1 00:01:48,073 --> 00:01:49,198 ! ايست 2 00:01:55,375 --> 00:01:57,215 اهل كجاييد؟ 3 00:01:57,307 --> 00:01:59,385 ما اهل كائه ما هستيم 4 00:01:59,501 --> 00:02:02,405 اين شراب ها رو به اقامتگاههاي بيريو تحويل مي ديم 5 00:02:02,498 --> 00:02:04,089 شراب؟ 6 00:02:06,349 --> 00:02:08,223 در بشكه رو باز كن 7 00:02:12,138 --> 00:02:15,320 دم دروازه ورود ما رو تاييد كردند 8 00:02:15,344 --> 00:02:16,755 ! اي رذل 9 00:02:16,825 --> 00:02:18,838 ! گفتم بازش كن 10 00:02:18,873 --> 00:02:22,104 ! مقام مسئول اينجا من هستم 11 00:02:53,766 --> 00:02:55,941 بايد چيزي بهتون بگم 12 00:03:07,016 --> 00:03:12,964 بعد از اينكه اينها رو به اونجا تحويل دادم بيشتر بهت مي دم 13 00:03:13,589 --> 00:03:17,801 خيلي خوبه 14 00:03:19,456 --> 00:03:23,091 مي تونيد بريد 15 00:03:51,764 --> 00:03:53,326 اين رو با شراب مخلوط كن 16 00:03:53,373 --> 00:03:54,854 چي هست؟ 17 00:03:54,912 --> 00:03:58,557 اين پودر يك گياه سمّيه 18 00:03:59,055 --> 00:04:04,485 بعد از خوردن اين شراب ارتش بيريو مي ميرند و اونها خواهند فهميد كه ما به داخلشون نفوذ كرديم 19 00:04:04,486 --> 00:04:06,210 نگران نباش 20 00:04:06,233 --> 00:04:09,015 اين پودر اونها رو نمي كشه 21 00:04:09,073 --> 00:04:13,082 فقط دچار ضعف و سستي مي شن مثل وقتي كه مست مي كنند 22 00:04:14,513 --> 00:04:16,932 با شراب مخلوطش كن 23 00:04:18,100 --> 00:04:23,965 اول بايد ببينيم سونگ يانگ كجاست بعدش بايد محل تجهيزات جنگي و اردوگاهش رو پيدا كنيم 24 00:04:24,208 --> 00:04:26,257 فهميدم 25 00:04:26,766 --> 00:04:29,777 نبايد بگذاريم كسي بفهمه كه ما به داخل نفوذ كرديم 26 00:04:29,847 --> 00:04:35,567 از مواجهه با دشمن خودداري كنيد مگر اينكه زندگيمون در خطر باشه 27 00:05:21,602 --> 00:05:26,289 نبايد به شاهزاده داسو بگيم كه جومانگ بون گيه رو ترك كرده؟ 28 00:05:26,347 --> 00:05:27,770 اوه ول كن 29 00:05:27,863 --> 00:05:30,251 اول بايد بفهميم كجا داره مي ره 30 00:05:31,415 --> 00:05:33,443 دنبالم بيا 31 00:05:49,602 --> 00:05:51,117 بياييد امشب اينجا اردو بزنيم 32 00:05:51,175 --> 00:05:52,147 بله 33 00:05:52,807 --> 00:05:54,646 براي اردو زدن آماده بشيد 34 00:05:54,704 --> 00:05:56,706 بله 35 00:06:16,876 --> 00:06:18,208 آهاي تو 36 00:06:18,774 --> 00:06:20,303 دنبالم بيا 37 00:06:21,510 --> 00:06:23,081 چرا؟ 38 00:06:23,663 --> 00:06:27,557 مي خوام سر جومانگ رو از بدن جدا كنم و به شاهزاده داسو تقديم كنم 39 00:06:27,615 --> 00:06:29,187 چي؟ 40 00:06:29,567 --> 00:06:31,974 عقلتون سر جاشه؟ 41 00:06:32,058 --> 00:06:34,841 مي خواهيد واقعا بريد به پايگاه ارتش دامول ؟ 42 00:06:34,887 --> 00:06:37,091 بله. 43 00:07:51,294 --> 00:07:53,770 ! يالا! پاهاتو به كار بنداز 44 00:07:54,360 --> 00:07:59,237 اون قويه، اما اصلا مهارت نداره 45 00:08:18,196 --> 00:08:20,222 ! خوبه 46 00:08:20,817 --> 00:08:24,948 اگر كسي مي خواد با من كشتي بگيره بياد بيرون 47 00:08:25,064 --> 00:08:30,619 ... اگر به من ضربه بزني ده سكه ي برنز بهت مي دم 48 00:08:41,894 --> 00:08:43,311 كسي هست؟ 49 00:08:44,057 --> 00:08:46,951 !چه آدمهاي رقت انگيزي 50 00:08:47,055 --> 00:08:51,351 چطور مي خواهيد بريد به جنگ ارتش هان در حاليكه يه ذره هم دل و جرات نداريد؟ 51 00:08:54,024 --> 00:08:55,633 ! ژنرال 52 00:08:55,749 --> 00:08:58,893 بيخودي اونجا مخفي نشو 53 00:08:58,939 --> 00:09:01,137 ! بيا بجنگيم 54 00:09:08,413 --> 00:09:10,484 ژنرال منتظر چي هستيد؟ 55 00:09:10,577 --> 00:09:12,310 ! بريد 56 00:09:15,053 --> 00:09:16,833 ! عجله كنيد 57 00:09:16,995 --> 00:09:18,855 ! بس كنيد 58 00:09:19,005 --> 00:09:20,317 ! داريد خشونت مي كنيد 59 00:09:21,060 --> 00:09:23,119 خوبه ديگه 60 00:09:25,459 --> 00:09:33,230 بياييد ببينيم آيا شما مي تونيد بگيد من چه موقع از بينتون رد ميشم 61 00:09:40,001 --> 00:09:41,401 ! ژنرال 62 00:09:42,049 --> 00:09:45,669 من سكه هاي برنزي ام رو روي اين مسابقه شرط مي بندم 63 00:09:45,762 --> 00:09:48,311 شما روي چي شرط مي بنديد؟ 