما بدون يک جنگ خوب شکست مي خوريم
اگر اين نگهداري بکند
28
00:04:38,509 --> 00:04:41,458
خود را به آنها نشان بدهيد
29
00:04:53,881 --> 00:04:57,544
چه اتفاقي براي ملاقات با
رئيس سونگ يانگ افتاده ؟
30
00:04:58,330 --> 00:05:06,526
اگر ما به جول بون ، بي ريو ، هوآنا و گوآنا
حمله کنيم يوآنا عقب نشيني خواهد کرد
31
00:05:06,527 --> 00:05:11,285
همه ما لازم است بعد گرفتن
جول بون جيه رو را شکست بدهيم
32
00:05:11,331 --> 00:05:15,320
آن منظور دارد که ما در جنگ پيروز شويم
33
00:05:15,389 --> 00:05:21,422
حتي اگر جومانگ زنده برمي گشت
او نمي توانست که شما را متوقف کند
34
00:05:21,479 --> 00:05:24,346
نه خيلي سريع
35
00:05:24,415 --> 00:05:29,571
جيه رو و ارتش دامول سرسختانه
مقاومت خواهد کرد
36
00:05:30,362 --> 00:05:32,645
آيا ما آماده هستيم که برويم و بجنگيم ؟
37
00:05:32,998 --> 00:05:36,622
بله ، ما گوش به فرمان شما و پادشاه هستيم
38
00:05:36,801 --> 00:05:44,563
نيروهاي متحد در رودخانه بي ريو ما را
ملاقات مي کنند تا به طرف جيه رو برويم
39
00:05:44,564 --> 00:05:49,592
مواد غذايي براي هيه اون تو در اينجا
يراي 10 روز خواهد بود
40
00:05:50,470 --> 00:05:53,639
به محض اينکه شرايط اينجا
آماده شود ما حرکت مي کنيم
41
00:05:53,867 --> 00:05:58,383
بو به او نو ، مطمئن شويد هيچکدام
از سربازها اردو را ترک نکند
42
00:05:58,453 --> 00:06:00,638
بله ، سرورم
43
00:06:22,980 --> 00:06:24,528
مادر
44
00:06:25,188 --> 00:06:26,855
چه چيزي نادرست است ؟
45
00:06:26,982 --> 00:06:30,564
مادر ، سولان يوري را خارج کرده
46
00:06:30,807 --> 00:06:32,282
چي ؟
47
00:06:32,363 --> 00:06:35,513
ما بايد چه کار کنيم ؟
48
00:06:46,649 --> 00:06:50,520
او خيلي روشن نگاه مي کند
49
00:06:51,206 --> 00:06:52,224
يوري
50
00:06:52,282 --> 00:06:54,027
بله ؟
51
00:06:54,224 --> 00:06:56,871
از حالا ، تصور کنيد
من را به جاي مادرتان
52
00:06:56,929 --> 00:07:01,431
من به شما کمک مي کردم اگر شما پسر من بوديد
53
00:07:03,737 --> 00:07:06,443
يوري را خارج کنيد
54
00:07:15,152 --> 00:07:16,549
سرورم
55
00:07:16,660 --> 00:07:18,558
شما سعي مي کنيد چه کار کنيد ؟
56
00:07:18,592 --> 00:07:23,585
حالا که جومانگ مرده ، هر دو آنها
يو هوا و يه سويا خواهند مرد
57
00:07:23,733 --> 00:07:28,624
من به آن پسر کمک مي کنم
58
00:07:29,288 --> 00:07:37,259
سرورم ، پادشاه جيم وا به جومانگ کمک مي کند
اما آنها دشمنان را از بين مي برند
59
00:07:37,352 --> 00:07:42,649
يوري در خطر است
60
00:07:43,007 --> 00:07:45,585
نگران نباش
61
00:07:46,180 --> 00:07:50,342
من به هر صورت نمي توانم يک بچه داشته باشم
62
00:07:50,388 --> 00:07:55,587
من به يوري کمک مي کنم تا کينه هايم از بين برود
63
00:08:08,142 --> 00:08:10,441
يوري
64
00:08:45,384 --> 00:08:46,421
همه چيز خوبه ؟
65
00:08:46,479 --> 00:08:50,550
بله ، يه سويا داخل است
66
00:08:50,551 --> 00:08:52,996
او حالا سعي مي کند چه کار کند ؟
67
00:08:53,042 --> 00:08:59,525
سرورم اجازه دهيد يه سويا
به داخل برود
68
00:08:59,526 --> 00:09:02,494
من بهتره برم و به او هشدار بدهم
69
00:09:08,711 --> 00:09:14,540
سولان گفت که به يوري کمک مي کند
اگر او خودش باشد
70
00:09:15,424 --> 00:09:21,503
از فکر آن بيرون بياييد ، من براي او احساس تاسف مي کنم
71
00:09:21,547 --> 00:09:28,510
Not being able to bear
a child has disillusioned her.
