1 00:00:17,250 --> 00:00:22,212 بانو سوسيونو از من خواست اينو به شما بدم 2 00:00:24,326 --> 00:00:26,351 اين چيه؟ 3 00:00:28,821 --> 00:00:34,091 نقشه راه عبوري مخفي به قصر بويه يو 4 00:01:13,308 --> 00:01:19,293 وقتي اولين بار قافله ي تجاري ما به بويه يو رسيد همه چيز رو درباره ي قصر بررسي كرديم 5 00:01:19,415 --> 00:01:21,485 پيرمردي رو ملاقات كرديم كه از راه مخفي اي كه 6 00:01:21,531 --> 00:01:26,944 در زمان پادشاهي هايرو-رو ساخته شده بود به ما خبر داد 7 00:02:10,863 --> 00:02:12,259 وزير اعظم 8 00:02:14,469 --> 00:02:15,988 چيزي پيدا كرديد؟ 9 00:02:16,111 --> 00:02:17,237 بله 10 00:02:17,238 --> 00:02:20,442 زمان زياديه كه روحاني يومي يول گيه رو را ترك كرده 11 00:02:20,795 --> 00:02:23,370 مطمئنيم كه به معبد بون گيه رفته 12 00:02:30,285 --> 00:02:37,291 حتما به ارتش دامول ملحق شده 13 00:02:37,437 --> 00:02:44,649 منظورت اينه كه شكست نقشه ي لباس مبدل سربازان زير سر اونه؟ 14 00:02:44,880 --> 00:02:48,125 اينطور فكر مي كنم 15 00:02:51,838 --> 00:03:01,380 عاليجناب، كمك يومي يول خيلي قدرتمندتر از دهها هزار سربازه 16 00:03:02,124 --> 00:03:07,280 وزير اعظم، من با جومانگ چه كار كنم؟ 17 00:03:07,633 --> 00:03:15,150 عاليجناب، مي دونم چرا اينقدر عجله داريد اما شما نبايد اينقدر سريع عمل كنيد 18 00:03:15,334 --> 00:03:21,658 اگر بدون نقشه به معبد بون گيه حمله كنيم شكست بدي مي خوريم 19 00:03:21,934 --> 00:03:23,791 براي نابود كردن جومانگ و ارتش دامول 20 00:03:23,913 --> 00:03:30,409 بايد منتظر فرصت مناسبي بشيم 21 00:03:31,145 --> 00:03:35,740 جومانگ هر روز قويتر و قويتر مي شه 22 00:03:35,832 --> 00:03:39,647 مهاجريني كه به هيون تو فرار كردند همگي در معبد بون گيه جمع شده اند 23 00:03:39,801 --> 00:03:44,251 و اون داره قبايل تحت سلطه ي هان و بويه يو را با هم متحد مي كنه 24 00:03:44,681 --> 00:03:48,534 اگر همينجوري منتظر بمونيم اون به ما مي رسه 25 00:03:49,230 --> 00:03:57,496 عاليجناب، تا زماني كه ما بانو يوهووا و يه سويا رو در دست داريم جومانگ به اينجا حمله نمي كنه 26 00:03:58,401 --> 00:04:00,300 نگران نباشيد 27 00:04:11,355 --> 00:04:13,058 آيا اونو ملاقات كرديد؟ 28 00:04:13,288 --> 00:04:15,513 بله. اونو بهش دادم 29 00:04:20,975 --> 00:04:23,615 حتي اگر به داخل قصر هم نفوذ كنند 30 00:04:23,860 --> 00:04:28,295 خارج كرده اون دو بانو از قصر كار سختيه 31 00:04:30,271 --> 00:04:31,762 حق با شماست 32 00:04:34,279 --> 00:04:40,340 نگرانم كه آيا كار بيهوده اي كردم يا نه 33 00:04:41,673 --> 00:04:48,471 اگر اون با پيدا كردن راه مخفي كار غيرمعقولي انجام بده چي؟ 34 00:04:49,407 --> 00:04:51,939 اون هيچ كاري رو بي پروا نمي كنه 35 00:04:52,062 --> 00:04:56,083 بستگي به تصميم ژنرال جومانگ داره 36 00:04:56,190 --> 00:04:58,477 نگران نباشيد 37 00:05:15,731 --> 00:05:21,762 حالا ما از راه عبوري مخفي خبر داريم مي شه اون دو بانو رو خارج كرد 38 00:05:22,483 --> 00:05:24,678 نه اينقدر سريع 39 00:05:24,816 --> 00:05:28,262 بايد موقعيت داخلي قصر رو هم بررسي كنيم 40 00:05:28,400 --> 00:05:30,180 و اينكه نگهبانان سلطنتي كجاها هستند 41 00:05:32,329 --> 00:05:34,753 ! وقتشو نداريم 42 00:05:34,907 --> 00:05:36,522 بايد زود بياريمشون بيرون 43 00:05:36,707 --> 00:05:39,515 هرچه بيشتر عجله كنيد ديرتر موفق مي شيم 44 00:05:39,883 --> 00:05:41,341 شماها چرا اينقدر ناشكيباييد؟ 45 00:05:41,510 --> 00:05:43,510 ! ببين چي داري ميگي 46 00:05:43,511 --> 00:05:46,078 شما هيچ چيز راجع به بويه يو نمي دونيد 47 00:05:46,155 --> 00:05:52,094 شما نه شاهزاده داسو رو به خوبي مي شناسيد و نه مي دونيد چه خطري اون دو بانو رو تهديد مي كنه 48 00:05:52,523 --> 00:05:55,288 ! مثل راهزنان مودون شديد 49 00:05:55,362 --> 00:05:57,257 شما چي مي دونيد؟ 50 00:05:57,258 --> 00:05:58,938 چي؟ 51 00:05:59,076 --> 00:06:01,055 هيچ فكر كرديد چه كار داريد مي كنيد؟ 