1 00:00:18,041 --> 00:00:22,160 رئيس بزرگ سونگ يانگ مي خواهند با جنرال جومانگ صحبت کنند 2 00:00:22,218 --> 00:00:24,176 کجا ؟ 3 00:00:24,222 --> 00:00:30,043 او مي خواهد شما را ببيند 4 00:00:33,346 --> 00:00:35,915 سونگ يانگ يک مرد حيله گر است 5 00:00:36,159 --> 00:00:41,023 احتمالا او سعي مي کند شما را بکشد زيرا او مي داند که شانسي ندارد 6 00:00:41,064 --> 00:00:43,897 رئيس سو سه او نو راست مي گويد 7 00:00:43,933 --> 00:00:45,392 نرويد 8 00:00:45,438 --> 00:00:49,465 بله ، بي ريو اين مسابقه ديگر براي ما نيست 9 00:00:49,604 --> 00:00:51,753 سونگ يانگ قبلا ما را تحقير کرده 10 00:00:51,799 --> 00:00:54,945 حالا به آنها حمله مي کنند و نابودشان مي کنند 11 00:00:59,536 --> 00:01:02,094 حتي مردم بي ريو را 12 00:01:02,140 --> 00:01:08,024 ما بايد از مردم جول بون حمايت کنيم 13 00:01:08,025 --> 00:01:14,022 پدر ، فرمانده هاموسو گفت که نمي تواند يک ماموريت بزرگ انجام دهد 14 00:01:14,057 --> 00:01:17,344 اگر من نتوانم حتي از نزديکان خود محافظت کنم 15 00:01:17,401 --> 00:01:24,932 ما اول بايد گاممان را روي زمين وسيع برداريم و افتخار قديمي جول بون را برگردانيم 16 00:01:26,671 --> 00:01:29,610 جول بون راه را براي يک ملت جديد فراهم مي کند 17 00:01:29,657 --> 00:01:34,752 اگر ما مجبور هستيم حالا خون مي ريزيم 18 00:01:34,775 --> 00:01:37,692 آن وقت جاده هاي ما به خاطرماموريت بزرگمان در خون پوشانده خواهد شد 19 00:01:37,750 --> 00:01:46,591 اگر از خدايان کمک بخواهيم خدايان ما را ترک نخواهند کرد 20 00:01:46,649 --> 00:01:50,057 من با رئيس سونگ يانگ ديدار مي کنم 21 00:02:20,651 --> 00:02:22,873 Aren't you going to do something? 22 00:02:22,942 --> 00:02:28,473 شما مي خواهيد اينجا بايستيد و منتظر باشيد تا جنرال بيايد ؟ 23 00:02:28,496 --> 00:02:29,838 شما مي خواهيد من چکار کنم ؟ 24 00:02:29,873 --> 00:02:32,873 آنها تا آنجايي که ممکن است بالا هستند 25 00:02:32,909 --> 00:02:36,004 اون ادامه مي ده 26 00:02:38,257 --> 00:02:41,979 برويد با رئيس سو سه او نو صحبت کنيد 27 00:02:52,787 --> 00:02:57,967 رئيس ما را به ستاد سونگ يانگ مي فرستد 28 00:02:58,538 --> 00:03:05,074 ما از جنرال محافظت مي کنيم اگر آنها بخواهند به او آسيب برسانند 29 00:03:05,161 --> 00:03:11,468 جنرال بر روي تصميم خود ايستاده اما من نمي توانم اجازه رفتن او را بدهم اگر هم درست باشد 30 00:03:11,676 --> 00:03:14,885 ما او را ادامه مي دهيم 31 00:03:16,525 --> 00:03:21,982 ممکن است او را در خطر بيشتري بيندازيد 32 00:03:23,093 --> 00:03:29,752 سونگ يانگ ول داده است که خودش به آنجا مي رود 33 00:03:29,821 --> 00:03:36,400 اگر قول را بشکند ، سونگ يانگ مي تواند به جنرال آسيب برساند 34 00:03:36,504 --> 00:03:38,899 براي او منتظر باشيد 35 00:03:54,636 --> 00:03:57,205 جيه رو و ارتش دامول در شورش خواهند بود 36 00:03:57,252 --> 00:04:01,998 اگر براي جنرال جومانگ اتفاقي بافتد 37 00:04:01,999 --> 00:04:05,068 شما مطمئن هستيد ؟ 38 00:04:05,069 --> 00:04:11,997 نه ، چون من مي دانم سونگ يانگ حيله گر نيست 39 00:04:14,011 --> 00:04:16,980 من مي ترسم 40 00:04:20,700 --> 00:04:25,201 اما من مطمئن هستم 41 00:04:25,259 --> 00:04:33,128 آن مي تواند جنرال جومانگ را بدون جنگ تسليم سونگ يانگ کند 42 00:04:35,591 --> 00:04:45,342 شنيدم او از جنگ با ييم دوون و جين بيون زنده برگشته 43 00:04:45,377 --> 00:04:51,839 فرشتگان او را محافظت مي کنند 44 00:04:55,489 --> 00:04:58,054 مشکلي نيست 45 00:04:58,369 --> 00:05:01,820 او مطمئنا خواهد برگشت 46 00:05:27,281 --> 00:05:29,734 من جو مانگ جنرال ارتش دامول هستم 47 00:05:29,780 --> 00:05:32,558 من براي ديدن رئيس بزرگ سونگ يانگ به اينجا آمده ام 48 00:05:32,604 --> 00:05:37,019 لازم است که شما خلع سلاح شويد قبل از ديدن رئيس بزرگ 49 00:06:47,305 --> 00:06:49,890 او را بگيرد 50 00:07:59,837 --> 00:08:02,101 کماندار ها آماده با شند 51 00:08:15,986 --> 00:08:21,981 ما مي توانيم او را بکشيم به محض اين که شما گفتيد 52 00:08:26,096 --> 00:08:28,858 دست نگه داريد 53 00:08:33,623 --> 00:08:36,998 چطور شما اين قدر بي احتياطيد 54 00:08:38,534 --> 00:08:42,834 من شما را نشناخته بودم که مي