72
00:09:29,007 --> 00:09:34,084
اگر چه سولان خسيس است
او يک بچه از مادرش نمي دزديد
73
00:09:34,188 --> 00:09:36,519
چيزي نيست
74
00:09:37,297 --> 00:09:41,158
سرورم ، دستيار فرمانده
بوبه اونو اينجاست
75
00:09:41,285 --> 00:09:43,526
بگوييد بيايد
76
00:09:50,424 --> 00:09:51,569
چي شده ؟
77
00:09:51,683 --> 00:09:52,635
سرورم
78
00:09:52,897 --> 00:09:54,606
ما بايد عجله کنيم
79
00:09:54,957 --> 00:09:57,824
شاهزاده داسو آماده است که به جول بون حمله کند
80
00:09:57,963 --> 00:10:03,548
او به محض اينکه دستور را
از هيه اون تو گرفت حمله مي کند
81
00:10:03,589 --> 00:10:08,526
حتي هان مشغول متحد کردن براي حمله است
82
00:10:12,254 --> 00:10:16,636
من راهي پيدا مي کنم تا شما را از اينجا خارج کنم
83
00:10:16,777 --> 00:10:18,628
آماده شويد
84
00:10:20,300 --> 00:10:22,532
بسيار خوب
85
00:10:36,389 --> 00:10:39,618
پدر ، شما خوبيد ؟
86
00:10:40,494 --> 00:10:43,351
بله ، سفرت به چانگ آن چطور بود ؟
87
00:10:43,453 --> 00:10:47,117
خوب ، من يک نفر را آورده ام
که مي تواند به بو يه او کمک کند
88
00:10:47,164 --> 00:10:49,561
مي خواهيد او را ببينيد ؟
89
00:10:51,803 --> 00:10:53,595
بگو بيايد
90
00:10:54,204 --> 00:10:56,465
بيا داخل
91
00:11:03,584 --> 00:11:09,622
آقاي هوانگ اينجا در چانگ آن
است تا به نيروهاي متحد کمک کند
92
00:11:09,784 --> 00:11:15,459
من جاجيانگ هوانگ هستم
اينجا آمده ام تا به سرورم تبريک بگويم
93
00:11:15,928 --> 00:11:21,142
شما به اينجا آمده ايد تا به نيروهاي متحد کمک کنيد ؟
چطور ؟
94
00:11:21,165 --> 00:11:31,432
دادگاه سلطنتي به شرطي به هان سرباز
مي دهد که به جول بون حمله کند
95
00:11:32,312 --> 00:11:34,994
من آن را مي دانم
96
00:11:35,179 --> 00:11:41,828
يانگ جيونگ اعتمادش را نسبت به دادگاه سلطنتي
به خاطر اشتباهات زيادش کم کرده است
97
00:11:41,943 --> 00:11:48,588
من توسط دادگاه سلطنتي مامور
شده ام تا بر اين جنگ نظارت کنم
98
00:11:50,392 --> 00:11:52,556
نظارت کنيد ؟
99
00:11:53,449 --> 00:12:01,681
آيا من به اجازه شما براي
بسيج کردن نيرو هاي متحد نياز دارم ؟
100
00:12:01,981 --> 00:12:08,643
از زماني که هان آن شرط را پذيرفت پشتيباني بزرگي
از او مي کنند ، من فکر مي کنم او انجام مي دهد
101
00:12:08,789 --> 00:12:11,475
اي آدم بدبخت
102
00:12:11,663 --> 00:12:15,510
تو چطور جرات مي کني اين
را جلوي من بگي ؟
103
00:12:19,414 --> 00:12:23,623
بو يه او مسئول اين جنگ است
104
00:12:24,431 --> 00:12:28,154
بيشتر سربازان بو يه او در اين
جنگ خونريزي مي کنند
105
00:12:28,211 --> 00:12:32,616
چطور مي تونيد بر اين جنگ نظارت کنيد
106
00:12:32,686 --> 00:12:37,475
اکنون ما چند هزار نيرو و تجهيزات داريم ؟
107
00:12:37,865 --> 00:12:40,445
سروم ، شما درست فکر مي کنيد
108
00:12:40,479 --> 00:12:42,931
..... آقاي هوانگ تنها مي خواهد به
109
00:12:42,954 --> 00:12:45,646
خفه شو
110
00:12:47,834 --> 00:12:49,620
Let me ask you.
111
00:12:49,834 --> 00:12:53,383
يکبار هان نيروهاي
بو يه او را مي خواهد
112
00:12:53,406 --> 00:12:56,365
در طي يک جنگ با
مردم جنوب غربي يي
113
00:12:56,423 --> 00:13:04,511
اگر ما هزينه جنگ را داشته باشيم
نيروها مي توانند بمانند و
114
00:13:04,534 --> 00:13:08,165
ممکن است اطاعت کرده باشد ؟
115
00:13:10,179 --> 00:13:12,570
من دارم از شما يک سوال مي پرسم
116
00:13:12,757 --> 00:13:16,017
به من جواب بده
117
00:13:16,190 --> 00:13:22,651
هيچ دولتي اجازه نخواهد داد ديگران
هزينه زنده يا مردنشان را بدهد
118
00:13:22,864 --> 00:13:27,292
اگر شما ايده اي داريد اين
جنگ را هدايت کنيد
119
00:13:27,408 --> 00:13:32,787
فقط نيروها و تجهيزات را برگردانيد
120
00:13:53,790 --> 00:13:55,836
آقاي هوانگ ، من متاسفم
121
00:13:55,859 --> 00:13:59,586
من او را نشناختم او بايد ديوانه باشد
122
00:14:00,235 --> 00:14:01,750
نه ، اصلا
123
00:14:01,796 --> 00:14:07,840
من هميشه شنيدم که
پادشاه گيام وا جسارت دارد
124
00:14:07,956 --> 00:14:13,700
اما او واقعا يک پادشاه است
125
00:14:15,008 --> 00:14:17,638
من در اين جنگ دخالت نمي کنم
126
00:14:17,892 --> 00:14:22,609
حالا من مراقب فرماندار هيه اون تو هستم
127
00:15:21,540 --> 00:15:28,546
اگر شما غذا مي خواهيد
چرا به من نمي گوييد ؟
128
00:15:29,178 --> 00:15:34,646
اگر جاسوس ها کشف بکنند
امنيت خيلي سخت مي شود
129
00:15:34,945 --> 00:15:40,417
بو يه او سعي مي کند به جول بون حمله کند
زيرا آنها فکر مي کنند شما مرده ايد
130
00:15:41,002 --> 00:15:43,454
من مي دانم
131
00:15:43,495 --> 00:15:46,364
شما با شاهزاده داسو ملاقات کرديد ؟
132
00:15:48,311 --> 00:15:50,628
بله
133
00:15:51,295 --> 00:15:54,404
شما در مورد چه چيزي حرف مي زنيد ؟
134
00:15:55,342 --> 00:16:02,574
همه قبيله ها به جز جيه رو به طرف
عقب مي روند وقتي آنها حمله کنند
135
00:16:05,584 --> 00:16:08,552
من انتخابي نداشتم
136
00:16:08,553 --> 00:16:13,025
تمام رئيس ها و مردم مايوس شدند
137
00:16:13,026 --> 00:16:15,824
زيرا ما فکر کرديم شما مرده ايد
138
00:16:17,956 --> 00:16:26,532
شاهزاده داسو به ما قول داد که اگر
عقب نشيني کنيم به ما آسيب نخواهد رساند
139
00:16:28,889 --> 00:16:31,542
خوبه
140
00:16:33,547 --> 00:16:38,617
به رئيس هاي ديگر نگو که من زنده هستم
141
00:16:38,753 --> 00:16:42,417
فقط شما وانمود کنيد که
طرف شاهزاده داسو هستيد
142
00:16:43,406 --> 00:16:50,250
ما در جنگ عليه ارتش
بو يه او پيروز مي شويم
143
00:16:50,307 --> 00:16:53,565
با نيرو و تجهيزات کافي
144
00:16:53,666 --> 00:17:01,237
اما اگر آنها فکر کنند که من مرده ام
قبيله هاي ديگر را به طرف عقب مي برند
145
00:17:01,352 --> 00:17:06,605
آن ضعفش است
146
00:17:12,339 --> 00:17:17,522
ما در اين جنگ پيروز مي شويم
147
00:17:17,819 --> 00:17:20,618
به من اطمينان کنيد
148
00:17:32,948 --> 00:17:36,774
چند نيرو متحد شدند
تا جول بون را محاصره کنند ؟
149
00:17:36,902 --> 00:17:38,705
پنج مکان توسط ارتش هيه اون تو محاصره شدند
150
00:17:38,763 --> 00:17:44,645
بو يه او 3000 سرباز براي
محافظت از 10 مکان دارد
151
00:17:45,298 --> 00:17:51,446
Gather all the soldiers guarding the
border when we camp in the BiRyu River.
