1 00:00:48,930 --> 00:00:50,700 -زانو بزن! -بله. 2 00:00:58,586 --> 00:01:01,543 برادر! 3 00:01:01,783 --> 00:01:04,622 داي سو! چي کار مي کني؟ 4 00:01:06,882 --> 00:01:08,884 اين حرومزاده... 5 00:01:09,475 --> 00:01:12,867 اين حرومزاده کسي هست که مي خواست منو بکشه. 6 00:01:12,959 --> 00:01:14,723 هر چيزي... 7 00:01:15,268 --> 00:01:17,754 اين توطئه ي اين حرومزاده هست. 8 00:01:29,792 --> 00:01:31,470 برادر، اين سوء تفاهمه. 9 00:01:31,920 --> 00:01:34,805 چطور مي تونم اين کار را بکنم? 10 00:01:34,943 --> 00:01:35,997 خفه شو! 11 00:01:36,889 --> 00:01:38,255 تو بودي. 12 00:01:38,653 --> 00:01:41,638 سرباز هايي که به من حمله کردند, تو اونا را به عنوان ارتش چيه رو جا زدي. 13 00:01:41,699 --> 00:01:44,615 چطور مي توني از جواب گويي فرار کني زماني که تو فکر مي کردي تمام شده!?! 14 00:01:44,661 --> 00:01:46,134 من اشتباه کردم?! 15 00:01:51,264 --> 00:01:52,154 يانگ پو. 16 00:01:52,896 --> 00:01:54,554 اين درسته? 17 00:02:01,852 --> 00:02:04,077 اين نمي تونه... اين نمي تونهدرست باشه! 18 00:02:04,153 --> 00:02:05,197 يانگ پو... 19 00:02:05,335 --> 00:02:06,885 چيزي بگو. 20 00:02:07,391 --> 00:02:09,187 چيزي بگو! 21 00:02:10,432 --> 00:02:11,982 مادر. 22 00:02:22,641 --> 00:02:25,034 پس، تو حرف ميزني... 23 00:02:30,003 --> 00:02:31,844 لطفا زندگيم را ببخش. 24 00:02:31,906 --> 00:02:36,171 شاهزاده يانگ پو منو واداشت. 25 00:02:36,218 --> 00:02:37,798 من راه ديگه اي نداشتم. 26 00:02:37,944 --> 00:02:39,540 طفا زندگيم را ببخش. 27 00:02:39,586 --> 00:02:42,706 لطفا, لطفا, طفا زندگيم را ببخش. 28 00:02:44,536 --> 00:02:47,126 طفا زندگيم را ببخش. 29 00:03:21,424 --> 00:03:22,932 ادامه بده. 30 00:03:23,066 --> 00:03:26,375 اگه مي خواي چيزي بگي, بگو. 31 00:03:27,385 --> 00:03:29,044 برادر. 32 00:03:31,897 --> 00:03:33,521 تو... 33 00:03:34,336 --> 00:03:37,714 تو, تو مي خواي منو بکشي. 34 00:03:37,869 --> 00:03:41,319 چطور برادري مي توني باشي?! 35 00:03:47,441 --> 00:03:49,621 منو بکش. 36 00:03:52,935 --> 00:03:54,280 خب. 37 00:03:54,915 --> 00:03:57,354 تو فکر کردي من جرات کشتن تو را ندارم?! 38 00:03:59,239 --> 00:04:00,329 نه! 39 00:04:00,513 --> 00:04:01,894 مادر! 40 00:04:02,815 --> 00:04:04,326 لطفا! اونو نکش. 41 00:04:04,388 --> 00:04:08,054 براي من, اونو نکش! 42 00:04:10,272 --> 00:04:11,377 داي سو. 43 00:04:11,469 --> 00:04:13,448 ازت خواهش مي کنم. 44 00:04:16,011 --> 00:04:17,613 سرورم. 45 00:04:18,359 --> 00:04:20,375 ازت خواهش مي کنم... 46 00:04:23,384 --> 00:04:25,501 اونو توي زندان بنداز! 47 00:04:25,593 --> 00:04:26,806 بله، سرورم. 48 00:04:27,051 --> 00:04:28,570 اونو ببريد! -بله! 49 00:04:33,620 --> 00:04:36,014 -يانگ پو! -مادر! 50 00:04:54,285 --> 00:04:55,812 سرورم. 