64 00:09:54,214 --> 00:10:06,232 من روي اين شمشير فولادي كه موپال مو مخصوص من ساخته شرط مي بندم 65 00:10:10,109 --> 00:10:12,002 شمشير فولادي؟ 66 00:10:12,071 --> 00:10:14,107 ! خوبه 67 00:11:57,565 --> 00:11:59,116 موپال مو 68 00:12:00,052 --> 00:12:05,608 متاسفم اما فكر كنم بايد يكي ديگه برام بسازي 69 00:12:06,057 --> 00:12:08,152 خيلي ضعيفي 70 00:12:08,198 --> 00:12:11,363 چه فايده از ساختن يك شمشير فولادي؟ 71 00:12:11,421 --> 00:12:12,636 ! ژنرال 72 00:12:12,717 --> 00:12:17,066 چرا يك شمشير چوبي براتون نسازم؟ 73 00:12:34,733 --> 00:12:36,272 فكر كردم مي خواستيد سر جومانگ رو بياريد 74 00:12:36,365 --> 00:12:38,146 چرا داريم ميريم؟ 75 00:12:42,687 --> 00:12:49,156 من تعداد زيادي از فرماندهان ارتش بويه يو رو ملاقات كرده ام اما تا حالا هيچ كس رو شبيه اون نديدم 76 00:12:50,278 --> 00:12:52,734 ارتش دامول رو ديده ايد؟ 77 00:12:52,907 --> 00:13:00,235 اونها در اين هواي سرد در هواي آزاد اردو مي زنند و در عين حال هيچ كس خسته و كوفته به نظر نمياد 78 00:13:03,645 --> 00:13:09,535 چشمانشون مملو از حس وفاداري به جومانگه 79 00:13:09,685 --> 00:13:14,288 نمي توني كسي رو به زور وادار كني 80 00:13:15,200 --> 00:13:21,057 حالا ديگه از جومانگ و ارتش دامول مي ترسم 81 00:13:33,585 --> 00:13:35,779 براي ملحق شدن فوري به گيه رو 82 00:13:35,826 --> 00:13:39,181 بايد بعد از عبور از مرز بويه يو از تپه هاي چان سو عبور كنيم 83 00:13:39,239 --> 00:13:42,306 اگر هنگام عبور از مرز بويه يو با ارتش اون درگير بشيم 84 00:13:42,376 --> 00:13:45,134 مجبوريم كه با بويه يو هم وارد جنگ بشيم 85 00:13:45,204 --> 00:13:49,450 ما عجله داريم و مجبوريم كه يك مسير انحرافي در پيش بگيريم 86 00:13:52,797 --> 00:13:56,604 شما اصلا نمي دونيد كه سونگ يانگ و ارتش هان چه وقت به گيه رو حمله مي كنند 87 00:13:56,673 --> 00:13:59,942 بايد اين ريسكو بكنيم 88 00:14:00,023 --> 00:14:02,719 متوجه نميشي؟ 89 00:14:02,742 --> 00:14:05,861 مي دونم كه گيه رو الان در وضعيت اضطراريه 90 00:14:05,919 --> 00:14:09,845 نمي دوني چرا گفتم بايد مسير انحرافي در پيش بگيريم؟ 91 00:14:09,937 --> 00:14:12,877 تا وقتي بانو يوهووا و بانو يه سويا در بويه يو هستند 92 00:14:12,923 --> 00:14:17,361 بايد از هر گونه درگيري با بويهي يو پرهيز كنيم 93 00:14:27,773 --> 00:14:33,536 بياييد از مرز تپه هاي چان سو بگذريم 94 00:14:33,652 --> 00:14:35,075 ! ژنرال 95 00:14:35,133 --> 00:14:38,489 مي تونيم سه روز جلو بيافتيم اگر از درگيري با بويه يو خودداري كنيم 96 00:14:38,547 --> 00:14:43,615 اين ايده ي بهتري از مسير انحرافيه 97 00:14:43,661 --> 00:14:47,614 مرزي كه به تپه هاي چان سو راه داره بدون محافظ رها شده 98 00:14:47,672 --> 00:14:52,666 اگر شب پيشروي كنيم ميتونيم از درگير شدن با ارتش بويه يو خودداري كنيم 99 00:14:56,039 --> 00:14:58,550 اوه يي و موگول 100 00:14:58,608 --> 00:15:00,848 چند نگهبان ورزيده بردار و ببين پادگان هاي مرزي چه كار مي كنند 101 00:15:00,917 --> 00:15:01,958 اطاعت 102 00:16:27,414 --> 00:16:31,179 من مي خوام قافله ي تجاري ام رو به بويه يو ببرم 103 00:16:32,916 --> 00:16:39,743 سعي مي كنم تاريخچه ي جوسيون رو كه دنبالش مي گردي پيدا كنم 104 00:16:39,894 --> 00:16:41,502 كار آسوني نيست 105 00:16:41,629 --> 00:16:43,279 فكر مي كنيد مي تونيد انجامش بديد؟ 106 00:16:43,313 --> 00:16:45,732 من يك بازرگانم 107 00:16:45,801 --> 00:16:51,792 مي تونم با هر كس معامله كنم و چيزي رو كه مي خوام پيدا كنم 108 00:16:51,873 --> 00:16:53,235 نگران نباش 109 00:16:56,832 --> 00:17:04,052 در ضمن بهت مي گم توي بويه يو چه خبره 110 00:17:07,345 --> 00:17:11,963 مي شه يه لطف بزرگ در حقم بكنيد استاد چان 111 00:17:12,171 --> 00:17:14,552 چي مي خواي؟ 