52 00:06:11,752 --> 00:06:17,305 بياييد ببينيم چه بر سر اون دو بانو داره مياد 53 00:06:18,473 --> 00:06:19,252 بسيار خوب 54 00:06:19,296 --> 00:06:22,457 اول بايد ببينيم توي قصر چه خبره 55 00:06:22,549 --> 00:06:27,320 و بعد موقعيت راه مخفي رو تاييد كنيم 56 00:06:27,519 --> 00:06:29,084 ماري و جاسا مي تونن بمونن 57 00:06:29,115 --> 00:06:31,316 بقيه ي افراد برن 58 00:06:41,369 --> 00:06:43,303 ماري 59 00:06:43,868 --> 00:06:46,072 بله؟ 60 00:06:47,175 --> 00:06:55,207 با وجود اينكه ما ارتش دامول رو در بون گيه تشكيل داديم اما هنوز آماده نيستيم 61 00:06:55,607 --> 00:07:05,190 مي خوام بگم كه شما بجاي آماده كردن و شكل دادن ارتش دامول 62 00:07:05,478 --> 00:07:08,295 داريد با هم مي جنگيد 63 00:07:08,547 --> 00:07:09,882 منو عفو كنيد 64 00:07:10,526 --> 00:07:11,981 منو ببخشيد 65 00:07:13,733 --> 00:07:15,437 بجاي شان و مقام بخشيدن به ارتش دامول 66 00:07:15,559 --> 00:07:17,999 اول بايد وظايف مناسب با توانايي هاي هر شخص رو تعيين كنم 67 00:07:18,736 --> 00:07:23,903 مي خوام به محض اينكه به بون گيه برگشتيم ارتش دامول رو طبقه بندي كنيم 68 00:07:24,471 --> 00:07:25,591 بله 69 00:07:40,516 --> 00:07:42,005 مادر 70 00:07:44,672 --> 00:07:49,966 اگر شما بستري بشيد من هيچ كس رو (براي تكيه كردن) ندارم 71 00:08:12,705 --> 00:08:14,684 بانو چه كار مي كنند؟ 72 00:08:15,758 --> 00:08:20,346 منو ببخشيد، اما ايشون هنوز در بستر هستند 73 00:08:25,594 --> 00:08:33,303 داروهاشون رو دادم و از طب سوزني هم استفاده كردم اما هنوز ضعيف هستند 74 00:08:38,520 --> 00:08:40,683 عاليجناب، منم نارو 75 00:08:41,558 --> 00:08:43,223 بيا تو 76 00:08:50,298 --> 00:08:54,359 عاليجناب فكر كنم باو يوهووا در وضعيت بحراني قرار دارند 77 00:08:55,236 --> 00:08:57,261 جزييات رو بگو 78 00:08:57,882 --> 00:09:02,716 پزشك اظهار مي كنه كه ايشون خيلي ضعيف هستند و ممكنه بدتر هم بشن 79 00:09:03,759 --> 00:09:09,174 تا وقتي جومانگ رو نگرفتيم نمي تونيم بگذاريم اين اتفاق بيافته 80 00:09:09,703 --> 00:09:14,152 به پزشك دربار بگيد هر كاري مي تونه براي معالجه انجام بده بله 81 00:09:15,946 --> 00:09:20,074 قربان، عاليجناب مي خواهند بانو يوهووا رو ملاقات كنند 82 00:09:20,136 --> 00:09:22,355 بايد چه كار كنيم؟ 83 00:09:23,883 --> 00:09:28,088 نگهبانان رو از محل اقامت ايشون مرخص كنيد 84 00:09:29,269 --> 00:09:30,221 بله 85 00:10:02,655 --> 00:10:04,174 بانوي من 86 00:10:11,534 --> 00:10:14,314 منو ترك نكنيد 87 00:10:15,116 --> 00:10:22,249 من بدون شما چه كار كنم؟ 88 00:10:22,971 --> 00:10:30,326 خواهش مي كنم خوب بشيد 89 00:10:55,818 --> 00:10:57,783 بررسي كردي؟ بله 90 00:10:57,844 --> 00:11:01,394 درست مثل اون نقشه، يك راه مخفي وجود داره 91 00:11:01,547 --> 00:11:04,294 وضع سختي براي پيدا كردن راه ورودي داشتيم 92 00:11:04,386 --> 00:11:07,087 با ما بياييد 93 00:11:07,234 --> 00:11:09,134 بريم 94 00:11:33,260 --> 00:11:36,286 ژنرال، همونه 95 00:11:38,366 --> 00:11:43,303 هيچ كس حتي فكر پيدا كردن راه مخفي رو هم نمي كرد 96 00:11:43,398 --> 00:11:44,441 خوبه 97 00:11:44,610 --> 00:11:45,883 بياييد برگرديم 98 00:11:46,083 --> 00:11:47,080 بله 99 00:11:54,248 --> 00:11:55,687 وزير خارجه 100 00:11:56,009 --> 00:11:57,927 بله سرورم؟ 101 00:11:58,203 --> 00:12:01,687 چه اتفاقي براي خراج هاي دريافتي از قبايل اطراف افتاده؟ 102 00:12:02,116 --> 00:12:05,350 ... خوب در واقع 103 00:12:06,824 --> 00:12:09,003 موضوع چيه؟ 104 00:12:09,171 --> 00:12:16,932 قبايلي كه قول داده بودند اونها رو بفرستند هنوز چيزي نفرستاده اند 105 00:12:17,193 --> 00:12:19,272 چرا؟ 106 00:12:19,556 --> 00:12:28,368 براي گفتن چنين چيزي منو عفو كنيد، ولي ما اونها رو بخاطر جومانگ در بون گيه از دست داديم 107 00:12:28,491 --> 00:12:33,800 اونها مراقب ما هستند 108 00:12:33,923 --> 00:12:35,283 چي؟ 109 00:12:38,460 --> 00:12:41,294 كدوم قبايل؟ 