توانيد به اين جا بياييد 55 00:08:44,634 --> 00:08:52,841 من ريسک کردم ، اما من شما را نشناختم 56 00:08:52,911 --> 00:09:01,930 من بي سلاح و به تنها يي اينجا آمدم تا بر روي قولم با شما ايستاده باشم 57 00:09:02,632 --> 00:09:07,998 اگر شما من را بکشيد مجبور هستيد با ارتش دامول روبه رو شويد 58 00:09:17,520 --> 00:09:20,204 ما نمي دانيم که ارتش دامول حمله خواهد کرد 59 00:09:20,251 --> 00:09:24,878 از آنها و پايگاه محافظت کنيد - بله - 60 00:09:25,870 --> 00:09:37,059 شما مانع من شديد هر وقت که من در جيه رو براي قبيله ام جنگيدم 61 00:09:39,396 --> 00:09:41,997 من توانستم شما را بکشم 62 00:09:42,277 --> 00:09:45,839 شما چرا اينجا هستيد ؟ 63 00:09:46,760 --> 00:09:54,364 من درخواست شما را مي دانم من در بي ريو نمي جنگم 64 00:09:54,410 --> 00:09:58,047 خدايان يک جنگ خونين نمي خواهند 65 00:09:58,088 --> 00:10:04,823 آيا خدايان گفتند که شما را به بي ريو بدهم ؟ 66 00:10:05,245 --> 00:10:09,529 بي ريو هرگز از بين نمي رود 67 00:10:09,610 --> 00:10:11,300 بي ريو هرگز از بين نمي رود 68 00:10:11,346 --> 00:10:16,896 آن ارتش دامول است که متحد شده و به اين ترتيب يک ملت جديدمي سازد و صاحب آن مي شود 69 00:10:17,674 --> 00:10:19,643 اگر شما به من ملحق شويد 70 00:10:19,689 --> 00:10:24,428 ما به حد کافي مي توانيم جول بون را براي ساخت يک ملت قوي متحد کنيم و به هان ضربه بزنيم 71 00:10:24,452 --> 00:10:27,041 هان را بزنيم ؟ 72 00:10:27,298 --> 00:10:30,081 آن بي معني ست ؟ 73 00:10:31,343 --> 00:10:39,930 The world mocks me for being favorable to the Han, 74 00:10:39,964 --> 00:10:44,359 اما من چطور بي ريو و جول بون را نگه دارم 75 00:10:44,416 --> 00:10:49,369 شما فکر مي کنيد هان تا چه مدت به شما کمک خواهد کرد ؟ 76 00:10:49,473 --> 00:10:54,109 هان نمي تواند از عهده کمک به شما بر بيايد 77 00:10:54,338 --> 00:10:57,079 نيرو هايي که به " بي ريو " رفته بودند از بين رفتند 78 00:10:57,080 --> 00:11:01,073 آن احمق خواهد بود اگر از کسي کمک بيشتري بخواهد 79 00:11:06,510 --> 00:11:14,369 اگر شما با من متحد نشويد مجبور هستيد با ارتش " دامول " بجنگيد 80 00:11:14,612 --> 00:11:16,237 اما اگر شما اين کار را انجام بدهيد 81 00:11:16,272 --> 00:11:22,772 شما مي توانيد " هي اون تو " را بيرون برانيد و مي توانيد يک ملت جديد و قوي در " هان " بسازيد 82 00:11:26,347 --> 00:11:29,325 Don't be afraid of the Han. 83 00:11:29,440 --> 00:11:33,851 ارتش " دامول " و من متحد شده و از " جول بون " دفاع خواهيم کرد 84 00:11:33,886 --> 00:11:38,944 اين توسط خدايان انتخاب شده است 85 00:11:45,996 --> 00:11:47,963 آيا کسي بيرون است ؟ 86 00:11:47,964 --> 00:11:49,459 بلي ، رئيس بزرگ 87 00:11:49,505 --> 00:11:52,095 آنها را براي من بياوريد 88 00:12:09,018 --> 00:12:16,025 يک فنجان با شراب پر شده است و ديگري با سم 89 00:12:16,026 --> 00:12:24,831 اگر شما از طرف خدايان انتخاب شده ايد آنوقت مي توانيد فنجان سمي را پيدا کنيد 90 00:13:05,688 --> 00:13:08,877 آيا شما هستيد ؟ 91 00:13:11,303 --> 00:13:17,621 شما مجبور نيستيد اگر توسط خدايان انتخاب شده ايد 92 00:13:17,679 --> 00:13:22,881 سعي کنيد براي نجات خودتان فنجان سمي را پيدا کنيد 93 00:13:23,926 --> 00:13:31,959 اگر شما بتوانيد من هر کاري که شما بگوييد انجام مي دهم 94 00:14:01,823 --> 00:14:04,934 شما مي خواهيد که بميريد ؟ 95 00:14:07,003 --> 00:14:09,869 آنجا فنجان سمي نيست 96 00:14:11,809 --> 00:14:16,533 من فکر مي کنم شما سعي مي کنيد من را آزمايش کنيد 97 00:14:16,626 --> 00:14:23,910 اگر نادرست است آنوقت از روي ميل خواهم مرد 98 00:14:36,799 --> 00:14:42,838 شما واقعا همان شجاعتي را داريد که مردم مي گويد 99 00:14:45,212 --> 00:14:50,401 حالا زماني است که بايد تصميم بگيريد 100 00:14:50,505 --> 00:14:57,081 آيا متحد شويم و يا برويم با ارتش " دامول " بجنگيم ؟ 101 00:15:16,841 --> 00:15:19,033 ما تا چه مدت بايد منتظر باشيم ؟ 102 00:15:19,501 --> 00:15:23,003 من فکر مي کنم جنرال خيلي وقت پيش اينجا بودند 103 00:15:26,049 --> 00:15:30,951 ما بايد به ستاد سونگ يانگ برويم 104 00:15:34,235 --> 00:15:36,017 رئيس 105 00:15:36,091 --> 00:15:39,060 جنرال اينجا هستند 106 00:16:12,624 --> 00:16:14,921 چي شده ؟ 