112 00:17:14,607 --> 00:17:26,101 مادرم، همسرم و پسر كوچكم كه هرگز نديدمش در بويه يو هستند 113 00:17:28,626 --> 00:17:34,531 مي تونيد نامه ام رو به مادرم برسونيد؟ 114 00:17:35,835 --> 00:17:40,742 خانواده ام در بويه يو به دلايل سياسي گروگان هستند 115 00:17:40,848 --> 00:17:46,780 اگر در حين رسوندن نامه دستگير بشين به دردسر بزرگي مي افتيد 116 00:17:46,846 --> 00:17:52,101 هيچ تضميني نمي دم اما سعي ام رو مي كنم 117 00:17:54,234 --> 00:17:56,102 ممنونم 118 00:18:36,067 --> 00:18:37,177 ! ژنرال 119 00:18:40,573 --> 00:18:42,182 چي شده؟ 120 00:18:42,193 --> 00:18:46,155 دو نگهبان كشيك مرده اند 121 00:18:48,812 --> 00:18:54,062 فكر مي كنم يكي داره سعي مي كنه ما رو تعقيب كنه 122 00:18:59,841 --> 00:19:02,572 نبايد بگذاريم كسي بفهمه كه داريم ميريم به گيه رو 123 00:19:02,688 --> 00:19:06,912 خيلي با احتياط بفهميد كي داره مارو تعقيب مي كنه 124 00:19:07,405 --> 00:19:08,435 بله 125 00:19:23,394 --> 00:19:26,311 ممكنه از سرما يخ بزنيم 126 00:19:26,380 --> 00:19:28,820 چرا برنمي گرديم؟ 127 00:19:28,912 --> 00:19:33,046 اگر مي خواهيم به شاهزاده داسو گزارش كنيم 128 00:19:33,069 --> 00:19:36,064 بايد بفهميم ارتش دامول كجا داره مي ره 129 00:19:36,192 --> 00:19:38,037 فقط دهنتو ببند 130 00:20:03,731 --> 00:20:05,202 ! برادر 131 00:21:02,036 --> 00:21:05,126 اقامتگاههاي بيريو 132 00:22:15,282 --> 00:22:18,151 نمي تونم بگذارم بري اونجا 133 00:22:19,609 --> 00:22:21,145 موافقم 134 00:22:21,180 --> 00:22:22,892 من نگهبانان جلويي رو هدايت مي كنم 135 00:22:22,985 --> 00:22:25,039 فقط اينجا بمون و منتظر باش 136 00:22:26,686 --> 00:22:32,080 سرنوشت گيه رو اينجا تعيين ميشه 137 00:22:33,622 --> 00:22:37,438 نگهبانان جلويي به همراه چان سو دارند زندگي شون رو به خطر مي اندازند 138 00:22:37,623 --> 00:22:40,252 بايد وظيفه ام رو به عنوان رييس انجام بدم 139 00:22:42,772 --> 00:22:47,064 اگر من و نگهبانان نتونستيم زنده به گيه رو برگرديم 140 00:22:47,065 --> 00:22:49,329 مي خوام ارتش رو تو رهبري كني 141 00:22:54,371 --> 00:22:56,199 نگران نباش 142 00:22:57,513 --> 00:23:03,275 به خاطر بيريو و اون جيو زنده برمي گردم 143 00:23:18,798 --> 00:23:20,187 چي شد؟ 144 00:23:21,147 --> 00:23:25,231 ما بدون هيچ صدمه اي به اقامتگاههاي سونگ يانگ نفوذ كرديم 145 00:23:28,973 --> 00:23:33,753 اونها با يك حمله ي غير منتظره ي ما روبرو مي شن 146 00:23:33,764 --> 00:23:37,672 به محض اين كه سربازان خط اول سوسيونو ماموريتشونو انجام بدن 147 00:23:39,520 --> 00:23:42,841 ارتش رو آماده كنيد 148 00:23:48,775 --> 00:23:50,318 چه اتفاقي افتاده؟ 149 00:23:50,422 --> 00:23:54,712 خبر رسيده كه اون بي هيچ آسيبي به اقامتگاههاي سونگ يانگ نفوذ كرده 150 00:23:54,805 --> 00:23:59,416 چاره اي نداريم جز اينكه همه چيز رو به خدا بسپاريم 151 00:23:59,544 --> 00:24:04,073 هنوز براي اجتناب كردن از جنگ دير نشده 152 00:24:04,200 --> 00:24:10,357 حتي اگر اون موفق بشه ما منتظر فرصتي براي جنگ رو در رو نمي شيم 153 00:24:10,450 --> 00:24:14,176 اگر آماده ي فدا كردن زندگي مون هستيم كه جايي براي ترسيدن وجود نداره 154 00:24:15,386 --> 00:24:17,248 هراس نداشته باشيد 155 00:24:19,057 --> 00:24:20,507 مباشر يانگ تاك 156 00:24:20,611 --> 00:24:21,531 بله؟ 157 00:24:23,073 --> 00:24:25,966 عمده ي ارتش گيه رو از سربازان اجير شده تشكيل شده 158 00:24:26,059 --> 00:24:30,231 نمي شه انتظار وفاداري بي قيد و شرط از اونها داشت 159 00:24:30,277 --> 00:24:34,033 مواظب باش فرار نكنند 160 00:24:34,174 --> 00:24:36,232 بله فهميدم 161 00:24:44,917 --> 00:24:47,183 عاليجناب 162 00:24:51,151 --> 00:24:52,471 خوش اومديد 163 00:24:52,552 --> 00:24:54,124 بنشينيد 164 00:25:01,066 --> 00:25:04,034 يه نگاهي به اون بياندازيد 165 00:25:11,473 --> 00:25:13,235 مي توني بري 166 00:25:24,494 --> 00:25:26,606 اون كي بود؟ 