110 00:12:41,855 --> 00:12:47,325 عاليجناب بايد براي نابودي اونها ارتشي اعزام كنيم 111 00:12:49,236 --> 00:12:54,650 عاليجناب اگر ما سربازان زبده مون رو براي گرفتن جومانگ قرباني كنيم 112 00:12:54,865 --> 00:12:58,609 قبايل اطراف در برابر ما شورش مي كنند 113 00:12:58,701 --> 00:13:00,268 حق با يشونه عاليجناب 114 00:13:00,560 --> 00:13:02,309 شما بايد الان جومانگ رو فراموش كنيد 115 00:13:02,493 --> 00:13:08,499 و به يك قبيله ي ياغي حمله كنيد تا درس عبرت بقيه بشه 116 00:13:09,190 --> 00:13:11,752 موافقم 117 00:13:12,335 --> 00:13:16,148 از اوجايي كه نمي تونيم بگذاريم قدرت جومانگ بيشتر بشه 118 00:13:16,654 --> 00:13:25,478 بايد بجاش به يكي از قبايل طرفدار جومانگ حمله كنيم 119 00:13:26,444 --> 00:13:29,276 قبيله ي طرفدار جومانگ؟ 120 00:13:30,111 --> 00:13:32,412 منظورم گيه رو است 121 00:13:32,413 --> 00:13:34,318 مامور مخفي قصر 122 00:13:34,609 --> 00:13:39,153 گيه رو خلع سلاح شده و جالبتر اينكه تحت كنترل بيريو دراومده 123 00:13:39,613 --> 00:13:41,623 بعد از اين كه اون از حكومت دست كشيد 124 00:13:41,654 --> 00:13:45,521 سوسيونو در مدت بارداري اش اينجاست تا تجارت كنه 125 00:13:46,564 --> 00:13:48,952 اگر مي خواهيد از عاليجناب تقاضايي كنيد 126 00:13:49,137 --> 00:13:52,037 اول بايد اوضاع رو بسنجيد 127 00:13:55,459 --> 00:13:56,717 عاليجناب 128 00:13:56,947 --> 00:14:03,471 قافله ي سوسيونو اجازه ي دادوستد در بويه يو رو مي خواد 129 00:14:13,566 --> 00:14:18,031 تا من با شاهزاده داسو هستم قصر بويه يو رو بررسي كنيد 130 00:14:18,093 --> 00:14:21,135 آيا داريد سعي مي كنيد دوباره به جومانگ كمك كنيد؟ 131 00:14:21,595 --> 00:14:26,331 شما كه مي دونيد، گيه رو داره خيلي بد عمل مي كنه روي معامله مون تمركز كنيد 132 00:14:30,000 --> 00:14:32,793 بسيار خوب هر كاري بگيد مي كنم 133 00:14:54,195 --> 00:14:56,254 مدت زيادي مي شه كه نديدم 134 00:14:58,048 --> 00:15:00,914 مي دونم اوضاع احوال گيه رو چه طوري پيش ميره 135 00:15:01,360 --> 00:15:06,285 متاسفم كه مي بينم مجبوريد با اين وضعيت بارداري يك سفر تجاري رو هم رهبري كنيد 136 00:15:08,633 --> 00:15:12,040 من در سفرهاي تجاري بدنيا اومدم و بزرگ شدم 137 00:15:12,187 --> 00:15:14,347 سرنوشت من در جاده ها رقم خورده 138 00:15:14,979 --> 00:15:17,317 نگران نباشيد 139 00:15:19,220 --> 00:15:21,279 ... سوسيونو 140 00:15:24,753 --> 00:15:34,158 اگر به حرفم گوش داده بودي هم تو و هم گيه رو توسط بويه يو حمايت مي شديد 141 00:15:35,236 --> 00:15:40,105 با رد كردن كمك من هم خودتو و هم گيه رو دچار وضعيت سختي كردي 142 00:15:40,241 --> 00:15:42,334 پشيمون نيستي؟ 143 00:15:43,897 --> 00:15:47,347 پشيماني سودي نداره 144 00:15:47,703 --> 00:15:52,342 تنها چيزي كه از دست دادم قافله ي تجاري ام بود 145 00:15:52,939 --> 00:15:56,407 عاليجناب، رحم كنيد و كمكم كنيد 146 00:16:03,906 --> 00:16:07,727 غرورت كجا رفته؟ 147 00:16:14,275 --> 00:16:16,209 بسيار خوب 148 00:16:16,354 --> 00:16:20,179 اجازه ي تجارت در بويه يو رو بهت ميدم 149 00:16:21,181 --> 00:16:26,312 هرگز اين لطفتون روفراموش نمي كنم 150 00:16:47,680 --> 00:16:50,104 چي شد؟ 151 00:16:52,652 --> 00:16:58,274 تا هر زماني كه قسمتي از سود رو سهيم بشيم مي تونيم تجارت كنيم 152 00:16:59,713 --> 00:17:01,378 خوبه 153 00:17:09,263 --> 00:17:10,838 چيزي پيدا كرديد؟ 154 00:17:10,914 --> 00:17:14,152 خيلي نه، چون گارد امنيتي همه چيز رو سفت و سخت گرفته 155 00:17:16,761 --> 00:17:20,327 اون گفت دوتا بانو رو مي كشه 156 00:17:20,466 --> 00:17:24,839 اگر شاهزاده جومانگ تا پانزدهم ماه حاضر نشه 157 00:17:24,900 --> 00:17:28,154 حالا كه پانزدهم گذشته 158 00:17:28,338 --> 00:17:31,082 جومانگ اومد؟ 159 00:17:31,496 --> 00:17:32,939 هنوز نه 160 00:17:33,138 --> 00:17:35,321 اون ترسناكه 161 00:17:35,424 --> 00:17:41,090 چطور ظاهر نمي شه در حاليكه مادر و همسرش در خطرند؟ 162 00:17:42,810 --> 00:17:43,807 ... آهاي 163 00:17:44,053 --> 00:17:47,124 چه اتفاقي براي بانو يوهووا و يه سويا افتاده؟ 164 00:17:47,167 --> 00:17:49,125 شاهزاده داسو اونها رو كشته؟ 