152
00:17:51,524 --> 00:17:57,521
سرورم ، ما مجبور هستيم محافظين را در مرز بگذاريم
153
00:17:57,968 --> 00:18:01,991
چرا سونگ يانگ به جومانگ داده است
154
00:18:02,130 --> 00:18:06,503
زيرا جيه رو مواد غذايي خود را از دست داد
155
00:18:07,024 --> 00:18:11,637
آنها سعي مي کنند که مواد غذايي را از ما بگيرند
156
00:18:12,449 --> 00:18:19,288
ما بايد تا پايان راه از مواد غذايي محافظت کنيم
و آنها را قبل از جنگ برسانيم
157
00:18:19,334 --> 00:18:24,582
سربازان در مرز از ملتمان محافظت مي کنند
158
00:18:24,926 --> 00:18:26,559
نارو
159
00:18:26,906 --> 00:18:28,525
بله ، سرورم
160
00:18:28,526 --> 00:18:33,769
چند سرباز خبره انتخاب کنيد
تا يک گروه ماهر بسازيد
161
00:18:33,815 --> 00:18:36,391
من مي فهمم
162
00:18:36,725 --> 00:18:39,538
چه کسي آنها را رهبري مي کند ؟
163
00:18:39,539 --> 00:18:41,631
من
164
00:18:42,574 --> 00:18:44,287
فرمانده هاک چي مي تواند
گروه هاي اصلي را هدايت کند
165
00:18:44,345 --> 00:18:49,571
فرمانده چانگو و جي گو بايد دشمن را
به عقب برانند و آنها را نابود کنند
166
00:18:49,615 --> 00:18:51,606
بله ، سرورم
167
00:19:09,434 --> 00:19:10,628
شما آن را بررسي کرديد ؟
168
00:19:10,994 --> 00:19:12,266
بله
169
00:19:12,301 --> 00:19:17,407
مواد غذايي از هيه اون تو همين حالا
به شهر بو يه او مي روند
170
00:19:18,610 --> 00:19:21,445
آنها زودتر از ما دست به کار شدند
171
00:19:23,047 --> 00:19:25,220
ارتش بو يه او به زودي حمله خواهد کرد
172
00:19:25,243 --> 00:19:27,610
Let's get back.
173
00:19:43,805 --> 00:19:45,637
برادر
174
00:19:45,814 --> 00:19:47,155
موضوع چيه ؟
175
00:19:47,190 --> 00:19:49,634
من مي خواهم در اين جنگ سهيم باشم
176
00:19:49,976 --> 00:19:56,372
لطفا به من يک شانس بدهيد تا کمک کنم
شما جيه رو و ارتش دامول را شکست دهيد
177
00:19:59,619 --> 00:20:01,852
شما يک پشتيبان قوي داريد
178
00:20:02,026 --> 00:20:05,657
شما زندگيتان را در اين جنگ ريسک نمي کنيد
179
00:20:06,019 --> 00:20:10,426
فقط دوستان با آقاي هوانگ مي مانند
180
00:20:21,573 --> 00:20:27,256
من تعجب مي کنم اگر او واقعا برادر من باشد
181
00:20:27,313 --> 00:20:32,473
من نمي دانم که ما بايد اين
جنگ را پيروز شويم يا شکست بخوريم
182
00:20:32,651 --> 00:20:35,619
منظور شما چيه ؟
183
00:20:35,831 --> 00:20:41,358
بو يه او بايد در اين جنگ پيروز شود
اما شما سودي از آن نمي بربد
184
00:20:41,428 --> 00:20:47,266
اما اگر آنها شکست بخورند
دادگاه سلتنطي هان ، يانگ جيونگ را تنبيه مي کند
185
00:20:47,394 --> 00:20:51,403
آقاي هوانگ فرماندار
جديد هيه اون تو خواهد بود
186
00:20:51,856 --> 00:20:56,608
آن اخبار خوبي است براي شما
187
00:20:56,609 --> 00:20:58,818
اي آدم بدبخت
188
00:20:58,949 --> 00:21:00,136
هي ، ترحم انگيز
189
00:21:00,217 --> 00:21:04,550
من نمي توانم اميد داشته باشم که
بو يه او به خاطر من گم کند
190
00:21:04,551 --> 00:21:08,485
I can't believe you're my tactician.