167 00:25:26,722 --> 00:25:29,036 دختر افسر مالياتيه 168 00:25:29,060 --> 00:25:31,294 ار اونجايي كه داسو فرزندي نداره 169 00:25:31,328 --> 00:25:34,430 دارم فكر مي كنم اونو به عنوان همسر دوم داسو انتخاب كنم 170 00:25:37,216 --> 00:25:40,313 به نظرم انتخاب عاقلانه اي كرديد 171 00:25:40,371 --> 00:25:49,246 اون ميتونه براي شاهزاده داسو فرزندي رو كه مي خواهيد بدنيا بياره 172 00:25:50,186 --> 00:25:52,079 واقعا؟ 173 00:26:07,285 --> 00:26:08,824 چي شد؟ 174 00:26:08,998 --> 00:26:12,898 اون حتي دختر افسر ماليات رو به پيشگو مائوريونگ نشون داد 175 00:26:13,014 --> 00:26:16,196 فكر كنم مي خواد اونو به عنوان به همسري داسو دربياره 176 00:26:18,393 --> 00:26:22,713 همه اش تقصير يو سوياست 177 00:26:22,840 --> 00:26:25,672 ملكه يك نوه ي پسري مي خواد 178 00:26:25,730 --> 00:26:28,178 بخاطر اينكه مي بينه يه سويا با پسرش توي قصر قدم ميزنه 179 00:26:31,185 --> 00:26:34,527 اتفاقي براي يه سويا افتاده؟ 180 00:26:34,665 --> 00:26:36,355 نه سرورم 181 00:26:36,934 --> 00:26:38,693 چي شده؟ 182 00:26:38,762 --> 00:26:42,292 ! الان بايد افتاده باشه 183 00:26:46,358 --> 00:26:47,631 موضوع چيه؟ 184 00:26:47,712 --> 00:26:50,106 بانو يوهووا اينجا هستند 185 00:26:52,475 --> 00:26:54,285 ملكه الان حالشون خوب نيست 186 00:26:54,378 --> 00:26:56,240 بگيد كه الان دسترسي به ايشون ممكن نيست Tell her she's not available right now. 187 00:26:57,897 --> 00:26:59,397 نه 188 00:26:59,814 --> 00:27:01,243 بياريدش داخل 189 00:27:18,716 --> 00:27:20,671 چي شما رو به اينجا كشونده؟ 190 00:27:21,039 --> 00:27:23,097 بگذارش زمين 191 00:27:28,218 --> 00:27:30,105 اون چيه؟ 192 00:27:30,665 --> 00:27:31,681 براتون يك داروي تقويتي تهيه كردم 193 00:27:31,822 --> 00:27:37,174 بخاطر رسيدگي و توجهتون نسبت به سويا و يوري 194 00:27:37,243 --> 00:27:40,190 بنوشيدش 195 00:27:42,510 --> 00:27:47,449 من احتياج به هيچ دارويي ندارم 196 00:27:47,541 --> 00:27:51,124 ميترسي مسمومش كرده باشم؟ 197 00:27:54,063 --> 00:27:58,087 يه سويا و يوري رو رها كن 198 00:27:58,168 --> 00:28:03,687 اگر سعي كني باز هم به اونها آسيب برسوني نمي بخشمت 199 00:28:03,838 --> 00:28:06,000 آسيب برسونم؟ 200 00:28:06,127 --> 00:28:07,674 درباره ي چي حرف مي زني؟ 201 00:28:08,172 --> 00:28:12,284 دقيقا مي دوني راجع به چي حرف مي زنم 202 00:28:44,077 --> 00:28:47,169 بون گيه رو گشتي؟ 203 00:28:47,366 --> 00:28:48,258 بله 204 00:28:49,001 --> 00:28:52,127 جومانگ بون گيه رو با ارتش دامول ترك كرده 205 00:28:53,453 --> 00:28:55,266 كجا رفته؟ 206 00:28:56,251 --> 00:28:59,772 هنوز نمي دونم 207 00:28:59,922 --> 00:29:03,163 اين فرصت خوبيه براي حمله به بون گيه 208 00:29:18,056 --> 00:29:20,590 چي باعث شده بياييد اينجا؟ 209 00:29:20,995 --> 00:29:22,538 پدر 210 00:29:22,665 --> 00:29:27,813 جومانگ با ارتش دامول از بون گيه رفته 211 00:29:28,333 --> 00:29:31,159 حالا فرصت خوبيه براي حمله به بون گيه 212 00:29:34,876 --> 00:29:37,312 يك سپاه به من بديد 213 00:29:37,393 --> 00:29:40,602 اينطوري مي تونم به بون گيه حمله كنم و اقامتگاههاي جومانگ رو تصرف كنم 214 00:29:46,648 --> 00:29:51,110 اگر مي خواهيم ارتش دامول رو گير بياندازيم اول بايد اقامتگاهشون رو تصرف كنيم 215 00:29:52,770 --> 00:29:57,092 راجع بهش فكر مي كنم 216 00:29:58,488 --> 00:30:03,194 منم اول سربازها رو احضار مي كنم و منتظر دستورتون مي مونم 217 00:30:04,659 --> 00:30:08,137 عاليجناب بانو يوهووا اينجا هستند 218 00:30:10,543 --> 00:30:11,619 بگيد بيان داخل 219 00:30:11,689 --> 00:30:13,301 بله قربان 220 00:30:15,779 --> 00:30:17,238 مي توني بري 221 00:30:31,003 --> 00:30:32,252 بنشينيد 222 00:30:40,912 --> 00:30:44,326 نشانه اي از بهبودي داريد؟ 