165 00:17:49,171 --> 00:17:50,644 نه 166 00:17:50,659 --> 00:17:55,370 شنيدم اونها رو زنداني كرده 167 00:18:21,795 --> 00:18:23,053 ! صبر كن 168 00:18:25,539 --> 00:18:27,534 اوه يي چي شده؟ 169 00:18:28,654 --> 00:18:30,468 هيچي بريم 170 00:18:42,622 --> 00:18:45,257 مطمئني اونها اوه يي، ماري و هيوپ بو هستند؟ 171 00:18:45,522 --> 00:18:46,851 بله فرمانده 172 00:18:47,005 --> 00:18:48,278 ديدمشون 173 00:18:53,971 --> 00:18:55,644 چي؟ 174 00:18:56,181 --> 00:18:59,296 اوه يي، ماري و هيوپ بو اينجا هستند 175 00:19:00,207 --> 00:19:05,638 اگر اونها در بويه يو هستند پس شايد جومانگ هم اينجا باشه 176 00:19:05,884 --> 00:19:07,219 بله سرورم 177 00:19:08,700 --> 00:19:14,286 احتمالا اومدن او دو بانو رو فراري بدن 178 00:19:15,790 --> 00:19:19,557 ضريب امنيتي قصر رو بالا ببريد و نگهبانان رو بيشتر كنيد 179 00:19:19,818 --> 00:19:20,723 بله 180 00:19:29,867 --> 00:19:31,478 اينجا دربار سلطنتيه 181 00:19:31,555 --> 00:19:33,396 محل اقامت بانو يوهووا اينجاست 182 00:19:33,473 --> 00:19:36,772 و بانو يه سويا هم اينجا هستند 183 00:19:36,849 --> 00:19:38,138 تا اونجايي كه از مردم شنيدم 184 00:19:38,200 --> 00:19:42,384 شانس آورديم كه اونها زنداني هستند 185 00:19:42,691 --> 00:19:45,745 جاسا اين نقشه را با دقت بررسي كن 186 00:19:46,205 --> 00:19:46,911 اطاعت 187 00:19:48,507 --> 00:19:50,523 وقتي تاريك شد مي ريم 188 00:19:50,594 --> 00:19:52,355 آماده باشيد 189 00:19:52,636 --> 00:19:53,771 بله 190 00:19:54,830 --> 00:19:57,086 ژنرال منم هيوپ بو 191 00:19:57,431 --> 00:19:59,262 بيا تو 192 00:20:03,313 --> 00:20:07,171 ژنرال، مباشر سايونگ اينجا هستند 193 00:20:07,484 --> 00:20:09,208 بگو بيان داخل بله 194 00:20:10,998 --> 00:20:14,204 بيايين تو 195 00:20:23,803 --> 00:20:28,317 امروز وضعيت قصر رو بررسي كردم 196 00:20:30,264 --> 00:20:32,771 مادر و هسمرم چطور هستند؟ 197 00:20:33,568 --> 00:20:34,950 اونها در امانند 198 00:20:39,715 --> 00:20:43,490 اونها همين الان در محل اقامتشون حبس هستند 199 00:20:43,951 --> 00:20:47,635 تو زندان نيستند؟ مطمئني؟ 200 00:20:48,509 --> 00:20:49,338 بله 201 00:20:49,384 --> 00:20:53,404 حالا كه مي دونيم اونها كجا هستند مجبور نيستيم بقيه ي جاها رو بررسي كنيم 202 00:20:56,223 --> 00:20:59,158 متشكرم مباشر سايونگ 203 00:21:29,583 --> 00:21:31,254 بريم بله 204 00:24:02,729 --> 00:24:04,338 اين پيشگويي قصره 205 00:24:11,791 --> 00:24:16,702 مي خوام با جاسا، موگول و ماك گو اقامتگاه مادرم رو بررسي كنم 206 00:24:16,794 --> 00:24:19,216 شما مي تونيد به اقامتگاه يو سويا بريد بله 207 00:24:21,294 --> 00:24:27,466 اگر محافظين اونجا نباشند مي آورديمشون بيرون اما تعداد زيادي نگهبان اونجا هست 208 00:24:27,678 --> 00:24:29,230 فهميدم 209 00:24:29,366 --> 00:24:31,294 بميرم 210 00:25:47,866 --> 00:25:48,741 همه چيز روبراهه؟ 211 00:25:49,032 --> 00:25:50,376 بله 212 00:25:51,058 --> 00:25:55,116 اگر اونها رو ديديد اول يه سوت بزنيد و بعد درگير بشين 213 00:25:55,362 --> 00:25:56,528 بله 214 00:26:17,859 --> 00:26:20,238 ! چقدر سرباز هست 215 00:26:20,419 --> 00:26:24,341 گارد سلطنتي قبل از اينكه نجاتش بديم سر مي رسه 216 00:26:54,058 --> 00:26:56,697 من مواظبشون هستم 217 00:26:57,526 --> 00:27:02,552 ما مي تونيم مراقب باشيم اما بيشترشون ميان 218 00:27:03,753 --> 00:27:07,375 اينو رها كنيد و راه ديگه اي پيدا كنيد 219 00:27:08,044 --> 00:27:09,211 فهميدم 220 00:27:18,987 --> 00:27:20,098 چطور بود؟ 221 00:27:20,359 --> 00:27:24,062 تعداد زيادي نگهبان هستند 222 00:27:24,441 --> 00:27:27,123 اون تنها راه به اقامتگاه بانو يوهووا است 223 00:27:28,158 --> 00:27:30,092 حتي داسو هم داره پاسباني مي ده 224 00:27:30,412 --> 00:27:36,074 ممكنه اونها مي دونن ما چه كار داريم مي كنيم 225 00:27:36,243 --> 00:27:40,011 چه كار بايد بكنيم؟ 