107 00:16:15,598 --> 00:16:21,064 ما منتظريم تا رئيس سونگ يانگ تصميم بگيرد 108 00:16:44,641 --> 00:16:46,026 چي ؟ 109 00:16:46,199 --> 00:16:48,270 حتي گوآنا و هوآنا ؟ 110 00:16:48,351 --> 00:16:51,277 من را ببخشيد 111 00:16:51,577 --> 00:16:56,031 فرماندار ، اجازه بدهيد پرسش شما را يک بار ديگر مطرح کنم 112 00:16:56,760 --> 00:17:02,604 به بي ريو و من دوستانه نگاه کنيد يراي ما نيروي کمک بفرستيد 113 00:17:02,673 --> 00:17:05,760 شما در مورد چه چيزي صحبت مي کنيد ؟ 114 00:17:05,829 --> 00:17:13,013 شما نمي توانيد از قبيله هاي زير حکومتتان محافظت کنيد . شما هنوز منتظر نيروي کمکي هستيد ؟ 115 00:17:18,314 --> 00:17:24,331 اگر شما موضوع من را نپذيريد آنوقت بو يه او نيروي کمکي نخواهد فرستاد 116 00:17:33,041 --> 00:17:36,291 ما بايد چکار کنيم ؟ 117 00:17:36,349 --> 00:17:40,008 ما مجبور هستيم تسليم جومانگ شويم ؟ 118 00:17:51,775 --> 00:17:55,861 جنرال ، خواهش مي کنم بيرون بياييد 119 00:19:25,920 --> 00:19:29,083 من کاري را که شما مي خواهيد انجام مي دهم 120 00:19:48,453 --> 00:19:50,501 آفرين به جول بون 121 00:19:50,536 --> 00:19:52,914 آفرين به جول بون 122 00:19:52,947 --> 00:19:54,550 آفرين به ارتش دامول 123 00:19:54,551 --> 00:19:57,041 آفرين به ارتش دامول 124 00:20:26,609 --> 00:20:29,259 چي شده ؟ 125 00:20:49,070 --> 00:20:51,071 رئيس 126 00:20:51,264 --> 00:20:53,007 چي شده ؟ 127 00:20:53,008 --> 00:20:57,967 رئيس بزرگ سونگ يانگ تصميم گرفتند که با جنرال جومانگ متحد شوند 128 00:20:59,988 --> 00:21:03,213 من مي دانستم که او مجبور است اين کار را انجام دهد 129 00:21:03,283 --> 00:21:06,918 من مي دانستم که او مي تواند سونگ يانگ را تسليم کند 130 00:21:07,955 --> 00:21:11,660 جنرال از ما پرسيد که اخبار را به گوآنا و هوآنا فرستاديم 131 00:21:11,718 --> 00:21:15,770 يک تشريفات براي اتحاد با جول بون 132 00:21:15,804 --> 00:21:17,898 خيله خوب 133 00:21:20,769 --> 00:21:23,799 خيله خوب 134 00:21:25,356 --> 00:21:27,729 شما به کجا مي رويد ؟ 135 00:21:29,043 --> 00:21:31,079 آن را به من بده 136 00:21:31,080 --> 00:21:32,310 چه چيزي را پس بدهم ؟ 137 00:21:32,380 --> 00:21:33,687 چي ؟ 138 00:21:33,745 --> 00:21:38,942 چرا شما يک مرد باشيد و انجام ندهيد و زيانتان را بيشتر کنيد ؟ 139 00:21:39,028 --> 00:21:43,014 شما چيزي به خاطر مي آوريد 140 00:21:46,895 --> 00:21:48,826 شما ها چه چيزي را انجام مي دهيد ؟ 141 00:21:48,837 --> 00:21:51,464 ما يک شرط داريم 142 00:21:51,510 --> 00:21:57,270 من گفتم جنرال جومانگ بدون جنگ سونگ يانگ را تسليم مي کند 143 00:21:57,351 --> 00:22:03,522 و اين نادان گفت ما مي رويم که بجنگيم 144 00:22:03,569 --> 00:22:06,848 تو نمي تواني هر چيزي به اين افراد بگويي 145 00:22:06,907 --> 00:22:10,471 دامول و ارتش جيه رو در خطر هستند 146 00:22:10,540 --> 00:22:13,954 و همه آنها مي توانند يک شرط را انجام دهند ؟ 147 00:22:14,062 --> 00:22:16,319 شما ها خيلي بچه هستيد 148 00:22:16,400 --> 00:22:21,919 شما هر دو قديمي هستيد 149 00:22:23,701 --> 00:22:24,465 چي ؟ 150 00:22:24,534 --> 00:22:29,186 Old farts without a girl? 151 00:22:29,187 --> 00:22:31,931 شما هستيد 152 00:22:34,041 --> 00:22:37,808 شما واقعي هستيد 153 00:22:52,026 --> 00:22:54,051 شما درباره چه چيزي صحبت مي کنيد ؟ 154 00:22:54,308 --> 00:22:58,031 جومانگ سونگ يانگ را تسليم کرد ؟ 155 00:22:58,032 --> 00:23:00,661 آنها قبلا با هم جنگيده اند ؟ 156 00:23:00,696 --> 00:23:06,450 او سونگ يانگ را متقاعد کرد که بدون جنگ تسليم شود 157 00:23:06,497 --> 00:23:14,078 آنها يک تشريفات براي اتحاد گوآنا ، هوآنا و يوآنا ترتيب داده اند 158 00:23:24,263 --> 00:23:25,686 پدر - پدر - 159 00:23:25,732 --> 00:23:29,897 سرورم 160 00:23:45,080 --> 00:23:46,980 او چطور است ؟ 161 00:23:47,570 --> 00:23:59,089 بله ، او بعد از مقداري استراحت بلند خواهد شد اما عصبانيتش به آساني رفع نخواهد شد 162 00:23:59,994 --> 00:24:04,989 جومانگ دارد پدر را خفه مي کند 163 00:24:05,665 --> 00:24:11,862 You should think of a plan with the officers. 