223 00:30:44,384 --> 00:30:49,144 تنها راه بهبودي و شفاي من فرو كش كردن خشم خدايانه 224 00:30:49,771 --> 00:30:55,119 عاليجناب اومدم اينجا تا براي آخرين بار ازتون خواهشي كنم 225 00:30:58,113 --> 00:31:02,191 خواهش مي كنم بگذاريد سويا و يوري بروند 226 00:31:04,144 --> 00:31:06,058 نمي خوام درباره اش موضوع صحبت كنم 227 00:31:06,399 --> 00:31:09,166 وقتش كه برسه ميفرستمشون برن 228 00:31:09,774 --> 00:31:13,194 و وقت مناسبش چه موقع است؟ 229 00:31:14,488 --> 00:31:19,338 وقتي كه هيچ خطري از جنگ بين بويه يو و ارتش دامول وجود نداشته باشه 230 00:31:20,382 --> 00:31:23,734 من از يه سويا و يوري محافظت مي كنم 231 00:31:23,815 --> 00:31:25,181 نگران نباشيد 232 00:31:25,724 --> 00:31:28,217 شما مي خواهيد از اونها محافظت كنيد؟ 233 00:31:28,861 --> 00:31:30,119 عاليجناب 234 00:31:30,602 --> 00:31:33,628 يه نفر سعي كرد يوري رو مسموم كنه 235 00:31:33,698 --> 00:31:38,839 نمي تونم بگذارم اونها در قصر بمونند در حاليكه زندگي شون در خطره 236 00:31:41,762 --> 00:31:48,625 اگر اجازه نديد كه اونها برن خودم اين كارو مي كنم 237 00:31:48,764 --> 00:31:57,204 يادتونه وقتي جومانگ كمان دامول رو شكست؟ 238 00:32:02,658 --> 00:32:06,976 من به كوهستان فوندر رفتم و با يك پيشگو ملاقات كردم 239 00:32:07,069 --> 00:32:13,195 اون به من گفت جومانگ باعث نابودي بويه يو خواهد شد 240 00:32:17,765 --> 00:32:22,602 خدايان از اينكه بويه يو نابود مي شه خشنودند 241 00:32:22,672 --> 00:32:29,240 چرا مواظب جومانگ و ارتش دامول نباشم؟ 242 00:32:32,916 --> 00:32:37,322 اگر دوست داريد فكر كنيد اونها گروگانند 243 00:32:37,368 --> 00:32:46,215 يه سويا و يوري بدون اجازه ي من نم يتونند قصر رو ترك كنند 244 00:32:46,528 --> 00:32:48,325 يادتون بمونه 245 00:33:21,211 --> 00:33:26,230 حالا من قرارداد بين خودمون رو مي شكنم 246 00:33:42,999 --> 00:33:44,724 دنبال من مي گشتيد 247 00:33:46,043 --> 00:33:53,095 يك نگهبان سلطنتي براي مراقبت تمام وقت از بانو يوهووا وي بانو يه سويا قرار بديد 248 00:34:20,218 --> 00:34:21,838 چه خبر شده؟ 249 00:34:21,931 --> 00:34:26,220 عاليجناب به من دستور داده اقامتگاه بانو يوهووا رو زير نظر داشته باشم 250 00:34:40,453 --> 00:34:42,096 مادر 251 00:34:43,893 --> 00:34:46,960 نگهبانان مراقب اقامتگاه شما هستند 252 00:34:47,041 --> 00:34:48,633 مي دونم 253 00:34:48,899 --> 00:34:51,086 اينجا چه خبره؟ 254 00:34:54,585 --> 00:34:56,772 به زودي از اينجا مي ريم 255 00:34:56,819 --> 00:34:59,095 آماده شو 256 00:35:07,513 --> 00:35:09,070 سرورم 257 00:35:09,106 --> 00:35:10,675 موضوع چيه؟ 258 00:35:10,767 --> 00:35:12,701 عاليجناب يك نگهبان فرستاده 259 00:35:12,759 --> 00:35:16,179 كه تمام مدت اقامتگاه بانو يوهووا رو زير نظر داشته باشه 260 00:35:16,260 --> 00:35:17,615 واقعا؟ 261 00:35:17,731 --> 00:35:22,980 نمي فهمم چرا عاليجناب بانو يوهووا رو تحت نظر گرفته؟ 262 00:35:23,085 --> 00:35:28,532 ايشون فقط مي خواد نشون بده كه اونها رو به عنوان گروگان نگهداشته 263 00:35:30,152 --> 00:35:32,496 حالا كه عاليجناب كاملا اونو رها كرده 264 00:35:32,530 --> 00:35:37,946 اون مي فهمه كه من چه احساسي دارم و چي كشيدم 265 00:35:52,672 --> 00:35:54,310 شاهزاده يانگ پو هستم 266 00:35:55,052 --> 00:35:59,079 عاليجناب، ايشون استاد چان هستند كسي كه درباره اش بهتون گفتم 267 00:36:01,913 --> 00:36:03,284 بنشينيد 268 00:36:07,712 --> 00:36:09,405 اين چيه؟ 269 00:36:09,544 --> 00:36:14,775 يك هديه ي كوچك از طرف من براي شما 270 00:36:14,903 --> 00:36:16,205 بازش كنيد 271 00:36:30,737 --> 00:36:34,584 خوب، حالا از من چه مي خواهيد؟ 