226 00:28:02,809 --> 00:28:04,344 بياييم بريم معبد 227 00:28:19,051 --> 00:28:21,952 تغيير لباس بديد و منتظر باشيد 228 00:28:42,445 --> 00:28:44,109 شماها كي هستيد؟ 229 00:28:54,987 --> 00:28:57,080 ! شاهزاده 230 00:29:30,956 --> 00:29:32,150 همه چيز روبراهه؟ 231 00:29:32,891 --> 00:29:34,051 بله 232 00:29:57,504 --> 00:30:03,111 اگر اتفاقي افتاد اول سوت بزنيد و بعد درگير بشيد 233 00:30:03,719 --> 00:30:04,532 بله 234 00:30:26,678 --> 00:30:31,907 اگر هر كاري مي گم بكني بهت صدمه نمي زنم 235 00:30:33,018 --> 00:30:35,111 بگو چي مي خواي 236 00:30:37,292 --> 00:30:43,384 يك دختر فالگير بفرست تا مادر و همسرم رو احضار كنه 237 00:30:44,581 --> 00:30:50,067 بانو يوهووا و يه سويا زنداني هستند 238 00:30:50,936 --> 00:30:52,962 مي دونم 239 00:30:53,300 --> 00:30:58,905 اما مي دونم تو مي توني اين كارو بكني 240 00:31:02,554 --> 00:31:04,196 من جواب مي خوام 241 00:31:06,804 --> 00:31:09,945 نمي تونم بانو يوهووا رو اينجا احضار كنم 242 00:31:10,889 --> 00:31:14,052 چرا نه؟ 243 00:31:15,431 --> 00:31:19,826 وضعيت ايشون بحرانيه 244 00:31:24,613 --> 00:31:28,863 پس بانو يه سويا رو احضار كنيد 245 00:31:32,647 --> 00:31:39,140 اگر اشكالي پيش بياد تو دردسر مي افتي 246 00:31:42,020 --> 00:31:45,046 دختر فالگير رو مي خوام كه بياد 247 00:32:25,693 --> 00:32:26,767 ما او ريونگ 248 00:32:27,089 --> 00:32:29,000 ايشون چون ميونگ هستند 249 00:32:29,805 --> 00:32:31,432 بيا تو 250 00:32:47,468 --> 00:32:52,112 بانو يه سويا رو نزد من بيارين 251 00:32:52,746 --> 00:32:58,022 اما حالا ايشون زنداني هستند 252 00:32:59,188 --> 00:33:02,288 به گارد سلطنتي بگيد من مي خوام ايشونو ببينم 253 00:33:17,949 --> 00:33:20,051 فكر مي كنم شرايط امنيتي سفت وسختي در قصر وجود داره 254 00:33:20,191 --> 00:33:22,043 مشكل چيه؟ 255 00:33:23,506 --> 00:33:28,048 ممكنه جومانگ الان در بويه يو باشه 256 00:33:32,030 --> 00:33:38,936 اگر اينجا باشه قطعا دنبال ايو دو بانو مي گرده 257 00:33:40,716 --> 00:33:43,101 سوالي دارم 258 00:33:44,782 --> 00:33:46,025 چيه؟ 259 00:33:47,805 --> 00:33:52,077 چطور او دو بانو رو نكشتي؟ 260 00:33:55,418 --> 00:33:59,591 ... هشدار دادي كه اونها رو مي كشي 261 00:33:59,699 --> 00:34:03,569 اگر جومانگ تا نيمه ي ماه اينجا حاضر نشه 262 00:34:03,845 --> 00:34:11,042 همه ي افسران و مردم اين رو شنيدند اما شما سر قولت نموندي 263 00:34:12,904 --> 00:34:15,998 پس هيچ كس ديگه ازت نمي ترسه 264 00:34:19,978 --> 00:34:25,569 بايد اعتبار و مقام خودت رو بسازي 265 00:34:25,723 --> 00:34:28,377 فهميدم شما مرخصيد 266 00:35:04,275 --> 00:35:06,014 اون زندانيه 267 00:35:06,224 --> 00:35:08,159 اونو كجا مي برين؟ 268 00:35:08,160 --> 00:35:12,028 ما او ريونگ از من خواسته كه اونو ببرم پيشش 269 00:35:12,251 --> 00:35:14,896 ما او ريونگ؟ 270 00:35:15,967 --> 00:35:19,095 چرا؟ 271 00:35:19,971 --> 00:35:23,099 نميدونم 272 00:35:30,561 --> 00:35:31,727 ادامه بديد 273 00:36:00,596 --> 00:36:04,046 ما او ريونگ اون اينجاست 274 00:36:10,417 --> 00:36:12,022 بگذاريد بياد تو 275 00:36:12,175 --> 00:36:14,048 شما مي تونيد بريد 276 00:36:35,691 --> 00:36:38,109 چرا خواستيد منو ببينيد؟ 277 00:37:13,526 --> 00:37:14,815 ... شاهزاده 278 00:37:27,461 --> 00:37:29,065 ما او ريونگ 279 00:37:29,272 --> 00:37:32,069 لطفا براي لحظه اي اونها رو راحت بگذاريد 280 00:37:38,469 --> 00:37:40,096 ما بيرون هستيم 281 00:37:53,279 --> 00:37:54,891 ... بانيو من 282 00:38:38,569 --> 00:38:39,965 ! هاوچن 283 00:38:45,910 --> 00:38:51,109 همين حالا بريد به قصر پيشگويي و ببينيد چرا يه سويا احضار شده 284 00:38:51,628 --> 00:38:52,580 بله 285 00:39:01,344 --> 00:39:04,892 نامه ي مادرتون رو نگرفتيد؟ 286 00:39:07,190 --> 00:39:08,693 گرفتم 287 00:39:08,831 --> 00:39:12,903 پس چرا اينجاييد؟ 288 00:39:13,129 --> 00:39:19,455 نميتونم شما دو تا رو پشت سرم رها كنم 289 00:39:20,192 --> 00:39:21,680 برگرديد 290 00:39:21,880 --> 00:39:25,241 همه دارند سعي مي كنند شما رو بگيرند 291 00:39:28,302 --> 00:39:33,149 مادر واقعا بيماره؟ 