191
00:21:20,787 --> 00:21:26,209
ارتش بو يه او آماده است بعد از
دريافت دستور از هيه اون تو حرکت کند
192
00:21:26,313 --> 00:21:29,014
ارتش هان نيز به آنها ملحق مي شود
193
00:21:29,384 --> 00:21:33,601
سربازان بو يه او دارند به مرز نزديک مي شوند
194
00:21:34,077 --> 00:21:36,771
اگر مزر محل متحد شدن آنهاست بايد دفاع کند
195
00:21:36,864 --> 00:21:40,252
مقدار آن به وسعت جنگ با
جين بيون و ييم دون خواهد بود
196
00:21:40,321 --> 00:21:44,522
ما توان اين را نداريم که يک
جنگ طولاني انجام بدهيم
197
00:21:44,523 --> 00:21:47,591
حتي آن يک جنگ کامل و خطرناک است
198
00:21:47,592 --> 00:21:50,391
ما بايد چه کار کنيم ؟
199
00:21:52,899 --> 00:21:57,433
آنها آنجا هستند براي کمين و يک حمله
غافلگير کننده
200
00:22:29,502 --> 00:22:36,464
سرورم ، شاهزاده داسو قصد دارد گروه
ماهري را هدايت کند تا به جول بون حمله کند
201
00:22:39,973 --> 00:22:43,342
آماده شويد تا امشب حرکت کنيم
202
00:22:43,382 --> 00:22:46,373
من از شما محافظت مي کنم
203
00:22:47,189 --> 00:22:49,131
نه
204
00:22:49,178 --> 00:22:53,658
شما بايد تنها برويد
205
00:22:54,212 --> 00:22:56,964
منظور شما چيه ؟
206
00:22:56,987 --> 00:23:03,561
خبر دادن به جومانگ در مورد وضع اينجا
مهمتر از خارج شدن از اينجاست
207
00:23:03,687 --> 00:23:06,605
اگر ما شما را متحد کنيم ، آنجا يک تاخير خواهد بود
208
00:23:06,727 --> 00:23:09,506
ما راهمان را خارج از اينجا مي يابيم
209
00:23:09,507 --> 00:23:13,610
شما بايد به جول بون برويد و او را مطلع کنيد
210
00:23:14,623 --> 00:23:16,445
سرورم
211
00:23:17,730 --> 00:23:20,618
در مورد ما نگران نباشيد
او گفته ناراحت نشويد
212
00:23:20,619 --> 00:23:24,883
اگر جول بون از بين برود
ما جايي نداريم که برويم
213
00:23:24,941 --> 00:23:27,417
عجله کنيد
214
00:23:28,957 --> 00:23:30,795
من مي فهمم
215
00:23:52,484 --> 00:23:54,610
بو به او نو را پيش من بياوريد -
بله -
216
00:24:06,565 --> 00:24:08,633
من شنيدم شما به دنبال من هستيد
217
00:24:08,634 --> 00:24:10,345
خوش آمديد
218
00:24:10,368 --> 00:24:13,637
من يک کار براي شما دارم
219
00:24:13,923 --> 00:24:15,573
آن چيست ؟
220
00:24:15,574 --> 00:24:19,601
يک نيروي جدا دور هم جمع کنيد
و از محاصره جول بون بگذريد
221
00:24:19,839 --> 00:24:24,533
دشمن را زير نظر بگيريد و به پايگاه بياييد
222
00:24:24,591 --> 00:24:28,485
زماني که گروه ماهر به دره آکبو رسيد
223
00:24:28,872 --> 00:24:29,855
بله
224
00:24:53,304 --> 00:24:59,940
احتمالا ارتش هان و بو يه او يکديگر را
در رودخانه بي ريو ملاقات مي کنند
225
00:25:00,067 --> 00:25:03,043
من فکر مي کنم در مورد آن
226
00:25:03,343 --> 00:25:09,427
آن آسان ترين راه براي نيروهاي
هيه او تو است که ملحق شوند
227
00:25:09,921 --> 00:25:14,561
چرا ما به آنها جداگانه حمله
نمي کنيم قبل از اينکه کتحد شوند ؟
228
00:25:14,600 --> 00:25:16,500
درسته
229
00:25:16,534 --> 00:25:24,636
ما مي توانيم ارتش هان را نابود کنيم
دوست دارد ما براي سونگ يانگ انجام بدهيم
230
00:25:24,957 --> 00:25:31,507
احتمالا شاهزاده داسو قبلا
به آن فکر کرده است
231
00:25:33,292 --> 00:25:37,556
در اين منطقه به علت خشکسالي
علف خشک زيادي وجود دارد
232
00:25:37,557 --> 00:25:40,626
ما بايد با آتش حمله کنيم
233
00:25:40,942 --> 00:25:44,494
آماده شويد که با آتش حمله کنيم -
بله -
234
00:25:59,004 --> 00:26:01,503
برويد -
بله -
235
00:26:34,613 --> 00:26:37,410
چه کار مي کنيد ؟
236
00:27:18,623 --> 00:27:24,458
فرمانده ، بوبه اونو از بو يه او اينجاست
237
00:27:32,571 --> 00:27:34,472
فرمانده
238
00:27:36,357 --> 00:27:38,542
آيا تو زندگي خانوادتان را نجات دادي ؟
239
00:27:38,776 --> 00:27:40,512
بله
240
00:27:43,482 --> 00:27:50,580
من سعي کردم بانو يوهوا و بانو يه سويا
را بياورم اما من عجله داشتم
241
00:27:51,865 --> 00:27:53,624
چرا تو عجله داشتي ؟
242
00:27:53,773 --> 00:27:59,564
گروه شاهزاده داسو با افراد ماهر به جيه رو
از طرف دره آکبو حمله مي کند
243
00:28:01,412 --> 00:28:04,152
گروه ماهر ؟
نه گروه اصلي ؟
244
00:28:04,187 --> 00:28:06,530
آن درست است
245
00:28:18,127 --> 00:28:23,075
گروه ماهر از سربازان برگزيده تشکيل شده
246
00:28:23,156 --> 00:28:25,619
اعضاي گروه ماهر چند نفر هستند ؟
247
00:28:26,201 --> 00:28:28,588
دويست نفر
248
00:28:28,976 --> 00:28:32,591
مي خواهيد با دويست گروه ماهر به
جبه رو حمله کنيد ؟
249
00:28:32,631 --> 00:28:34,622
آن بي احتياطي نيست ؟
250
00:28:34,915 --> 00:28:40,776
شاهزاده داسو بي دقت است زيرا