51 00:04:56,081 --> 00:04:57,484 اين چيه 52 00:04:57,585 --> 00:05:00,105 شاهزاده يانگ پو مي خواست شاهزاده داي سو را بکشه, 53 00:05:00,170 --> 00:05:03,237 اما, چون شاهزاده جومانگ, موفق نشده. 54 00:05:04,340 --> 00:05:06,154 چا تفاقي براي يانگ پو افتاده? 55 00:05:06,242 --> 00:05:08,851 شاهزاده داي سومي خواست که شاهزاده يانگ پو را بکشه, 56 00:05:09,035 --> 00:05:11,322 اما ملکه از اجراي آن مخالفت کرده. 57 00:05:11,414 --> 00:05:13,648 او به جاش اونو را زنداني کرده. 58 00:05:37,235 --> 00:05:40,546 اين بهترين راه هست که شاهزاده داي سو از دستش راحت بشه. 59 00:05:40,672 --> 00:05:44,409 اما, براي جيه رو, تنها راه نجات شاهزاده داي سو بود. 60 00:05:44,923 --> 00:05:47,710 حالا, شاهزاده جومانگ بايد احساس وحشت بکنه. 61 00:05:48,020 --> 00:05:52,362 به خاطر اين, شاهزاده داي سو حتي به شاهزاده اطمينان بيشتري مي کنه. 62 00:05:52,577 --> 00:05:53,928 پس همه ي اين بد هم نيست. 63 00:05:55,063 --> 00:05:57,478 يه بار اون ارتش را ضعيف کرد و و او به شاهزاده جومانگ بد کامن شد, 64 00:05:57,516 --> 00:06:00,765 اين بهترين وهله براي افزايش قدرت شاهزاده داي سو هست. 65 00:06:01,046 --> 00:06:02,451 وهله? 66 00:06:03,654 --> 00:06:05,419 او مي خواد فورا به هنز بره. 67 00:06:05,487 --> 00:06:07,347 کدوم وهله? 68 00:06:07,835 --> 00:06:09,925 الان بهترين فرصت به وجود آمده, 69 00:06:10,079 --> 00:06:12,235 هنز ممکنه اونو بکشه. 70 00:06:12,504 --> 00:06:15,083 هي، تو آدم پستي هستي. چنين حرفي را نزن 71 00:06:25,298 --> 00:06:26,786 داي سو, سرورش, مي خواد تو را ببينه. 72 00:06:41,352 --> 00:06:42,944 شما مي خواستيد منو ببينيد? 73 00:06:44,043 --> 00:06:45,395 بشين. 74 00:06:56,366 --> 00:06:57,669 بخور. 75 00:07:05,097 --> 00:07:08,698 من از تو خيلي ممنونم. 76 00:07:09,593 --> 00:07:10,830 سرورم. 77 00:07:11,634 --> 00:07:15,784 اگرچه برادر يانگ پو مرتکب کاري براي قتل من شد, 78 00:07:15,830 --> 00:07:18,533 لطفا مهرباني تون را نشون بديد و اون را ببخشيد. 79 00:07:20,499 --> 00:07:22,320 اون حرومزاده يانگ پو... 80 00:07:22,402 --> 00:07:25,044 او هميشه آدم آشفته اي بوده 81 00:07:25,778 --> 00:07:30,289 تو نمي توني درک کني چطور مي تونم اين همه اشتباهات اون را ببخشم. 82 00:07:31,803 --> 00:07:35,184 در گذشته, من به اشتباهاتش نگاه مي کنم. من ديگه نمي تونم از اين بيشتر براي اون رسيدگي کنم. 83 00:07:35,256 --> 00:07:37,876 اما من نمي تونم از اين بيشتر اونو تحمل کنم. 84 00:07:38,003 --> 00:07:40,645 من مطلقا اونو نمي بخشم. 85 00:07:52,759 --> 00:07:58,518 مقامات و سربازان اهل شهر هيون تو, تو را به چان آن مي برن, زود اينجا باش. 86 00:08:03,175 --> 00:08:08,243 جاى تاسف است که من بايد کسي را که منو نجات داده به چان آن بفرستم, 87 00:08:08,362 --> 00:08:10,096 اما راه ديگه اي نيست. 88 00:08:10,188 --> 00:08:12,282 تو بايد آماده بشي که بري. 89 00:08:13,645 --> 00:08:18,739 من فکر مي کنم و راهي پيدا مي کنم و هر کاري که بتونم مي کنم تا تو را برگردونم. 