292 00:39:35,927 --> 00:39:36,637 بله 293 00:39:38,029 --> 00:39:40,442 اما نگران نباشيد 294 00:39:41,209 --> 00:39:47,341 هم من و هم پزشك داريم به بهترين نحو از ايشون مراقبت مي كنيم 295 00:39:47,939 --> 00:39:51,500 بزودي خوب مي شن 296 00:39:54,979 --> 00:40:00,518 من اينجام تا تو و مادرم رو ببرم بيرون 297 00:40:02,406 --> 00:40:09,050 مي دونم اما مادرت بستريه 298 00:40:13,031 --> 00:40:18,094 منم نمي تونم برم 299 00:40:19,559 --> 00:40:24,669 اگر من برم كي از مادرت مراقبت كنه؟ 300 00:40:25,206 --> 00:40:28,678 بايد بمونم و مراقبش باشم 301 00:40:29,446 --> 00:40:30,382 ... بانوي من 302 00:40:30,489 --> 00:40:33,117 نگران من نباش. برو 303 00:40:34,279 --> 00:40:37,120 يادت باشه مادرت چي گفت 304 00:40:37,425 --> 00:40:44,331 فقط با تحقق بخشيدن به روياهات مي توني ما رو نجات بدي 305 00:40:45,298 --> 00:40:47,569 مراقب مادرت هستم 306 00:40:48,735 --> 00:40:52,159 ديگه به بويه يو برنگرد 307 00:41:00,744 --> 00:41:01,834 بانوي من 308 00:41:06,346 --> 00:41:09,000 شنيدم بارداري 309 00:41:14,327 --> 00:41:16,644 بله 310 00:41:17,212 --> 00:41:23,112 من مي خوام فرزندت رو بدنيا بيارم و با قدرت بزرگش كنم 311 00:42:36,166 --> 00:42:37,624 بايد بري 312 00:42:38,009 --> 00:42:43,054 شاهزاده داسو مي دونه تو الان در بويه يو هستي 313 00:43:08,454 --> 00:43:12,075 اينو بده به فرزندم 314 00:43:12,367 --> 00:43:16,102 اين علامتيه براي وقتي كه ما دوباره همديگر رو ببينيم 315 00:43:45,406 --> 00:43:47,144 چي شما رو آورده اينجا؟ 316 00:43:47,145 --> 00:43:49,340 اومدم ما او ريونگ رو ببينم 317 00:43:50,439 --> 00:43:57,287 ما او ريونگ الان مراسم تشريفاتي مذهبي دارند هيچ كس اجازه ي ورود نداره 318 00:43:57,642 --> 00:44:00,052 بانو سول لان به من دستور داده اند كه بيام 319 00:44:00,443 --> 00:44:02,082 از سر راهم برو كنار 320 00:44:09,076 --> 00:44:13,096 ايشون چي مي خوان؟ 321 00:44:25,497 --> 00:44:28,151 مي دونم يه سويا اينجاست 322 00:44:28,582 --> 00:44:32,054 ايشون مي خواد بدونه چرا 323 00:44:34,136 --> 00:44:41,579 من اينجا احضارش كردم تا نگاهي به آينده اش بياندازم براي گرفتن جومانگ 324 00:44:42,592 --> 00:44:45,897 بهش بگيد كه من گفتم 325 00:44:57,915 --> 00:45:04,047 اگر شاهزاده داسو بفهمه كه ما در محل غيب گويي بوديم شما به خطر مي افتيد 326 00:45:04,398 --> 00:45:07,023 عاقلانه قضاوت كنيد 327 00:45:15,293 --> 00:45:17,000 بايد بريم 328 00:45:17,811 --> 00:45:21,029 بانو يه سويا چي؟ 329 00:45:22,522 --> 00:45:26,878 اون بايد از مادرم مراقبت كنه 330 00:45:35,931 --> 00:45:40,048 متاسفم كه به زور وارد شدم 331 00:45:40,516 --> 00:45:46,930 بخاطر من امشب هيچ اتفاقي نيافتاد 332 00:47:17,426 --> 00:47:18,608 بريم 333 00:48:17,878 --> 00:48:19,397 عاليجناب 334 00:48:20,540 --> 00:48:23,471 فرماندار يانگ جونگ اين پيغام رو فرستاده 335 00:48:42,858 --> 00:48:45,574 موضوع چيه؟ 336 00:48:46,677 --> 00:48:51,066 يانگ پو برگشته اينجا 337 00:48:51,234 --> 00:48:52,370 واقعا؟ 338 00:49:00,272 --> 00:49:02,128 اينطوره؟ 339 00:49:02,190 --> 00:49:03,218 بله 340 00:49:03,295 --> 00:49:06,348 عاليجناب تبريك مي گم 341 00:49:06,441 --> 00:49:07,760 خوبه 342 00:49:07,825 --> 00:49:12,183 خوبه از وقتي يانگ پو رفته يه خواب راحت نداشتم 343 00:49:12,244 --> 00:49:17,050 خدا كمكمون كرد 344 00:49:17,170 --> 00:49:21,141 اين چيزي نيست كه بايد براش خوشحال باشين 345 00:49:21,510 --> 00:49:23,765 چي داري مي گي؟ 346 00:49:23,837 --> 00:49:27,259 اون تنها نيومده 347 00:49:27,290 --> 00:49:31,663 با يك ديپلمات از هان اومده 348 00:49:31,740 --> 00:49:41,450 مي خواد هزينه هاي جنگ رو مطالبه كنه بعلاوه ي خساراتي كه به تجار وارد شده 349 00:49:41,567 --> 00:49:43,882 چرا بويه يو بايد مسئولش باشه؟ 