او نمي داند که شما زنده هستيد
251
00:28:40,973 --> 00:28:44,570
نقشه شما کار کرد
252
00:28:45,746 --> 00:28:46,774
بوبه او نو
253
00:28:46,878 --> 00:28:48,009
بله ؟
254
00:28:48,656 --> 00:28:53,163
شما مي خواهيد شاهزاده داسو را در دره آکبو ملاقات کنيد ؟
255
00:28:53,371 --> 00:28:55,418
بله
256
00:28:56,898 --> 00:28:59,378
به او بگوييد که ما در پشت دره آکبو کمين کرده ايم
257
00:28:59,459 --> 00:29:03,484
گروه ماهر را به رودخانه بي ريو هدايت کنيد
258
00:29:03,624 --> 00:29:06,133
من مي فهمم
259
00:29:06,480 --> 00:29:09,058
وزير چپ ، وزير راست -
بله -
260
00:29:09,138 --> 00:29:11,997
به ارتش دامول بگوييد که
من زنده و خوب هستم
261
00:29:12,054 --> 00:29:14,054
براي حمله با آتش آماده شويد
262
00:29:14,089 --> 00:29:16,332
بله ، فرمانده
263
00:29:31,501 --> 00:29:33,065
شما چه چيزي مي دانيد ؟
264
00:29:34,059 --> 00:29:35,632
رئيس
265
00:29:35,678 --> 00:29:37,285
چي شده ؟
266
00:29:39,285 --> 00:29:45,784
شما مي توانيد به من قول محافظت از آن بنا را
براي فرمانده بدهيد ؟
267
00:29:46,119 --> 00:29:49,403
اما ، آن سنگين است ، ما نمي توانيم آن را به کار ببريم
268
00:29:49,645 --> 00:29:52,674
آه ، فقط آن را به من بده
269
00:29:53,633 --> 00:29:56,373
فقط براي آن بياوريد -
بله -
270
00:30:00,847 --> 00:30:02,511
آن اينجاست
271
00:30:09,741 --> 00:30:14,458
اگر شما انجام ندهيد ، من جلو
مي روم و سعي مي کنم آن را انجام دهم
272
00:30:14,539 --> 00:30:18,213
آيا آن سنگين نيست ؟
273
00:30:20,167 --> 00:30:26,803
من مقاومت زيادي از مردم ديده ام
من مي خواهم از اين مقاومت استفاده کنم
274
00:30:51,310 --> 00:30:52,293
آن چيه ؟
275
00:30:53,784 --> 00:30:59,183
من قصد دارم از ساخته موپالمو حفاظت کنم
276
00:30:59,652 --> 00:31:02,843
من چطور نگاه مي کنم ، فرمانده ؟
277
00:31:03,560 --> 00:31:06,045
آيا ناراحت هستيد ؟
278
00:31:06,265 --> 00:31:09,802
آه ، من خوبم
279
00:31:11,817 --> 00:31:13,043
برويم
280
00:31:33,544 --> 00:31:37,685
آن فرمانده جومانگ است
فرمانده زنده است
281
00:31:37,686 --> 00:31:39,820
آفرين به فرمانده جومانگ
282
00:31:39,821 --> 00:31:45,763
آفرين به فرمانده جومانگ
283
00:31:58,742 --> 00:32:05,351
من مي دانستم آنجا شايعاتي در مورد من بود
284
00:32:05,512 --> 00:32:11,516
اما من نمي توانستم حاضر شوم
زيرا مي خواستم دشمن را فريب دهم
285
00:32:12,821 --> 00:32:23,891
اما حالا من شما را متحد مي کنم
تا به ارتش بو يه او حمله کنيد
286
00:32:25,734 --> 00:32:34,838
برويد آنها را خارج کنيد با ارتش بو يه او
287
00:32:39,682 --> 00:32:43,744
برويد آنها را خارج کنيد
288
00:33:41,934 --> 00:33:45,980
مادر ، پسرت به خانه خواهد آمد
289
00:33:47,656 --> 00:33:50,072
با پيروزي
290
00:33:50,269 --> 00:33:54,354
شما بايد در اين نبرد خود را به عنوان يک فرمانده بو يه او اثبات کنيد
291
00:33:54,967 --> 00:33:56,689
من کاري را که شما بگوييد انجام مي دهم
292
00:33:58,065 --> 00:34:01,163
من اميد وارم شما به خانه بياييد با امنيت
293
00:35:04,961 --> 00:35:07,143
اين حفره آکبو است
294
00:35:08,173 --> 00:35:12,300
اجازه بدهيد سربازان تا آمدن گروه
بو به او نو به اينجا استراحت کنند
295
00:35:12,531 --> 00:35:13,768
بله
296
00:35:15,857 --> 00:35:18,996
استراحت کنيد -
بله -
297
00:35:50,356 --> 00:35:52,960
چرا شما تنها هستيد ؟
298
00:35:54,435 --> 00:35:57,783
من گروه را به خاطر حمله دشمن گم کردم
299
00:35:57,864 --> 00:36:00,130
من را ببخشيد
300
00:36:03,343 --> 00:36:06,112
من از برگشت شما خوشحال هستم
301
00:36:06,147 --> 00:36:09,182
شما جول بون را بررسي کرديد ؟
302
00:36:09,254 --> 00:36:10,182
بله
303
00:36:10,359 --> 00:36:13,241
ارتش دامول خيلي دلسرد است
304
00:36:14,152 --> 00:36:16,987
من شرط مي بندم
305
00:36:18,296 --> 00:36:20,920
آنها دروغ گفتند ، انها در پشت دره آکبو کمين کرده اند
306
00:36:20,966 --> 00:36:25,559
من فکر مي کنم شما بايد از عرض رودخانه
بي ريو بگذريد تا بتوانيد حمله کنيد
307
00:36:26,033 --> 00:36:27,941
بسيار خوب
308
00:36:28,056 --> 00:36:30,192
آماده شويد که برويم
309
00:36:30,484 --> 00:36:31,652
بله
310
00:36:33,478 --> 00:36:36,000
آماده شويد که برويم -
بله -
311
00:36:58,971 --> 00:37:05,884
اين مکان آتش مي گيريد
به محض اينکه آنها حمله کنند
312
00:37:06,370 --> 00:37:09,438
وقتي من علامت دادم آتش کنيد
313
00:37:09,565 --> 00:37:14,139
بمب هاي دودزا را بيندازيد تا آنها نتوانند ببينند -
بله -
314