90 00:08:19,046 --> 00:08:20,458 همچنين, 91 00:08:20,611 --> 00:08:25,316 من بهت قول مي دم, من انجام مي دم. 92 00:08:39,022 --> 00:08:41,333 من شنيدم که تو داي سو را نجات دادي. 93 00:08:42,290 --> 00:08:44,500 اين بهترين راه هست که داي سو را کنار بزني. 94 00:08:44,638 --> 00:08:46,313 چرا اونو نجات دادي? 95 00:08:47,292 --> 00:08:50,022 اگه چيزي براي برادر داي سو اتفاق افتاده بود, 96 00:08:50,162 --> 00:08:52,356 جيه رو منقرض مي شد. 97 00:08:54,480 --> 00:08:56,327 منظورت چيه? 98 00:08:56,812 --> 00:09:02,499 بعد از اينکه برادر يانگ پو به عنوان سربازان جيه رو نشون داد, اونا به برادر داي سو حمله کردند. 99 00:09:03,024 --> 00:09:06,568 اگه برادر يانگ پو موفق شده بود, 100 00:09:06,814 --> 00:09:10,044 او حتما برادر داي سو را توي جيه رو مي کشت. 101 00:09:12,511 --> 00:09:14,897 اگر چه موفق شده بود يا نه, 102 00:09:14,979 --> 00:09:17,050 جيه روتوي تله مي افتاد. 103 00:09:17,219 --> 00:09:20,989 پس, من نمي تونستم بيشنم وببينم که چيه توي خطر مي افتاد. 104 00:09:23,253 --> 00:09:26,975 قدرت سبب نميشه که کار اشتباهي انجام بدي. 105 00:09:27,120 --> 00:09:30,375 و جنگ بين برادران شروع ميشد. 106 00:09:32,291 --> 00:09:35,575 من نمي دونم چي به سر بوبيو ميومد. 107 00:09:51,631 --> 00:09:52,638 سرورم, 108 00:09:52,847 --> 00:09:54,324 شما قبلا چيزي نوشيديد. 109 00:09:54,593 --> 00:09:55,575 لطفا بايستسد. 110 00:09:59,012 --> 00:10:00,381 بانوي من. 111 00:10:01,089 --> 00:10:01,994 بله، سرورم. 112 00:10:05,002 --> 00:10:10,572 چرا اين قدر درباهر ي گذشته فکر مي کنم, مخصوصا در باره ي شاه قبلي, هاي بو رو? 113 00:10:15,034 --> 00:10:23,000 پدر,در پايان, اونهميشه مردد بود درباره ي من بعداز درگذشتش. 114 00:10:23,043 --> 00:10:26,182 اونمي خواس اين به من برسه. 115 00:10:31,588 --> 00:10:37,336 اين کارهاي اي بو که قدرت او کرد... اشفته شدن بين رابطه ي پسر و پدر. 116 00:10:38,006 --> 00:10:40,156 اين... من قبلا مي دونستم 117 00:10:41,397 --> 00:10:44,328 اما, بچه ام,به خاطر قدرت... 118 00:10:45,939 --> 00:10:49,112 اونا اعضاي خانواده ي خودشون را هم نابود ميکنن 119 00:10:54,041 --> 00:10:56,189 من خودم را سر زنش مي کنم. 120 00:10:56,481 --> 00:10:59,507 داي سو منو ترک کرد. 121 00:10:59,838 --> 00:11:05,308 بچه ها توي اين قدرت از بين مي رن. 122 00:11:07,093 --> 00:11:08,615 همه ي اين... 123 00:11:10,897 --> 00:11:13,544 من از همه ي اين خيلي ناراحتم. 