272 00:36:34,665 --> 00:36:40,290 همين ملاقات خصوصي با شما براي من افتخار بزرگيه 273 00:36:41,476 --> 00:36:46,787 كمكتون مي كنم كه بتونيد در بويه يو تجارت كنيد 274 00:36:47,499 --> 00:36:50,670 فكر كردم مي خواهيد چيزي به ايشون بگيد 275 00:36:50,763 --> 00:36:52,232 بگيد 276 00:36:55,462 --> 00:36:56,851 باشه 277 00:36:56,943 --> 00:37:00,916 وقتي من تصميم بگيرم كه از كسي حمايت كنم هر كاري بتونم براش انجام مي دم 278 00:37:00,986 --> 00:37:01,865 ترديد نكنيد 279 00:37:01,934 --> 00:37:04,029 خوب بگيد 280 00:37:04,064 --> 00:37:06,193 من چيزي نمي خوام 281 00:37:06,262 --> 00:37:09,849 دوست دارم با شما معامله كنم 282 00:37:10,521 --> 00:37:11,851 معامله؟ 283 00:37:12,062 --> 00:37:18,295 تا اونجا كه مي دونم سوابقي تاريخي از جوسيون باستاني در كتابخانه ي بويه يو وجود داره 284 00:37:18,353 --> 00:37:23,199 اگر دستم به اونها برسه گنجينه ي بزرگي تقديمتون مي كنم 285 00:37:24,485 --> 00:37:27,235 تاريخچه ي جوسيون؟ 286 00:37:29,724 --> 00:37:31,287 اما اونها سوابق يك قوم نابود شده است 287 00:37:31,356 --> 00:37:32,664 نبايد خيلي دشوار باشه 288 00:37:32,687 --> 00:37:34,610 دنبالشون مي گردم 289 00:37:34,703 --> 00:37:37,154 سپاسگزارم 290 00:37:45,797 --> 00:37:48,832 از بابت چيزي كه بدست ميارم ازتون تشكر مي كنم 291 00:37:48,913 --> 00:37:50,031 فقط يك تشكر ساده مي كني؟ 292 00:37:50,068 --> 00:37:52,508 ! البته كه نه 293 00:37:53,484 --> 00:37:54,665 ... در ضمن 294 00:37:54,711 --> 00:37:56,313 اين چيه؟ 295 00:37:56,347 --> 00:38:00,167 مي شه براي مدت كوتاهي با بانو يوهووا صحبت كنم؟ 296 00:38:02,267 --> 00:38:05,461 چرا مي خواهيد اونو ببينيد؟ 297 00:38:05,530 --> 00:38:11,024 وقتي خيلي وقت پيش به قصر بويه يو اومدم اونو ديدم 298 00:38:11,105 --> 00:38:16,830 اون هم مثل من تاجر بود 299 00:38:16,900 --> 00:38:22,004 فكر كنم بايد ببينمش و بهش اداي احترام كنم 300 00:38:22,270 --> 00:38:25,547 بانو يوهووا تحت نظارت و مراقبت عاليجنابه 301 00:38:25,639 --> 00:38:27,230 ديدن اون خيلي سخته 302 00:38:35,514 --> 00:38:37,852 موضوع چيه؟ 303 00:38:39,063 --> 00:38:42,499 مي خوام چيزي بهتون بگم 304 00:39:02,990 --> 00:39:05,444 اگر فرمانده بفهمه تو دردسر بزرگي مي افتم. عجله كنيد 305 00:39:05,490 --> 00:39:08,110 بگيرينش 306 00:39:27,472 --> 00:39:31,958 من تا حالا شما رو نديدم. شما كي هستيد؟ 307 00:39:32,085 --> 00:39:35,227 منو ژنرال جومانگ فرستاده 308 00:39:44,147 --> 00:39:48,049 اين يك نامه از طرف ژنراله 309 00:39:53,613 --> 00:39:56,320 الان ديگه بايد برگردم 310 00:40:17,020 --> 00:40:25,244 مادر منو ببخش كه با نامه به شما اداي احترام مي كنم 311 00:40:29,792 --> 00:40:31,366 اين فكر قلبم رو به درد مياره كه 312 00:40:31,424 --> 00:40:36,397 شما حتي با وجود وظيفه نشناسي من در قبال خودتون باز هم ملاحظه ي من رو مي كنيد 313 00:40:38,465 --> 00:40:43,465 هر وقت از طرف مهاجرين و توقعات و خواسته هاي ارتش دامول 314 00:40:43,522 --> 00:40:50,511 تحت فشار روحي قرار مي گيرم، به شما ، به يوري و يه سويا فكر مي كنم 315 00:40:59,766 --> 00:41:05,402 ... هر وقت به اسم يه سويا فكر مي كنم قلبم ميشكنه 316 00:41:05,483 --> 00:41:11,471 حتي درروياهام هم نمي تونم تصور كنم ... كه پسرم يوري چه شكليه 317 00:41:11,517 --> 00:41:22,388 مادر، مي خوام اين بار سنگين سرنوشت رو از روي دوشم به كناري بياندازم و به بويه يو فرار كنم. اما نمي تونم 318 00:41:22,469 --> 00:41:33,119 من قبيله ي جديدي خواهم ساخت، بنابراين رنجي كه شما، يه سويا و يوري طي اين سالها تحمل كرديد بيهوده نخواهد بود 319 00:42:07,566 --> 00:42:09,568 همه آماده اند 320 00:42:14,699 --> 00:42:16,223 حركت مي كنيم 321 00:42:38,002 --> 00:42:38,998 ! آهاي 322 00:42:39,056 --> 00:42:41,254 ! ديگه اينطوري غافلگيرم نكن 323 00:42:41,289 --> 00:42:43,013 سرورم 324 00:42:43,140 --> 00:42:46,298 چرا نفس نفس مي زني؟ 