00:37:26,387 --> 00:37:28,026
فرمانده
315
00:37:28,288 --> 00:37:30,259
دشمن در حال نزديک شدن است
316
00:37:47,510 --> 00:37:49,982
آماده شويد -
بله -
317
00:38:35,228 --> 00:38:37,219
آتش کنيد
318
00:39:20,206 --> 00:39:23,005
حمله
319
00:39:31,985 --> 00:39:32,973
عقب نشيني کنيد
320
00:39:33,018 --> 00:39:35,009
عقب نشيني کنيد
321
00:41:19,491 --> 00:41:25,129
شما ... به من کلک زديد
322
00:41:25,255 --> 00:41:27,937
من به شما کلک نزدم
323
00:41:28,030 --> 00:41:34,005
غرور شما شما را ديوانه کرده است
324
00:41:36,241 --> 00:41:39,210
اي آدم بدبخت
325
00:41:56,263 --> 00:41:59,060
سرورم
326
00:42:08,107 --> 00:42:10,201
سرورم شما بايد از اينجا خارج شويد
327
00:42:10,243 --> 00:42:13,005
بگذاريد بروم
328
00:42:18,621 --> 00:42:23,045
سرورم ، شما مجبور هستيد
از اينجا خارج شويد
329
00:43:01,892 --> 00:43:04,188
چي شده ؟
330
00:43:06,944 --> 00:43:12,237
من شکست خوردم قبل از اينکه
به جيه رو حمله کنم
331
00:43:22,214 --> 00:43:26,184
اما جيه رو در شورش است
بعد از مرگ جومانگ
332
00:43:26,185 --> 00:43:29,018
چطور ؟
333
00:43:31,580 --> 00:43:37,221
جومانگ زنده است
334
00:43:49,847 --> 00:43:54,139
اگر او گم شده است به خاطر بي دقتي من ايت
زيانمان خيلي کم است
335
00:43:54,179 --> 00:43:58,663
من با سربازان جول بون را محاصره مي کنم
و به جومانگ جمله مي کنم
336
00:43:58,698 --> 00:44:03,614
من جومانگ را براي شما مي آورم
337
00:44:03,730 --> 00:44:07,116
لطفا به من يک شانس ديگر بدهيد
338
00:44:10,163 --> 00:44:14,156
پدر ، خواهش مي کنم
339
00:44:16,235 --> 00:44:20,228
شما نمي توانيد برويد و بجنگيد
340
00:44:21,141 --> 00:44:25,009
شما بايد اول از خودتان مواظبت کنيد
341
00:44:35,973 --> 00:44:38,470
يوري ، اين ملکه است
342
00:44:38,597 --> 00:44:41,152
حقتان را بپردازيد
343
00:44:53,675 --> 00:44:59,206
من در مورد آموزش هاي يوري فکر مي کنم
زيرا من تنها هستم
344
00:45:00,214 --> 00:45:03,239
من در اطراف او احساس خوبي ندارم
345
00:45:03,460 --> 00:45:07,179
او دقيقا به جومانگ نگاه مي کند
346
00:45:09,602 --> 00:45:16,573
زماني که تاج بر سر شاهزاده گذاشته شد و او
بر تخت نشست من مي خواهم از او در مورد يوري بپرسم
347
00:45:16,804 --> 00:45:23,674
من او را مانند جايزه ام ميبينم
348
00:45:23,998 --> 00:45:26,345
چطور مي توانيد در مورد او بگوييد ؟
349
00:45:26,391 --> 00:45:29,142
آيا شما از تنبيه خدايان نمي ترسيد ؟
350
00:45:29,143 --> 00:45:32,043
... يوري
351
00:45:35,379 --> 00:45:37,239
اي آدم بدبخت
352
00:45:37,519 --> 00:45:41,976
چطور جرات مي کني در
جلوي ملکه صداي خود را بلند کني ؟
353
00:45:43,484 --> 00:45:47,121
مي خواهي بميري ، انجام نمي دي ؟
354
00:45:47,412 --> 00:45:48,614
فقط آنجا نايستيد
355
00:45:48,776 --> 00:45:52,031
او را خارج کنيد -
انجام نمي دهي
356
00:45:54,025 --> 00:45:59,437
از زماني که شما از قلب مادرتان خارج شديد
من به شما در اين زمان اجازه رفتم مي دهم
357
00:45:59,518 --> 00:46:06,168
اما اگر يک بار ديگر به من توهين کني
بهاي آن را مي دهي
358
00:46:09,564 --> 00:46:12,005
سرورم
359
00:46:14,424 --> 00:46:15,950
آن چيه ؟
360
00:46:16,019 --> 00:46:19,991
شاهزاده داسو برگشته است
361
00:46:21,427 --> 00:46:23,230
اما او رفته است
362
00:46:23,935 --> 00:46:26,999
آيا او قبلا جول بون را گرفته ؟
363
00:46:27,345 --> 00:46:30,094
... نه
364
00:46:32,447 --> 00:46:36,041
سرورم ، جومانگ واقعا زنده است
365
00:46:36,042 --> 00:46:41,071
شاهزاده داسو توسط جومانگ
شکست خورد
366
00:46:44,649 --> 00:46:49,043
آيا جومانگ واقعا زنده است ؟
367
00:46:49,089 --> 00:46:50,695
بله
368
00:47:01,234 --> 00:47:07,036
اي آدم بدبخت ، نمي دانستي
که جومانگ زنده بود
369
00:47:07,434 --> 00:47:08,536
سرورم
370
00:47:08,873 --> 00:47:13,241
بانو يو هوا و بانو يه سويا را در
ارتباط با جول بون نگهداريد
371
00:47:21,219 --> 00:47:24,018
ما در مورد آن خواهيم ديد
372
00:47:40,256 --> 00:47:46,176
من مي دانم آن من را گم کرده ، اما پدر ، خواهش مي کنم
373
00:47:46,283 --> 00:47:50,182
من جول بون را مي گيرم و
سر جومانگ را براي شما مي آورم
374
00:47:50,183 --> 00:47:52,796
به من يک شانس ديگر بدهيد
375
00:47:52,877 --> 00:47:58,307
اگر جومانگ زنده باشد ما نمي توانيم يک جنگ را
بدون تحمل آسيب شروع کنيم
376
00:47:58,481 --> 00:48:09,234
آن دانا تر از آن خواهد بود که به محاصره
ادامه بدهد و به جول بون ظلم کند
377
00:48:09,452 --> 00:48:11,226
پدر
378
00:48:11,645 --> 00:48:19,067