124 00:11:16,053 --> 00:11:17,340 سرورم... 125 00:11:24,864 --> 00:11:27,282 کوه هاي زياد پشت کوه ها وجود داره. 126 00:11:27,565 --> 00:11:29,621 من معتقدم اگه داي سو قدرتمند بشه, 127 00:11:29,989 --> 00:11:32,755 باعث نا اميدي من ميشه. 128 00:11:33,560 --> 00:11:36,127 اما اين چيه... 129 00:11:36,783 --> 00:11:39,775 سرورم, لطفا آروم باشيد . 130 00:11:39,898 --> 00:11:42,982 من...چطور م يتونمآروم باشم? 131 00:11:43,982 --> 00:11:46,284 يانگ پو نزديکه که بميره. 132 00:11:46,714 --> 00:11:49,691 اين راهي که داي سو تو هست,اون اونو زنده نمي ذاره. 133 00:11:49,783 --> 00:11:51,563 چي کار مي تونيم بکنيم؟ 134 00:11:51,624 --> 00:11:56,151 همه دارن سرورم را نگاه مي کنن. 135 00:11:56,347 --> 00:12:01,189 عيبي نيست که شما چي کار مي کنيد, شما بايد اجازه بديد داي سو از اين عصبانيت راحت بشه. 136 00:12:01,472 --> 00:12:05,380 اما, حالا, سرورم عصباني اند. 137 00:12:05,488 --> 00:12:07,268 نه جتي من... 138 00:12:07,329 --> 00:12:11,349 نه، او حتي به شما هم گوش نمي ده, سرورم? 139 00:12:11,503 --> 00:12:12,769 پس... 140 00:12:12,823 --> 00:12:15,333 ما بايد فقط مرگ يانگ پو را تماشاکنيم? 141 00:12:15,494 --> 00:12:17,074 ما بايد درباره يچ يزي فکر کنيم! 142 00:12:17,182 --> 00:12:18,629 ما بايد درباره يچ يزي فکر کنيم! 143 00:12:25,216 --> 00:12:27,567 سرورم چي کار مي کنه? 144 00:12:27,809 --> 00:12:31,419 او هميشه توي اين اتاق نوشيدني مي نوشه. 145 00:12:34,194 --> 00:12:37,181 اين به نظر مي رسه روي اون خيلي تاثير کذاشته. 146 00:12:37,646 --> 00:12:39,565 من براي خودم خواهم ديد. 147 00:12:39,718 --> 00:12:40,777 سرورم. 148 00:12:40,915 --> 00:12:42,283 حالا... 149 00:12:42,925 --> 00:12:44,600 پيش قدم شو. 150 00:12:58,384 --> 00:12:59,719 سرورم. 151 00:13:02,021 --> 00:13:06,686 چه احساسي داري حالا, مي فهمم. 152 00:13:07,673 --> 00:13:09,546 کشتن برادري که از يک خون هست, 153 00:13:09,622 --> 00:13:11,801 اما به علت ملکه موفق نشدي. 154 00:13:12,000 --> 00:13:14,052 همچنين... 155 00:13:14,147 --> 00:13:18,387 همچنين توانايي نداشتن بخشيدن برادر جوانتري که مي خواسته تو را بگشه... 156 00:13:18,567 --> 00:13:23,062 تو احساس مي کني کاري نمي توني بکني. کاملا مي فهمم . 157 00:13:24,849 --> 00:13:29,872 اگه تو منو درک مي کني منو تنها بذار. 158 00:13:30,989 --> 00:13:32,252 سرورم. 159 00:13:33,107 --> 00:13:35,126 احتياجي به بيهوده بودن نيست. 160 00:13:37,075 --> 00:13:39,104 شاهزاده يانگ پو... 161 00:13:39,377 --> 00:13:41,206 اونو از اينجا ببريد. 162 00:13:45,761 --> 00:13:48,484 اين تنها راه براي بازگرداندن مقام خانواده ي سلطنتي است. 163 00:13:48,946 --> 00:13:51,856 دربار بويو الا چطوره? 