350 00:49:44,050 --> 00:49:47,887 بهشون بگيد مي تونن جومانگ رو بگيرند 351 00:49:47,979 --> 00:49:56,728 به هر حال روشنه كه وقتي يانگ پو برگشته ايشون و عاليجناب داسو با هم درگير مي شن 352 00:50:13,320 --> 00:50:15,576 با هم كنار نميان 353 00:50:19,817 --> 00:50:21,490 ژنرال برگشته 354 00:50:21,582 --> 00:50:23,285 چي؟ 355 00:50:47,239 --> 00:50:48,712 ژنرال 356 00:50:55,284 --> 00:50:56,450 ! مودوك 357 00:50:57,494 --> 00:50:58,767 !مودوك 358 00:51:06,616 --> 00:51:09,869 !خداي من ، مودوك 359 00:51:16,546 --> 00:51:21,012 چطور شد؟ بانو يوهووا و يه سويا كجا هستند؟ 360 00:51:21,257 --> 00:51:24,257 نتونستيم بياريمشون 361 00:51:26,716 --> 00:51:28,619 ژنرال 362 00:51:32,586 --> 00:51:34,734 همه چيز اينجا روبراهه؟ 363 00:51:35,563 --> 00:51:36,637 بله 364 00:52:01,721 --> 00:52:03,791 من برگشتم 365 00:52:04,264 --> 00:52:06,852 آفرين 366 00:52:10,310 --> 00:52:12,923 بايد سفر سختي بوده باشه 367 00:52:36,044 --> 00:52:38,849 فكر كردم تجارت با بويه يو سخت تره 368 00:52:39,220 --> 00:52:41,495 آفرين 369 00:52:41,496 --> 00:52:45,733 بانو يك تاجر بالفطره هستند 370 00:52:45,734 --> 00:52:49,966 حتي اگر سودمون رو هم با بويه يو شريك بشيم باز هم پيشرفت زيادي كرديم 371 00:52:51,074 --> 00:52:54,512 شنيدم سود زيادي با هوانگ ريونگ هم داشتيد 372 00:52:54,634 --> 00:52:56,358 درسته 373 00:52:56,420 --> 00:53:01,945 بايد مقداري از سود رو با رييس بزرگ سونگ يانگ شريك بشيم 374 00:53:03,095 --> 00:53:07,390 اون زندگي گرانقدرش رو در طي بارداري به خطر انداخت 375 00:53:07,452 --> 00:53:11,892 چه نيازي به شراكت با سونگ يانگ هست؟ 376 00:53:12,147 --> 00:53:16,796 ارتش بيريو كه مقيم گيه رو است از ما محافظت مي كنه 377 00:53:17,166 --> 00:53:21,701 بايد براي مخارجشون به اونها بپردازيم 378 00:53:23,059 --> 00:53:27,234 ما هرگز نخواستيم كه ارتش بيريو بياد اينجا 379 00:53:27,541 --> 00:53:30,835 ما چرا بايد مخارجشون رو بپردازيم؟ 380 00:53:31,147 --> 00:53:32,847 اين خواسته ي رييس بزرگ است 381 00:53:33,126 --> 00:53:35,873 از من چه انتظاري داريد؟ 382 00:53:44,331 --> 00:53:48,931 من منافع و سودم رو با رييس بزرگ سونگ يانگ شريك مي شم 383 00:54:06,231 --> 00:54:14,821 آيا ما هم بايد دارايي و دسترنجمون رو با سونگ يانگ شريك بشيم؟ 384 00:54:16,405 --> 00:54:18,826 اگر مايل نيستيد نه 385 00:54:18,999 --> 00:54:21,819 درباره ي چي صحبت مي كنيد؟ 386 00:54:23,736 --> 00:54:26,791 اون سود ما رو به سونگ يانگ نميده 387 00:54:26,835 --> 00:54:29,690 اون فقط موقتا اونو نگه مي داره 388 00:54:29,767 --> 00:54:36,936 وقتي دوباره جول بون رو متحد كرديم دارايي هامون مال خودمون مي شه 389 00:54:41,041 --> 00:54:45,572 به محض اين كه قافله را آماده كنم عازم يك سفر تجاري ديگي مي خوام بشم 390 00:54:46,309 --> 00:54:47,888 چي؟ 391 00:54:48,580 --> 00:54:52,741 گفتي كه در گيه رو مي موني تا فرزندت بدنيا بياد بعد برمي گرديم 392 00:54:54,536 --> 00:54:56,366 هم من و هم بچه سالميم 393 00:54:58,422 --> 00:55:05,830 اگر فرزندم در سفر بدنيا بياد اين تقدير اونه 394 00:55:07,414 --> 00:55:08,796 نگران نباشيد 395 00:55:28,416 --> 00:55:31,263 شنيدم دنبال جايي براي ساختن يك قصر مي گرديد 396 00:55:31,939 --> 00:55:33,427 درسته 397 00:55:34,271 --> 00:55:37,893 من حتي قبيله اي پيدا كردم كه ارتشم رو تشكيل بدم 398 00:55:39,013 --> 00:55:44,937 همه ي كاري كه بايد بكنيد اينه كه برويد و اجرت اونها رو بپردازيد 399 00:55:45,528 --> 00:55:47,216 اونها كجا هستد؟ 400 00:55:48,505 --> 00:55:51,118 در چانگ چون هستند 401 00:55:57,240 --> 00:56:01,107 شنيدم جومانگ و ارتش دامول قدرتمندتر شده اند 402 00:56:03,698 --> 00:56:07,828 چرا ما جانب اونها رو نگيريم؟ 