من مي دانم شما چقدر دوست داريد که برگرديد
اما من با پادشاه جيام وا موافقم
379
00:48:40,134 --> 00:48:44,228
فورا خانواده بو به او نو را دستگير کنيد
380
00:48:44,775 --> 00:48:49,130
من آنها را مي خواهم
381
00:48:51,043 --> 00:48:56,182
من دنبال آنها گشتم اما آنها رفته بودند
382
00:48:56,255 --> 00:49:00,049
من فکر مي کنم بو به او نو قبلا
آنها را فراري داده است
383
00:49:01,052 --> 00:49:05,081
بو به او نو ، اي آدم بدبخت
384
00:49:06,485 --> 00:49:09,850
من اين را به شما گزارش نکردم
زيرا فکر مي کردم آن جدي نيست
385
00:49:09,896 --> 00:49:14,029
سربازان در مرز
جول بون کشته شدند
386
00:49:14,041 --> 00:49:18,411
به وسيله يک ناشناس در يک ماه قبل
387
00:49:18,445 --> 00:49:24,205
من فکر مي کنم آن جومانگ بود
388
00:49:25,038 --> 00:49:27,034
چي ؟
389
00:49:27,080 --> 00:49:30,737
شما چيزي در مورد اين به من نگفتيد ؟
390
00:49:30,783 --> 00:49:33,042
خواهش مي کنم من را بکشيد
391
00:49:34,663 --> 00:49:41,118
جومانگ به ما کلک زد تا از اين
طريق از محاصره فرار کند
392
00:49:41,572 --> 00:49:47,098
بفهميد چه کسي بالاست ! حالا -
بله -
393
00:49:56,800 --> 00:50:01,969
برادر ، آيا جومانگ واقعا زنده است ؟
394
00:50:05,492 --> 00:50:11,152
چرا شما مستقيم حقيقت را نگفتيد
قبل از اينکه به جنگ برويد ؟
395
00:50:11,188 --> 00:50:16,127
بو يه او يک زيان بزرگ را تحمل کرد زيرا
شما بي دقت بوديد
396
00:50:20,098 --> 00:50:23,890
من فکر کردم خبر مرگ
جومانگ يک دام بود
397
00:50:23,925 --> 00:50:26,161
من راست گفتم
398
00:50:26,206 --> 00:50:33,235
به نظر مي آيد شما افراد باهوش را
دوست داريد
399
00:50:35,014 --> 00:50:37,072
چي ؟
400
00:50:37,116 --> 00:50:40,599
شما مي خواهيد که بميريد ؟
401
00:50:40,645 --> 00:50:42,645
همچنين هيجان زده شده ايد
402
00:50:42,715 --> 00:50:47,185
چشمهاي شما از تنفر نسبت
به جومانگ پرشده اند
403
00:50:47,404 --> 00:50:50,127
شما هميشه گم کرديد زماني که
با يک ذهن روشن جنگيديد
404
00:50:50,161 --> 00:50:53,223
شما نمي توانيد بر او پيروز شويد
وقتي که تنفر از او شما را کور کرده است
405
00:50:54,397 --> 00:50:57,025
سرورم
406
00:51:00,896 --> 00:51:05,009
اي آدم بدبخت ، چطور جرات مي کني من را مسخره کني
407
00:51:05,498 --> 00:51:08,448
من شاهزاده بو يه او هستم
408
00:51:08,495 --> 00:51:12,177
اي آدم بدبخت ، فکر مي کني بعد از
انجام اين کار زنده مي ماني ؟
409
00:51:14,813 --> 00:51:23,223
اگر شما يک بار ديگر اين کار را بکنيد
بهاي آن را مي پردازيد
410
00:51:32,237 --> 00:51:35,174
سرورم ، شما خوب هستيد ؟
411
00:51:45,951 --> 00:51:48,153
فرمانده جومانگ زنده است
412
00:51:48,154 --> 00:51:53,147
آفرين
413
00:53:02,435 --> 00:53:06,389
ما را براي شک کردن به شما ببخشيد
414
00:53:06,458 --> 00:53:09,125
ما را ببخشيد
415
00:53:18,057 --> 00:53:23,146
سخت يک جاده براي يک ملت
جديد آسان نيست
416
00:53:23,147 --> 00:53:29,220
من ترس شما را از
هان و بو يه او مي فهمم
417
00:53:29,455 --> 00:53:36,058
ما حمله شاهزاده داسو را متوقف مي کنيم
اما با اين همه چيزي عوض نمي شود
418
00:53:36,585 --> 00:53:43,068
من از اين محاصره فرار مي کنم
و از جول بون محافظت مي کنم
419
00:53:43,069 --> 00:53:44,992
تغيير مي کند
420
00:53:57,611 --> 00:54:00,640
اگر ممنوعيت ادامه پيدا کند
421
00:54:00,715 --> 00:54:05,732
سونگ يانگ و ديگران يکه خوردند
422
00:54:07,570 --> 00:54:15,284
آنها ممکن است با يک بحران بزرگ در مورد غذا مواجه
شوند ، اما بيماري هم آنها را تهديد مي کند
423
00:54:15,550 --> 00:54:20,058
طاعون به سرعت دارد در بي ريو پخش مي شود
424
00:54:23,132 --> 00:54:27,652
من با بي ريو و گوآنا ديدار مي کنم
425
00:54:27,791 --> 00:54:29,455
آماده شويد
426
00:54:29,525 --> 00:54:36,868
فرمانده ، شما از نبردهاي اخير
خسته شده ايد
427
00:54:37,007 --> 00:54:40,440
اگر شما بيماري را بگيريد
آن خيلي بايد بد شود
428
00:54:40,556 --> 00:54:43,793
بله ، لطفا استراحت کنيد
429
00:54:44,920 --> 00:54:46,897
مشکلي نيست
430
00:54:47,637 --> 00:54:52,307
من فورا به بي ريو مي روم
من را همراهي کنيد
431
00:55:04,089 --> 00:55:10,960
سرورم ، ما داريم چشممان را روي ملت ها و
قبيله هايي که در محاصره شرکت مي کنند مي بنديدم
432
00:55:11,027 --> 00:55:16,226
جول بون مي تواند از محاصره خارج شود
433
00:55:17,759 --> 00:55:19,968
ما هميشه بايد مراقب او باشيم
434
00:55:19,969 --> 00:55:25,031
يک بازرس به هر قبيله و ملت بفرستيد
435
00:55:25,076 --> 00:55:27,043
بله ، سرورم
436
00:55:27,137 --> 00:55:34,017