164 00:24:12,612 --> 00:24:15,070 خيله خوب 165 00:24:21,579 --> 00:24:26,111 ايا سونگ يانگ واقعا تسليم جومانگ شد ؟ 166 00:24:26,157 --> 00:24:28,784 بله ، سخته که باور کنيم اما آن واقعي است 167 00:24:28,865 --> 00:24:32,083 پادشاه چه کاري انجام مي دهد ؟ 168 00:24:32,343 --> 00:24:38,926 اين نبايد اتفاق بافتد اگر پادشاه زودتر جومانگ را بکشد 169 00:24:41,388 --> 00:24:50,938 اين مي تواند يک شانس براي داسو و عاليجناب باشد 170 00:24:52,012 --> 00:24:57,883 من با ماموران حرف خواهم زد 171 00:24:57,918 --> 00:25:00,128 نمي توانيد فکر کنيد ؟ 172 00:25:00,198 --> 00:25:08,095 گرفتن تخت پادشاهي بعد از مرگ بو يه او چگونه است ؟ 173 00:25:08,096 --> 00:25:10,996 مشکلي درست نکنيد فقط با يک طرح جلو مي آيد 174 00:25:11,628 --> 00:25:15,891 ... بله ، من فقط 175 00:25:21,689 --> 00:25:22,835 ما او ريونگ 176 00:25:22,881 --> 00:25:25,612 ما بايد چکار کنيم ؟ 177 00:25:25,728 --> 00:25:27,577 جومانگ يک تهديد است 178 00:25:27,623 --> 00:25:31,977 آيا بي يه او واقعا مي ميرد ؟ 179 00:25:36,723 --> 00:25:41,962 اين تنها راهي است که ما مي توانيم از آن خارج شويم 180 00:25:42,931 --> 00:25:44,865 آن چه چيزي است ؟ 181 00:25:45,900 --> 00:25:48,604 ما به کمک هان نياز داريم 182 00:25:48,639 --> 00:25:50,099 چي ؟ 183 00:25:51,005 --> 00:25:57,003 هر گز پادشاه سعي نمي کند به طرف هان برود 184 00:25:57,220 --> 00:26:01,914 چرا شما لازم است که اقدام بکنيد 185 00:26:06,319 --> 00:26:09,048 اين فرمانده محافظين سلطنتي است 186 00:26:19,099 --> 00:26:23,003 پادشاه مي خواهند که با شما صحبت کنند 187 00:26:29,977 --> 00:26:31,912 سرورم 188 00:26:34,237 --> 00:26:37,051 پادشاه بيمار است و بستري شدند 189 00:26:37,085 --> 00:26:45,014 لطفا نگوييد که چيزي سرورم را آزار مي دهد 190 00:26:57,578 --> 00:27:00,831 سرورم ، او آنجاست 191 00:27:09,951 --> 00:27:12,043 بانوي من 192 00:27:14,955 --> 00:27:20,074 ترسهاي من دارند تبديل به واقعيت مي شوند 193 00:27:20,328 --> 00:27:27,935 جومانگ سونگ يانگ را تسليم کرد و جول بون را متحد کرد 194 00:27:33,119 --> 00:27:40,008 او به زودي سعي خواهد کرد تا جاي بو يه او را بگيرد 195 00:27:40,080 --> 00:27:42,983 سرورم 196 00:27:43,083 --> 00:27:45,918 من مي ترسم 197 00:27:45,919 --> 00:27:49,082 من مي ترسم از اينکه جومانگ چطور به بو يه او حمله خواهد کرد 198 00:27:49,117 --> 00:27:59,032 ومن از اين ترسيده ام که چطور آن من و شما را سازش ناپذير ساخته است 199 00:27:59,225 --> 00:28:04,166 سرورم ، شما جومانگ را قبول داريد 200 00:28:04,212 --> 00:28:09,395 آن تنها راه براي شما و بي يه او است که جان سالم به در ببريد 201 00:28:09,441 --> 00:28:19,878 من ترسيده ام 202 00:28:30,064 --> 00:28:35,242 مادر ، شما از اتاقتان خارج شديد ؟ 203 00:28:35,300 --> 00:28:40,160 من فرمانده محافظين سلطنتي هستم و با اجازه پادشاه به ديدن يوري آمده ام 204 00:28:45,946 --> 00:28:48,813 يوري 205 00:28:52,747 --> 00:28:54,475 سويا 206 00:28:54,509 --> 00:28:56,983 بله ، مادر 207 00:28:57,588 --> 00:29:02,830 جومانگ " جول بون " را متحد کرده است 208 00:29:05,217 --> 00:29:09,765 او گام هايش را به طرف ساخت يک ملت جديد بر مي دارد 209 00:29:09,800 --> 00:29:13,964 دردهاي شما بايد به زودي تمام بشوند 210 00:29:14,008 --> 00:29:18,001 من مي دانم که آن سخت است اما بايد استقامت نشان بدهي 211 00:29:18,879 --> 00:29:21,974 بله ، مادر 212 00:29:28,990 --> 00:29:31,926 ملکه در جستجوي شما هستند 213 00:29:33,194 --> 00:29:37,986 چرا ملکه مي خواهند مرا ببينند ؟ 214 00:29:41,101 --> 00:29:45,060 دکتر پزشکي را که سرورم درخواست کرده بودند به اينجا فرستادند 215 00:29:46,297 --> 00:29:48,839 خوب 216 00:29:48,878 --> 00:29:50,868 اين سول لان است 217 00:29:50,912 --> 00:29:53,812 بيا اينجا 218 00:30:02,022 --> 00:30:04,081 يک صندلي بياوريد 219 00:30:08,900 --> 00:30:13,656 من از دکتر پرسيدم که بايد پزشک خصوصي براي شما بگيرم 220 00:30:13,702 --> 00:30:16,561 و او را هر صبح و عصر به اينجا بياورم 221 00:30:16,619 --> 00:30:18,973 من سپاسگذارم 222 00:30:18,974 --> 00:30:23,042 شما همسري هستيد که احتياج دارد ثابت کند که مي تواند از داسو نگهداري کند 223 00:30:23,043 --> 00:30:28,038 شما بايد قوي باشيد تا بو يه او از اين بحران خارج شود 224 00:30:28,081 --> 00:30:33,041 هميشه به آنچه که داسو احتياج دارد نظارت کنيد 225 00:30:33,087 --> 00:30:36,056 بله 226 00:30:36,057 --> 00:30:40,891 من يک سوال از شما داشتم 227 00:31:04,918 --> 00:31:08,012 من بايد به ديدن عاليجناب بروم - بله - 228 00:31:17,171 --> 00:31:19,060 سرورم 229 00:31:21,163 --> 00:31:23,860 شما اينجا چکار مي کنيد ؟ 