325 00:42:46,368 --> 00:42:51,140 شاهزاده داسو با يك سپاه رفت به سمت بون گيه 326 00:42:51,221 --> 00:42:52,914 چي؟ 327 00:42:53,655 --> 00:42:57,386 عاليجناب به داسو اجازه ي هدايت ارتش رو داده؟ 328 00:42:57,409 --> 00:43:02,747 بله اجازه دادند 329 00:43:02,839 --> 00:43:06,106 ! من بايد اين كارو مي كردم 330 00:43:09,613 --> 00:43:11,892 محله هاي اصلي بيريو 331 00:43:20,583 --> 00:43:26,543 امشب بخاطر سربازاني كه از هيون تو وارد مي شوند مهماني برپاست 332 00:43:26,589 --> 00:43:30,073 وقتي همه سرگرم مهماني هستند ما دست به كار مي شيم 333 00:43:36,704 --> 00:43:41,050 اين چادر تجهيزات جنگيه 334 00:43:41,107 --> 00:43:44,544 اول چادر مهمات رو آتيش مي زنيم 335 00:43:44,591 --> 00:43:47,283 وقتي سربازها به سمت چادر بيان افرادي كه از پيش فرستاديم به سونگ يانگ حمله مي برند 336 00:43:48,680 --> 00:43:52,186 تا زمان تاريكي توي مواضعتون مخفي بشين 337 00:43:52,776 --> 00:43:53,864 بله 338 00:43:54,281 --> 00:43:55,288 بريم 339 00:44:37,463 --> 00:44:39,065 بيريو 340 00:44:42,266 --> 00:44:48,144 حالا دارم ميرم به خوانخواهي پدرت 341 00:44:51,243 --> 00:44:54,052 زنده برمي گردم 342 00:44:57,561 --> 00:45:05,419 مي خوام زنده بمونم و ازت محافظت كنم 343 00:45:05,442 --> 00:45:07,602 تا وقتي كه تو پادشاه جول بون متحد بشي 344 00:45:33,611 --> 00:45:40,068 مي دونم كه الان داري منو مي بيني 345 00:45:42,025 --> 00:45:48,142 كمكم كن سونگ يانگ رو بكشم و انتقامم رو بگيرم 346 00:46:07,474 --> 00:46:08,666 جناب وزير 347 00:46:08,759 --> 00:46:10,066 بله؟ 348 00:46:10,159 --> 00:46:13,188 اينجا اردو بزنيد و منتظر بمونيد 349 00:46:13,258 --> 00:46:14,554 فهميدم 350 00:46:15,190 --> 00:46:17,037 آماده اردو زدن بشيد 351 00:46:17,153 --> 00:46:18,264 بله 352 00:46:19,234 --> 00:46:20,542 ! اوه يي! ماري! هيوپ بو 353 00:46:20,600 --> 00:46:22,106 با من به گيه رو بياييد 354 00:46:22,198 --> 00:46:23,309 ! بله 355 00:46:33,983 --> 00:46:36,390 گيه رو 356 00:47:06,427 --> 00:47:08,091 ! ژنرال 357 00:47:19,524 --> 00:47:24,039 سوسيونو با سربازان كامل مجهز به اقامتگاههاي سونگ يانگ نفوذ كرده 358 00:47:29,920 --> 00:47:36,115 چاره اي نداريم جز اينكه صبر كنيم سوسيونو بعد از كشتن سونگ يانگ برگرده 359 00:47:44,455 --> 00:47:45,320 ژنرال 360 00:47:51,071 --> 00:47:54,346 بانو سوسيونو در خطرند 361 00:47:54,485 --> 00:47:57,390 حتي اگر گارد مسلح سونگ يانگ رو بكشند 362 00:47:57,471 --> 00:48:02,318 بيرون اومدن از اقامتگاههاي سونگ يانگ خيلي دشواره 363 00:48:02,388 --> 00:48:06,082 بله، اون موقع رفتن خودشو براي مرگ آماده كرده بود 364 00:48:06,390 --> 00:48:10,042 ما بايد از سمت راست به محل اقامت سونگ يانگ حمله كنيم 365 00:48:24,116 --> 00:48:26,131 بياييد بريم اونجا 366 00:48:26,702 --> 00:48:27,767 بله 367 00:48:35,357 --> 00:48:37,521 اقامتگاههاي بيريو 368 00:49:19,501 --> 00:49:25,656 ممنون كه اين همه راه بخاطر جول بون اومديد 369 00:49:26,709 --> 00:49:31,714 امشب همتون هرچقدر مي خواهيد بنوشيد 370 00:49:31,807 --> 00:49:39,719 بعد از تصاحب گيه رو تمام گنجينه ها !و زنان گيه رو مال شماها 371 00:49:39,811 --> 00:49:42,659 ! به سلامتي 372 00:49:42,809 --> 00:49:45,214 ! به سلامتي 373 00:50:34,097 --> 00:50:35,031 ! آتش 374 00:50:35,054 --> 00:50:39,132 !آتش! چادر تجهيزات جنگي آتش گرفته 375 00:50:46,566 --> 00:50:48,661 !فورا بريد به طرف چادر مهمات و آتش رو خاموش كنيد 376 00:50:48,695 --> 00:50:49,818 اطاعت 377 00:50:50,234 --> 00:50:51,253 ! همينطوري اونجا نايست 378 00:50:51,311 --> 00:50:54,206 ! عجله كنيد! تكون بخوريد بله 379 00:50:54,275 --> 00:50:56,659 ! تكون بخوريد! زود باشيد 380 00:51:04,224 --> 00:51:05,868 چه خبر شده؟ 