جاسوسان ما در جول بون مي گويند که
طاعون به سرعت در بي ريو و گوآنا پخش مي شود
437
00:55:34,018 --> 00:55:41,116
جول بون ميميرد اگر آنها
نتوانند غذا و مواد پزشکي دريافت کنند
438
00:55:45,346 --> 00:55:53,001
من نگران بودم که جومانگ براي
مدت زيادي پيذا نشود
439
00:55:53,002 --> 00:55:56,138
ما نمي دانيم او چه کار مي کند
440
00:55:56,511 --> 00:56:03,080
ما بايد سربازان بيشتري براي محاصره
جول بون بگيريم
441
00:56:03,222 --> 00:56:11,110
آن جول بون بدون حمله توسط
مسائل داخليش از بين مي رود
442
00:56:37,114 --> 00:56:41,072
به خط شويد
443
00:56:47,697 --> 00:56:49,992
من ده نفر در خانواده ام دارم
444
00:56:49,993 --> 00:56:52,028
اين براي سر کردن يک شب کافي نيست
445
00:56:52,029 --> 00:56:54,062
من بيشتر احتياج دارم
446
00:56:54,063 --> 00:56:55,996
من نمي توانم آن را انجام بدهم
برو
447
00:56:56,031 --> 00:57:00,060
به من بيشتر بدهيد -
او را خارج کنيد -
448
00:57:04,005 --> 00:57:06,175
به حد کافي است ، برويد
449
00:57:06,176 --> 00:57:10,080
به خط شويد
450
00:57:10,081 --> 00:57:12,982
لطفا به من بيشتر بدهيد
451
00:57:15,018 --> 00:57:17,214
هر نفر يک کاسه
452
00:57:21,816 --> 00:57:23,828
چه چيزي در بي ريو و گوآنا اتفاق افتاده
453
00:57:23,909 --> 00:57:25,400
من نمي توانم آن را به زبان بياورم
454
00:57:25,475 --> 00:57:28,342
طاعون خيلي سريع دارد پخش مي شود
455
00:57:36,879 --> 00:57:43,457
بيشتر دارند به خاطر آب و هواي سرد
ميميرند زيرا آنجا غذا نيست
456
00:57:43,613 --> 00:57:46,711
چطور مي توانند اين بيماري را تحمل کنند ؟
457
00:57:46,827 --> 00:57:50,214
What can we do even when the healthy don't have enough to eat?
458
00:57:59,829 --> 00:58:07,651
بووي يه اوم بايد تا حالا برگشته باشد
459
00:58:08,206 --> 00:58:11,640
It pains me to say this,
460
00:58:11,848 --> 00:58:19,188
اما من فکر مي کنم که ما نياز به يک طرح
پشتيبان داريم اگر آنها موفق نشدند
461
00:58:19,407 --> 00:58:23,649
به ما اجازه دهيد اول قلب هاي
مردم را با هم متحد کنيم
462
00:58:23,904 --> 00:58:26,667
اگر ما همين طور ادامه
دهيم سقوط خواهيم کرد
463
00:58:49,974 --> 00:58:55,303
آنجا يک مرد ديگر علاوه بر شما بود
که توسط خدايان انتخاب شده است
464
00:58:55,384 --> 00:58:57,330
آن فرمانده هاعه موسو بود
465
00:59:01,534 --> 00:59:07,350
اما او نتوانست ماموريتش را انجام دهد
466
00:59:07,380 --> 00:59:18,315
Maybe you won't overcome your trials,
just like Hae Mo-Su couldn't.
467
00:59:18,777 --> 00:59:21,493
How do I get those sacred treasures?
468
00:59:21,725 --> 00:59:24,253
به من بگو
469
00:59:25,829 --> 00:59:28,598
فرمانده
470
00:59:28,818 --> 00:59:33,196
You must find them on your own.
471
00:59:37,914 --> 00:59:47,070
You have a very dark,
steep road in front of you.
472
00:59:47,139 --> 00:59:52,425
No one's going to make way for you.
473
00:59:52,426 --> 00:59:59,159
شما بايد با روشنايي بياييد
براي خودتان راه بسازيد
474
01:00:10,987 --> 01:00:12,956
فرمانده
475
01:00:24,454 --> 01:00:29,460
آنجا طاعون است
زيرا مردم اميد کم دارند
476
01:00:29,529 --> 01:00:34,871
آنها مي ترسند که به خاطر
هان و بو يه او بميرند
477
01:00:36,014 --> 01:00:44,920
يک قلب قوي مي تواند نا خوشي را از
بين ببرد ، اما آنها يي که اميد ندارند شکست مي خورند
478
01:00:46,891 --> 01:00:51,995
خدايان حالا دارند من را آزمايش مي کنند
479
01:00:52,399 --> 01:00:59,927
من پيشنهاد مي کنم براي بدست
آوردن قلب مردم يک آيين بهشتي بر پا کنيم
480
01:01:00,989 --> 01:01:04,900
براي اداي يک آيين بهشتي آماده شويد
481
01:01:05,097 --> 01:01:07,935
من مي فهمم
482
01:03:04,639 --> 01:03:11,793
سو ريونگ ، لطفا فرمانده را نگه داريد
483
01:03:13,906 --> 01:03:18,943
آن 5 روز از زماني که او گفته بود
باران مي آيد گذشته است
484
01:03:18,944 --> 01:03:24,007
او ممکن بود بيماري را بگيرد
485
01:03:26,884 --> 01:03:33,813
ما تنها مي توانيم اميد داشته باشيم
که آنها به بهشت مي رسند
486
01:04:27,157 --> 01:04:37,011
خدايان بهشت و زمين
از مردم جول بون مراقبت مي کنند
487
01:04:38,208 --> 01:04:44,794
بدنم در اثر بيماري و مرگ
پاره پاره مي شود
488
01:04:44,795 --> 01:04:48,710
اما اگر من مي توانم به مردم جول بون کمک کنم
489
01:04:48,800 --> 01:05:00,935
من مي خواهم بميرم براي ساخت گوگاريو
490
01:05:02,045 --> 01:05:13,982
لطفا من را بگيريد و از جول بون مرابت کنيد
گوگاريو
491
01:05:26,573 --> 01:05:31,616
از ديدن سريال با زيرنويس ما متشکريم