230 00:31:27,074 --> 00:31:32,034 من شنيدم که سونگ يانگ حالا با جو مانگ است 231 00:31:33,013 --> 00:31:35,039 آن درست است 232 00:31:37,952 --> 00:31:43,423 شما يک بار من را انتقاد مي کنيد و مي گوييد که جومانگ مانند يک اژدها بالا مي رود 233 00:31:43,424 --> 00:31:46,951 و من يک مار هستم 234 00:31:47,995 --> 00:31:57,037 شما گفتيد که من تا موقعي که جول بون متحد نشده است کاري انجام ندهم 235 00:31:57,038 --> 00:32:04,842 اما اين يک فرصت بزرگ براي شماست 236 00:32:05,946 --> 00:32:07,937 يک فرصت ؟ 237 00:32:08,949 --> 00:32:15,821 اين تنها راه براي بو يه او است تا با اتحاد با هان اين بحران را حا کند 238 00:32:16,991 --> 00:32:19,789 من از پدرم خواهم پرسيد 239 00:32:19,827 --> 00:32:25,093 شما مي توانيد اتحاد خود را با هان شروع کنيد 240 00:33:36,470 --> 00:33:42,038 اين خون جنرال جومانگ و رئيس جول بون است 241 00:34:50,011 --> 00:34:52,046 آفرين بر جول بون 242 00:34:52,047 --> 00:35:04,014 آفرين بر جول بون 243 00:35:22,423 --> 00:35:25,223 اين سه پرنده پايدار بار ديگر متولد شده اند 244 00:35:25,281 --> 00:35:29,082 با خون ارتش دامول و جول بون 245 00:35:29,083 --> 00:35:33,953 آن پرنده شروع ملت آينده ما خواهد بود 246 00:35:35,822 --> 00:35:41,896 آن يک روز بر روي زمين قديمي جوسه اون اوج خواهد گرفت 247 00:35:41,897 --> 00:35:48,970 و هيه اون تو خارج مي شود تا يک ملت جديد بسازد 248 00:35:48,971 --> 00:35:57,036 ارتش دامول و جول بون را به خاطر بياوريد حالا آنها با هم مثل برادر و دوست هستند 249 00:35:59,848 --> 00:36:12,827 از حالا در ارتش دامول و جول بون پدر پناهندگان جو سه اون خواهد بود 250 00:36:12,828 --> 00:36:16,863 و يک ملت قوي براي نسل هاي بعد مي سازند 251 00:36:16,864 --> 00:36:19,031 آفرين به جول بون 252 00:36:19,032 --> 00:36:23,993 آفرين به ارتش دامول 253 00:37:04,985 --> 00:37:07,804 من شنيدم شما در جستجوي من بوديد 254 00:37:12,955 --> 00:37:15,081 آنها را براي من بياوريد - بله - 255 00:37:35,328 --> 00:37:37,042 مادر 256 00:37:37,043 --> 00:37:40,945 بو به او نو - بو به او نو - 257 00:37:55,902 --> 00:38:01,035 سرورم غذا و ابريشم براي خانواده تان فرستادند 258 00:38:01,036 --> 00:38:04,801 آنها ديگر گرسنگي نخواهند کشيد 259 00:38:06,840 --> 00:38:11,040 من بايد زودتر از آنها نگاه مي کردم 260 00:38:11,878 --> 00:38:15,041 من مهرباني شما را با وفاداري خودم جبران خواهم کرد 261 00:38:17,677 --> 00:38:19,051 بو به او نو 262 00:38:19,052 --> 00:38:21,851 بله ، سرورم 263 00:38:22,924 --> 00:38:27,884 شما وضعي را که حالا بو يه او در آن است را مي شناسيد 264 00:38:29,063 --> 00:38:36,027 من به شما اين شانس را مي دهم تا کاري براي بو يه او انجام دهيد 265 00:38:39,540 --> 00:38:45,810 مخفيانه به جيه رو برويد و جومانگ را بکشيد 266 00:38:49,983 --> 00:38:54,978 جو مانگ تمام پناهندگاني را که به جيه رو مي روند مي پذيرد 267 00:38:55,924 --> 00:39:03,056 شما گرفته نخواهيد شد اگر خود را به شکل پناهنده در بياوريد 268 00:39:11,906 --> 00:39:17,936 حتي يک ارتش نمي تواند جومانگ را بکشد 269 00:39:18,945 --> 00:39:22,033 اگر شما اين کار را بکنيد به عنوان يک قهرمان ملي شناخته مي شويد 270 00:39:22,056 --> 00:39:27,982 تمام خانواده شما اشراف زاده هستند 271 00:39:30,023 --> 00:39:36,492 من از خانواده شما نگهداري مي کنم تا شما برگرديد 272 00:39:36,527 --> 00:39:44,927 اگر شما برگرديد خانواده شما در خطر خواهند بود 273 00:39:57,985 --> 00:40:02,990 من مي دانستم که جو مانگ با شما به نرمي رفتار نمي کند 274 00:40:02,991 --> 00:40:03,758 اما من نمي دانستم شما اين قدر بزرگ هستيد 275 00:40:03,759 --> 00:40:05,825 اما من نمي دانستم شما اين قدر بزرگ هستيد 276 00:40:05,826 --> 00:40:07,851 او جول بون را متحد کرد 277 00:40:07,895 --> 00:40:10,865 شما نبايد به جو مانگ حسود باشيد 278 00:40:10,866 --> 00:40:13,867 شما بايد يک راه حل پيدا کنيد تا بتوانيد بزرگي خودتان را بدست بياوريد 279 00:40:13,868 --> 00:40:14,857 شما دروغ مي گوييد 280 00:40:14,902 --> 00:40:18,065 اينجا چيزي نيست که انجام بدهم 281 00:40:18,873 --> 00:40:22,969 چرا شما در چانگ آن با من ديدار نمي کنيد ؟ 