164 00:13:52,260 --> 00:13:58,446 به عنوان يه شاهزاده, او با تاجراني که مي خواسنتد سرورم را بکشند همدستي کرده است. 165 00:14:01,038 --> 00:14:03,622 چه چيز مضحکي... 166 00:14:03,815 --> 00:14:07,753 مردمي که مي خواستند بوبيو را دست بندازند. 167 00:14:11,496 --> 00:14:14,113 تا قدرت و سلطه اونا بازگزده, 168 00:14:14,166 --> 00:14:17,117 و از بنيان خانواده ي سلطنتي حمايت کنن. 169 00:14:17,373 --> 00:14:19,184 شما بايد... 170 00:14:19,674 --> 00:14:22,414 بايد شاهزاده يانگ پو بيرون کرد. 171 00:14:24,262 --> 00:14:26,050 من با دستاي خودم اين کار را مي کنم. 172 00:14:26,150 --> 00:14:27,863 تو ممکنه بري. 173 00:14:28,283 --> 00:14:29,591 سرورم. 174 00:14:30,106 --> 00:14:31,088 من فقط برراي چيزي کهع براي شما بهتر فکر مي کنم. 175 00:14:31,119 --> 00:14:32,807 من نگقفتم اينجا را ترک کن?! 176 00:14:39,818 --> 00:14:46,343 بانوي من, توي کلمات شما, شما به نظر مي رسه بويو و منو مي خوايد مطيع کنيد. 177 00:14:47,414 --> 00:14:51,699 زبونت را جلو من در آينده بفهم. 178 00:14:55,651 --> 00:15:01,002 اگه من شما را عصباني کردم, سرورم, 179 00:15:02,392 --> 00:15:04,689 لطفا منو ببخشيد. 180 00:15:24,380 --> 00:15:26,112 يانگ پو. 181 00:15:29,413 --> 00:15:30,487 مادر. 182 00:15:31,854 --> 00:15:35,415 چي فکرکردي که مي خواي انجام بدي? چيز عجولانه اي! 183 00:15:35,491 --> 00:15:36,658 مادر! 184 00:15:38,054 --> 00:15:40,774 قلبم بايد کور بشه. 185 00:15:41,651 --> 00:15:43,784 من ميدونممن کار جنحي بدي کردم من لايق مردن هستم. 186 00:15:43,876 --> 00:15:46,929 اما... برادر داي سو منو نخواهد کشت , مي کشه? 187 00:15:46,976 --> 00:15:49,145 اون واقعا منو نمي کشه! 188 00:15:52,838 --> 00:15:53,836 مادر. 189 00:15:53,943 --> 00:15:56,129 لطفا اين پيام را به برادرم ببر. 190 00:15:56,260 --> 00:15:58,240 فرقي نمي کنه تنبيه چي باشه, من قبول ميکنم. 191 00:15:58,317 --> 00:16:00,342 اگه اون زندگي منو ببخشه. 192 00:16:00,695 --> 00:16:01,662 مادر... 193 00:16:02,564 --> 00:16:03,439 من... 194 00:16:03,593 --> 00:16:05,756 من نمي خوام اينطوري بميرم. 195 00:16:06,201 --> 00:16:07,598 منو نجات بده! 196 00:16:07,889 --> 00:16:09,470 منو نجات بده! مادر! 197 00:16:11,281 --> 00:16:12,447 يانگ پو... 198 00:16:14,224 --> 00:16:15,636 مادر... 199 00:16:28,222 --> 00:16:30,020 جومانگ, 200 00:16:30,969 --> 00:16:34,168 به چان آن ميره, بههنز. 201 00:16:38,367 --> 00:16:40,161 تا گروگان بشه. 202 00:16:40,546 --> 00:16:46,069 قبل از رفتن به چان آن, او با يسويا ازدواج ميکنه, کسي که يه بار زندگيش را نجات داد. 203 00:16:50,655 --> 00:16:53,196 تو, کسي که جومانگ را تو ي قلبش داره... 204 00:16:53,279 --> 00:16:56,572 من دوست دارم بدونم تو چه احساسي را الان داري. 205 00:17:02,184 --> 00:17:05,330 طي اين مدت, من به خاطر تو بد بخت بودم. 206 00:17:05,406 --> 00:17:07,432 تو حالا بايد بفهمي. 