403 00:56:10,672 --> 00:56:12,936 هنوز وقتش نيست 404 00:56:15,636 --> 00:56:17,661 اگر اين كارو بكنيم، مي تونيم به بيريو حمله ببريم 405 00:56:17,723 --> 00:56:26,186 اما اين كار باعث مي شه تا به جنگ با بويه يو و هان هم بريم 406 00:56:28,723 --> 00:56:33,956 بايد صبر كنيم تا زماني كه خودمون بتونيم به بيريو حمله كنيم 407 00:56:54,120 --> 00:56:55,578 عاليجناب 408 00:56:55,977 --> 00:56:57,877 خيلي وقت بود نديده بودمتون 409 00:57:00,722 --> 00:57:05,887 بله خوشحالم كه برگشتيد 410 00:57:08,797 --> 00:57:15,828 براي داشتن همه ي اين افسراني كه براي خوشامدگويي به من اينجا هستند بسيار افتخار مي كنم 411 00:57:27,782 --> 00:57:30,774 من چين جونگ مون هستم 412 00:57:32,309 --> 00:57:34,753 بايد سفر سختي بوده باشه 413 00:57:34,949 --> 00:57:36,814 بياييد بريم داخل 414 00:57:51,739 --> 00:57:52,728 سرورم 415 00:57:52,774 --> 00:57:57,044 شاهزاده يونگ پو به قصر برگشته 416 00:57:57,311 --> 00:57:58,812 كجا هستند؟ 417 00:57:58,922 --> 00:58:02,916 ايشون با نماينده ي هان در دربار هستند 418 00:58:03,150 --> 00:58:04,284 راه رو نشون بديد 419 00:58:04,623 --> 00:58:06,879 بله سرورم 420 00:58:17,410 --> 00:58:20,356 ،تشكر از عاليجناب و اشتباه فرماندار يانگ جونگ 421 00:58:20,740 --> 00:58:25,629 توقف من در چانگ آن مشكل آفرين بوده است 422 00:58:26,595 --> 00:58:31,076 دربار سلطنتي هان ارتش يودونگ رو به بويه يو فرستاد 423 00:58:31,107 --> 00:58:34,483 به بهانه ي گرفتن جومانگ 424 00:58:35,357 --> 00:58:41,922 مي تونست منجر به جنگ بشه، اما من جلوشو گرفتم 425 00:58:42,254 --> 00:58:47,657 من نجيب زادگان هان رو متقاعد كردم 426 00:58:50,577 --> 00:58:58,095 اما امپراتور هنوز عصباني هستند 427 00:59:00,059 --> 00:59:08,990 برده ها رو از دست داده اند، و نمي تونند سرقت خراج رو تحمل كنند 428 00:59:10,171 --> 00:59:13,823 دربار سلطنتي هان چي مي خواد؟ 429 00:59:14,575 --> 00:59:19,729 ! جومانگ رو بگيريد و به امپراتور هديه اش كنيد 430 00:59:23,980 --> 00:59:38,584 و بويه يو بايد تمام خراج و چيزهاي از دست رفته ي را به هان بازپس بده 431 01:00:08,558 --> 01:00:10,075 ... يانگ پو 432 01:00:11,713 --> 01:00:13,977 ... مادر 433 01:00:16,377 --> 01:00:18,743 ... شاهزاده 434 01:00:23,519 --> 01:00:25,955 ... بگذاريد يه كم پسرم رو ببينم 435 01:00:28,460 --> 01:00:29,963 ... رنگت پريده 436 01:00:30,425 --> 01:00:32,389 ... تو هم رنگت خيلي پريده 437 01:00:32,934 --> 01:00:35,664 ... مادر 438 01:00:46,444 --> 01:00:49,605 مادر لطفا آروم باش 439 01:00:49,866 --> 01:00:53,288 هرگز دست از حمايتت برنمي دارم 440 01:00:54,454 --> 01:00:55,757 خوبه 441 01:00:55,957 --> 01:01:00,483 بجاي اين كار بايد روابطت رو با داسو بهبود ببخشي 442 01:01:00,683 --> 01:01:04,064 ديگه بيش از اين با داسو مخالفت نكن 443 01:01:04,274 --> 01:01:07,728 مادر، من ديگه اون يانگ پوي سابق نيستم 444 01:01:07,769 --> 01:01:15,008 دوستم، استاد چين، خيلي مورد اعتماد دربار سلطنتي هان است 445 01:01:15,151 --> 01:01:22,916 من مردان قدرتمند زيادي در چانگ آن مي شناسم كه مي خواهند به من كمك كنند 446 01:01:23,355 --> 01:01:24,368 ... يانگ پو 447 01:01:24,430 --> 01:01:25,913 صبر كن و ببين 448 01:01:26,332 --> 01:01:35,851 نمي خوام با داسو مخالفت كنم اما اجازه نمي دم مثل سابق به من بي اعتنايي كنه 449 01:02:03,945 --> 01:02:06,093 جومانگ 450 01:02:06,186 --> 01:02:14,832 يادت بياد كه وقتي مي رفتي بهت گفتم به سمت من يا به بويه يو برنگرد 451 01:02:15,803 --> 01:02:18,839 قبل از اين كه به من و يه سويا فكر كني 452 01:02:18,840 --> 01:02:24,845 به هزاران تن از پناهندگاني فكر كن كه به تو وابسته اند 453 01:02:24,846 --> 01:02:27,781 اين روياي هايموسو است 454 01:02:27,782 --> 01:02:37,225 و ماموريت تو تهيه ي يك خانه ي جديد و يك قبيله براي اونهاست 455 01:02:37,409 --> 01:02:42,535 اگر بتونم زندگي ام رو براي هدف تو فدا مي كنم 456 01:02:42,734 --> 01:02:48,100 سويا و من خوشحال مي شيم كه شمشير بدست بگيريم 457 01:03:04,627 --> 01:03:07,405 وقتشه كه به قبيله ي چانگ چون حمله كنيم 458 01:03:08,790 --> 01:03:12,920 شنيدم يانگ جونگ داره از قبيله ي چانگ چون ديدن مي كنه 459 01:03:14,030 --> 01:03:17,713 فرصت خوبيه براي از بين بردن اون