282 00:40:23,011 --> 00:40:26,881 چرا من مي توانم که به چانگ آن بروم ؟ 283 00:40:26,882 --> 00:40:31,784 سرورم ، هان تنها راه کمک براي بو يه او است تا جان سالم به در ببرد 284 00:40:31,819 --> 00:40:35,051 سرورم شما يک دارايي بزرگ در چانگ آن داريد 285 00:40:35,089 --> 00:40:36,078 ما مي دانم 286 00:40:36,172 --> 00:40:42,922 به يک راه حل فکر کنيد تا از طريق مردم شما را در چانگ آن بشناسند 287 00:40:45,900 --> 00:40:47,993 شما واقعي هستيد 288 00:40:48,837 --> 00:40:52,771 من مجبور هستم به چانگ آن بروم 289 00:40:52,829 --> 00:40:54,252 جنرال 290 00:40:54,344 --> 00:40:56,751 جنرال 291 00:40:57,665 --> 00:40:59,320 جنرال 292 00:41:00,625 --> 00:41:02,176 جنرال 293 00:41:03,553 --> 00:41:05,161 چکار مي کنيد ؟ 294 00:41:08,509 --> 00:41:11,992 موپال مو ، چکار مي کنيد ؟ 295 00:41:12,108 --> 00:41:18,993 ما يک محافظ ساخته ايم که تيرها نمي توانند آن را سوراخ کنند 296 00:41:19,324 --> 00:41:20,435 چي ؟ 297 00:41:51,514 --> 00:41:53,424 آن را بپوشيد 298 00:41:53,551 --> 00:41:54,974 بله 299 00:42:27,945 --> 00:42:33,575 جنرال ، حتي يک رد هم از سر تير نيست 300 00:42:34,879 --> 00:42:38,466 آن من را به حيرت مي اندازد 301 00:42:51,561 --> 00:42:54,882 چه چيزي نادرست است ؟ 302 00:42:59,674 --> 00:43:04,221 ارتش دامول يک ارتش آزاردهنده است و به صورت پنهاني حمله مي کند 303 00:43:05,760 --> 00:43:13,731 همچنين اين يک حفاظت سنگين براي خودمان است 304 00:43:18,343 --> 00:43:22,370 من شانسي ندارم تا از وزن آن بازديد کنم 305 00:43:22,440 --> 00:43:24,638 مرا ببخشيد 306 00:43:25,923 --> 00:43:34,201 دلسرد نباشيد ، ما توانستيم آنها را شکست بدهيم و محافظ آنها را سوراخ کنيم 307 00:43:39,303 --> 00:43:54,282 من به شما قول مي دهم که يک مکان حفاظت بسازم و به شما کمک بيشتري به طور موثر مي کنم تا حمله کنيد 308 00:43:55,768 --> 00:44:02,039 پس اين است جايي که همه مي روند 309 00:44:02,927 --> 00:44:06,323 يه اون تا بال دنبال شما هستند 310 00:44:22,248 --> 00:44:23,442 موضوع چيه ؟ 311 00:44:24,282 --> 00:44:27,310 با من بياييد 312 00:44:28,253 --> 00:44:29,447 کجا ؟ 313 00:44:30,875 --> 00:44:33,391 شما مي فهميد 314 00:44:52,244 --> 00:44:55,442 ما به کجا مي رويم ؟ 315 00:45:28,281 --> 00:45:30,248 من کجا هستم ؟ 316 00:45:31,685 --> 00:45:36,677 اين قصر براي يک ملت جديد است و ارتش دامول و جول بون قصد ساخت آن را دارند 317 00:45:40,966 --> 00:45:44,930 من آماده ام براي يک مدت طولاني 318 00:45:44,931 --> 00:45:52,063 براي روز ارتش دامول و جول بون را براي يک ملت جديد بسازيد 319 00:47:01,273 --> 00:47:04,299 اين مکان بزرگ است 320 00:47:05,277 --> 00:47:09,474 اين قصر به با شکوهي قصر بو يه او است - بله - 321 00:47:14,453 --> 00:47:18,253 رئيس سونگ يانگ شما بايد با احتياط براي ساعتي در خودتان نگه داريد 322 00:47:19,257 --> 00:47:21,453 شما چطور يک قصر را ساختيد ؟ 323 00:47:25,297 --> 00:47:28,391 آن " سو سه او نو " بود 324 00:47:30,469 --> 00:47:38,239 رئيس پول زيادي را براي اين قصر صرف کرده است 325 00:47:39,378 --> 00:47:45,450 ما نبايد اين قصر را کامل کنيم 326 00:47:45,451 --> 00:47:48,614 اگر رئيس تعيين نشد ما بايد آينده را آماده کنيم 327 00:47:51,389 --> 00:47:55,225 حالا ما جول بون را متحد کرده ايم 328 00:47:55,226 --> 00:48:01,598 ما بايد پي و خانه 3 پرنده پايدار را اينجا قرار بدهيم 329 00:48:28,964 --> 00:48:32,263 به اين ترتيب ما بايد مرد هاي قوي را براي ارتش دامول و جول بون متحد کنيم 330 00:48:32,264 --> 00:48:36,257 ما بايد نيروهاي خود را تجديد قوا کنيم 331 00:48:37,469 --> 00:48:45,241 حتي ما لازم است که جلو