381 00:51:05,983 --> 00:51:08,230 چادر مهمات آتش گرفته 382 00:51:08,299 --> 00:51:10,088 چي؟ 383 00:51:56,092 --> 00:51:59,471 معنيش اينه كه دشمن به داخل نفوذ كرده 384 00:51:59,528 --> 00:52:03,025 مراقب همه جا باشيد و پيداشون كنيد 385 00:52:03,130 --> 00:52:04,171 بله 386 00:52:06,389 --> 00:52:09,525 ! نگهبانان اقامتگاه رييس بزرگ را بيشتر كنيد 387 00:52:09,572 --> 00:52:10,532 بله 388 00:52:26,273 --> 00:52:28,100 بايد سونگ يانگ رو پيدا كنيم بله 389 00:52:53,303 --> 00:52:55,548 از رييس محافظت كنيد 390 00:53:14,801 --> 00:53:20,657 ! سوسيونوي بيچاره واقعا مي خواي بميري. اينطور نيست؟ 391 00:53:20,830 --> 00:53:22,441 !همينطوري اونجا نايست 392 00:53:22,511 --> 00:53:25,101 ! بكشش 393 00:54:39,444 --> 00:54:40,751 ! سوسيونو 394 00:54:40,809 --> 00:54:42,244 ! رييس 395 00:54:52,864 --> 00:54:55,056 ! رييس رو بگير و از اينجا برو بيرون 396 00:54:56,313 --> 00:54:58,323 راه عبور براي رييس پيدا كن 397 00:55:04,158 --> 00:55:06,205 ! چرا همينطوري ايستاديد 398 00:55:06,298 --> 00:55:08,739 ! نگذاريد فرار كنه 399 00:55:08,785 --> 00:55:10,105 ! بگيرينش 400 00:56:12,352 --> 00:56:13,926 حالش چطوره؟ 401 00:56:14,037 --> 00:56:16,366 زخمهاش داره خونريزي مي كنه 402 00:56:16,435 --> 00:56:20,082 اگر زخمهاشو با گياهان دارويي نبنديم زندگيش به خطر مي افته 403 00:56:20,290 --> 00:56:24,468 ما كه هنوز در محدوده ي سونگ يانگ هستيم 404 00:56:25,197 --> 00:56:29,005 احتمالا الان توسط افرادش در محاصره ايم 405 00:56:29,086 --> 00:56:30,434 فرار خيلي مشكله 406 00:56:30,457 --> 00:56:32,089 با اين حال بايد پيداشون كنيم 407 00:56:32,158 --> 00:56:33,311 حالا 408 00:56:35,516 --> 00:56:37,057 راه بيافتيد 409 00:56:41,318 --> 00:56:44,222 رييس، فقط يك كم ديگه تحمل كنيد 410 00:56:47,945 --> 00:56:49,261 سايونگ 411 00:56:51,704 --> 00:56:53,301 ديگه اميدي ندارم 412 00:56:55,307 --> 00:57:00,282 سربازهامونو بردار و از اينجا بريد 413 00:57:00,966 --> 00:57:02,147 نه 414 00:57:02,619 --> 00:57:06,490 هر كاري لازم باشه براي بردن شما از اينجا انجام مي دم 415 00:57:06,571 --> 00:57:08,249 طاقت بياريد 416 00:57:20,736 --> 00:57:22,387 چي شده؟ 417 00:57:23,105 --> 00:57:24,192 هنوز نتونستيم پيداش كنيم 418 00:57:24,331 --> 00:57:27,029 ! اي احمق ها 419 00:57:27,098 --> 00:57:30,393 مي خواهيد بگيد از بيريو فرار كرد؟ 420 00:57:30,463 --> 00:57:32,534 شك دارم 421 00:57:32,604 --> 00:57:36,457 !پس همه ي سربازها رو بردار و سوسيونو رو پيدا كن 422 00:57:36,538 --> 00:57:39,981 ! بگيرين و بيارينش پيش من 423 00:57:40,247 --> 00:57:41,335 بله 424 00:57:46,661 --> 00:57:48,189 ... اي نادان ها 425 00:57:52,862 --> 00:57:54,169 چي شده؟ 426 00:57:54,204 --> 00:57:58,218 سربازان رييس سوسيونو چادر مهمات رو آتش زدند 427 00:57:58,242 --> 00:58:00,126 اما نتونستند سونگ يانگ رو بكشند 428 00:58:02,613 --> 00:58:05,973 فكر كنم رييس سوسيونو يه جايي در اقامتگاههاي بيريو مخفي شده www.esfahan-shop.com 429 00:58:05,985 --> 00:58:09,085 البته از چندين ناحيه زخم خورده 430 00:58:12,041 --> 00:58:16,102 دشمن داره با همه ي نيرو دنبال بانو سوسيونو مي گرده 431 00:58:17,729 --> 00:58:22,161 براش خيلي سخته كه با اينهمه جراحت فرار كنه 432 00:58:22,358 --> 00:58:26,596 ما بايد قبل از سربازان سونگ يانگ رييس سوسيونو رو پيدا كنيم 433 00:58:43,802 --> 00:58:45,049 ... رييس 434 00:58:54,609 --> 00:58:56,222 ! رييس 435 00:58:57,005 --> 00:58:59,098 ! رييس 436 00:58:59,575 --> 00:59:00,686 ! رييس 437 00:59:00,767 --> 00:59:03,262 ! بيدار شيد رييس 438 00:59:03,969 --> 00:59:06,240 ! رييس