برويم و براي ملت خود يک اسم جديد انتخاب کنيم 332 00:48:46,378 --> 00:48:49,369 ما بايد به تمام حرف هاي رئيس گوش دهيم 333 00:48:49,415 --> 00:48:54,409 لطفا با عقيده هايي که دارد او را ملاقات کنيد 334 00:48:55,253 --> 00:48:57,313 من مي فهمم 335 00:48:59,493 --> 00:49:05,397 ما ارتش دامول و جول بون را متحد مي کنيم 336 00:49:06,232 --> 00:49:09,291 اوه يه ، هيه اوپ ، مو گول و ماک گاه 337 00:49:09,335 --> 00:49:13,293 برويد و شماره ها را به اندازه پنج قبيله بگيريد 338 00:49:15,407 --> 00:49:20,400 ما هنوز در مورد موضوع مهم حرف نزده ايم 339 00:49:21,214 --> 00:49:22,373 منظور شما چيست ؟ 340 00:49:22,413 --> 00:49:25,415 ما راجع به اين قبلا حرف زده ايم 341 00:49:25,416 --> 00:49:29,409 چه کسي پيش امپراطور رفته بود ؟ 342 00:49:42,500 --> 00:49:46,271 چه موقع موجودي جمع شده به خطر مي افتد 343 00:49:46,272 --> 00:49:50,436 رئيس ثروتي جمع کرد تا يک قصر بسازد 344 00:49:52,244 --> 00:49:56,080 ارتش دامول سعي خواهد کرد که ارتش جنرال جومانگ را براي پادشاه بسازد 345 00:49:56,081 --> 00:50:01,252 اما رئيس تمام وقت خود را براي ملت گذاشت 346 00:50:01,253 --> 00:50:04,221 او بايد ملکه باشد 347 00:50:18,404 --> 00:50:23,340 شما کسي ديگر هستيد که بدون جنگ جول بون را متحد کرديد که بجنگد 348 00:50:23,375 --> 00:50:28,402 شما بايد امپراطور باشيد 349 00:50:29,281 --> 00:50:33,478 شما همين حالا بايد موضوع را حل کنيد 350 00:50:35,353 --> 00:50:39,255 رئيس سو سه او نو به ما خيانت نمي کند 351 00:50:39,291 --> 00:50:42,259 شما چطور مطمئن هستيد ؟ 352 00:50:42,293 --> 00:50:44,284 چي ؟ 353 00:50:45,230 --> 00:50:47,426 من از آن موضوع نگهداري مي کنم 354 00:50:48,233 --> 00:50:51,203 ما هيچ گفتگويي براي الآن نکرده ايم 355 00:52:02,241 --> 00:52:03,435 جنرال 356 00:52:06,411 --> 00:52:08,311 بيا داخل 357 00:52:19,495 --> 00:52:25,389 من مي خواستم با شما حرف بزنم 358 00:52:39,048 --> 00:52:42,450 گوگاريو 359 00:52:47,453 --> 00:52:53,483 اين نام ملت جديدما خواهد بود بعد از اينکه ما " هيه اون تو " را بيرون کرديم 360 00:52:55,226 --> 00:52:57,286 شما به چه چيزي فکر مي کنيد ؟ 361 00:53:00,398 --> 00:53:03,232 گوگاريو 362 00:53:06,438 --> 00:53:12,398 او مي خواهد روشنترين و بالاترين ملت در جهان را داشته باشد 363 00:53:16,382 --> 00:53:23,155 و اينکه قوي ترين و موفقترين ملت زير خورشيد باشد 364 00:53:23,156 --> 00:53:31,221 تا اينکه مردم را به وسيله گرسنگي و جنگ شکنجه بدهد 365 00:53:38,302 --> 00:53:40,328 جنرال 366 00:53:41,732 --> 00:53:43,040 بله ؟ 367 00:53:44,938 --> 00:53:51,348 من مي خواهم شما امپراطور گوگاريو بشويد 368 00:53:58,290 --> 00:54:04,463 همين طور من خشمگين بودم که شما سونگ يانگ را بخشيديد 369 00:54:04,733 --> 00:54:16,306 من سعي کردم که بروم با " بي ريو " بجنگم اما شما مي گوييد که " بي ريو " قسمتي از مردم است 370 00:54:18,310 --> 00:54:21,935 اگر براي شما نيست 371 00:54:21,976 --> 00:54:29,319 ما با غرور به جول بون مي رويم و بدون جنگ تسليم نمي شويم 372 00:54:29,320 --> 00:54:35,023 من آنقدر ادامه مي دهم تا بنياد گوگاريو را بر پا کنم 373 00:54:35,077 --> 00:54:45,094 و با افتخارو پيروزي سرزمين وسيع و قديمي جو سه اون را باز مي گرداند 374 00:54:50,243 --> 00:55:01,210 من ايمان دارم که شما يک ملت براي اميد دادن به مردم تاسيس مي کنيد 375 00:55:18,270 --> 00:55:22,439 آن بايد يک سفر طولاني به ناهمواري ها انجام دهد 376 00:55:22,440 --> 00:55:25,239 مدت زيادي چيزي نديدند 377 00:55:27,411 --> 00:55:30,380 پدر 378 00:55:32,416 --> 00:55:36,375 فرماندار منتظر شما هستند برويد 379 00:55:46,593 --> 00:55:49,333 يک صندلي بياوريد 380 00:55:58,608 --> 00:56:04,304 من شنيدم که مردم بيشتري دارند بو يه او را ترک مي کنند 381 00:56:04,349 --> 00:56:13,281 آن غمگين است ، اما نيمي از پناهندگان جول بون وارد بو يه او مي شوند 382 00:56:14,293 --> 00:56:21,494 اگر مردم بيشتري بو يه او را ترک کنند آن وقت بو يه او خواهد مرد 383 00:56:28,407 --> 00:56:36,847 تنها راه براي بو يه او اين است که جو مانگ را به خارج براند و به ارتش دامول پاسخ دهد 384 00:56:36,848 --> 00:56:43,354 و جول بون است که با هان يک اتحاد مي سازد 385 00:56:43,355 --> 00:56:48,359 سرورم ، او راست مي گويد 386 00:56:48,360 --> 00:56:50,294 بو يه او و هان بايد با هم متحد شوند 387 00:56:50,295 --> 00:56:54,497 و تمام کشور از تجارت با جول بون ممنوع مي کند 388 00:56:54,498 --> 00:57:04,237 اگر ما نتوانيم تجارت کنيم ، اين يک بحران براي جو مانگ و جول بون خواهد بود 389 00:57:10,248 --> 00:57:13,239 شما به چه چيزي فکر مي کنيد ؟ 390 00:57:22,326 --> 00:57:25,295 شما اهل کجا هستيد ؟ - من اهل " اوکي جه او " هستم - 391 00:57:29,467 --> 00:57:31,458 جلو برويد 392 00:57:42,214 --> 00:57:45,445 اين پناهندگان اهل کجا هستند ؟ - آنها اهل " اوکي جه او " هستند - 393 00:57:47,451 --> 00:57:50,454 اوکي جه او ؟ - بله - 394 00:57:51,956 --> 00:57:55,325 همه خيلي قديمي نگاه مي کنند 395 00:57:55,326 --> 00:57:57,098 من از اينکه شما اينجا هستيد خوشحال هستم 396 00:57:57,144 --> 00:57:59,219 به آنها اجازه رفتن بدهيد - بله - 397 00:58:00,398 --> 00:58:03,368 جلو برويد 398 00:58:12,310 --> 00:58:14,210 صبر کنيد 399 00:58:25,456 --> 00:58:28,325 شما گفتيد که اهل " اوکي جه او " هستيد ؟ 400 00:58:28,326 --> 00:58:30,317 بله 401 00:58:35,266 --> 00:58:36,427 جلو برويد 402 00:58:48,281 --> 00:58:49,406 چه چيزي نادرست است ؟ 403 00:58:51,416 --> 00:58:54,179 او به صورت آشنايي نگاه مي کند 404 00:58:54,286 --> 00:58:55,275 آه ، عجله کنيد 405 00:58:55,320 --> 00:58:58,289 چرا ممکن است کسي از " اوکي جه او " را بشناسد ؟ 406 00:58:58,290 --> 00:59:01,282 احتمالا شما آن مرد را درست انتخاب نکرديد 407 00:59:13,304 --> 00:59:15,372 شما آن را بازرسي کرديد ؟ 408 00:59:15,373 --> 00:59:19,331 ما به آنها شرايط خودمان را مي دهيم اما به حد کافي نداريم 409 00:59:19,377 --> 00:59:24,177 ما به آنها شرايط خودمان را مي دهيم اما به حد کافي نداريم 410 00:59:24,215 --> 00:59:27,344 ما نمي توانيم ديگر پناهندگان را بپذيريم 411 00:59:27,418 --> 00:59:31,411 ما ديگر نمي توانيم شرايط بدهيم 412 00:59:32,324 --> 00:59:38,320 ما نمي خواهيم که اين را انجام بدهم اما ما نمي توانيم ديگر پناهندگان را بپذيريم 413 00:59:39,431 --> 00:59:45,301 آنها هزاران گام برداشته اند تا بيچارگان را بيابند مت نمي توانيم آنها را در خارج از اينجا بچرخانيم 414 00:59:47,205 --> 00:59:51,335 من فکر مي کنم تا يک راه براي مسئله غذا پيدا کنم 415 00:59:52,344 --> 00:59:57,304 بياييد به پناهندگاني که لايق کار هستند يک کار بدهيد 416 00:59:57,820 --> 00:59:59,764 بله - بله - 417 01:00:10,195 --> 01:00:11,495 چه چيزي ادامه دارد ؟ 418 01:00:11,496 --> 01:00:18,502 در 10 روز آنها يک رقابت مي کنند تا آدم هاي با استعداد را بيابند 419 01:00:18,503 --> 01:00:24,464 حتي پناهندگان دوست دارند اگر ما استعداد داريم در يک دفتر بمانيم 420 01:00:37,422 --> 01:00:39,286 آماده 421 01:00:41,358 --> 01:00:43,224 شليک کنيد 422 01:00:45,262 --> 01:00:46,422 بعد 423 01:00:49,435 --> 01:00:51,435 آماده 424 01:00:51,436 --> 01:00:53,404 شليک کنيد 425 01:00:55,273 --> 01:00:57,241 بعد 426 01:02:19,291 --> 01:02:21,224 دست نگه داريد 427 01:02:32,337 --> 01:02:34,272 اين جنرال جومانگ است 428 01:02:34,339 --> 01:02:36,398 احترام بگذاريد 429 01:02:44,482 --> 01:02:46,449 شما اهل کجا هستيد ؟ 430 01:02:47,451 --> 01:02:50,454 من اهل " اوکي جه او " هستم 431 01:02:50,455 --> 01:02:53,253 شما يک جنگجوي با استعداد هستيد 432 01:02:54,224 --> 01:02:57,461 من قبلا مامور اجرايي ارتش " اوکي جه او " بودم 433 01:02:57,462 --> 01:03:00,431 دوست داريد که يک به يک انجام دهيد 434 01:03:02,435 --> 01:03:07,370 اگر شما اجازه بدهيد 435 01:03:07,371 --> 01:03:08,360 مو گول 436 01:03:08,406 --> 01:03:09,464 بله ؟ 437 01:03:10,275 --> 01:03:12,368 چرا شما با او مي جنگيد ؟ 438 01:03:13,949 --> 01:03:16,369 بسيار خوب 439 01:04:31,355 --> 01:04:33,255 کافي است 440 01:04:48,373 --> 01:04:50,340 اسم شما چيست ؟ 441 01:04:50,375 --> 01:04:52,342 نام من " بو به او نو " است 442 01:04:56,313 --> 01:05:01,445 او را افسر اجرايي ستاد ما در دفاع کردن منصوب کنيد 443 01:05:04,813 --> 01:05:07,453 بله ، قربان