207 00:17:16,777 --> 00:17:19,664 بانو, اين سا يونگه. 208 00:17:19,754 --> 00:17:20,659 بيا تو. 209 00:17:36,953 --> 00:17:40,345 جاسوس توي بويو يه پيام فرستاده. 210 00:17:43,298 --> 00:17:47,869 يانگ پو تلاش کرده شاهزاده داي سو را بکشه, اما که اون شکست خورده. 211 00:17:48,205 --> 00:17:50,251 اون الان توي زندانه. 212 00:17:52,855 --> 00:17:53,988 به هر حال... 213 00:17:54,079 --> 00:17:58,805 کسي که شاهزاده داي سو را از خطر نجات داد, شاهزاده جومانگ بود. 214 00:18:01,214 --> 00:18:02,559 پس اونه? 215 00:18:03,163 --> 00:18:05,777 شاهزاده جومانگ شاهزاده داي سو را نجات دادند? 216 00:18:07,986 --> 00:18:10,155 دليلش از انجام اين کار چي بوده. 217 00:18:26,113 --> 00:18:31,505 يانگ پو لباس قاتل ها را به عنوان سرباز جيه رو تغيير داده. 218 00:18:31,768 --> 00:18:34,849 شاهزاده جومانگ ميدونه وبه جيه رو ميگه. 219 00:18:34,950 --> 00:18:37,772 پس, اون شاهزاده داي سو را نجات داد. 220 00:18:46,830 --> 00:18:48,087 بانوي من. 221 00:18:51,894 --> 00:18:53,475 اين همون طوري هست که شما فکر مي کرديد. 222 00:18:53,556 --> 00:18:56,700 حرکت يونگ چي ريونگ مشکوکه. 223 00:18:58,766 --> 00:19:01,142 ميان اون ادم هاي اجير شده, 224 00:19:01,302 --> 00:19:05,262 عده اي ديدند که يون چي رينگ با سانگ يانگ ملاقات کرده. 225 00:19:06,876 --> 00:19:10,460 او ممکنه جاسوس سانگ يانگ باشه. 226 00:19:23,489 --> 00:19:26,198 اين سرباز ها اهل کجا هستند? 227 00:19:27,442 --> 00:19:30,442 اونا فرستاده شدند که سانگ يانگ را بکشند. 228 00:19:30,543 --> 00:19:31,820 چي؟ 229 00:19:32,235 --> 00:19:34,607 ايا اون قاتلين فرستاده شدند? 230 00:19:40,654 --> 00:19:42,437 سو سيو نو عقب مانده ي ذهني هست... 231 00:19:42,539 --> 00:19:43,937 اومي خواد چيز هاي کثيفي درست کنه. 232 00:19:44,039 --> 00:19:45,944 ما بايد اونا را متوقف کنيم. 233 00:19:46,552 --> 00:19:49,920 اين تصميم رئيس هست. چطوري مي تونم اينو متوقف کنم? 234 00:19:50,083 --> 00:19:51,278 پس... 235 00:19:51,522 --> 00:19:54,441 ما بالاخره بايد سانگ يانگ را با خبر بکنيم. 236 00:19:57,887 --> 00:19:59,549 کسي بيرونه? 237 00:20:04,599 --> 00:20:06,910 جاسوسان بيه رو توي جيه رو مخفي شدند... 238 00:20:07,011 --> 00:20:08,815 تو مي دوني اون کجاست? 239 00:20:08,998 --> 00:20:10,234 بله. 240 00:20:10,640 --> 00:20:12,378 من مي خوام يه نامه بنويسم. 241 00:20:12,419 --> 00:20:14,223 اينو سريع پيش اون بفرستيد. 242 00:20:14,507 --> 00:20:15,764 بله. 243 00:20:31,250 --> 00:20:35,308 اين چيزي هست که بانو يون چي رينگمي خواد پيش رئيست بفرستي. 244 00:21:16,153 --> 00:21:18,452 لطفا منو ببخشيد. 245 00:21:18,687 --> 00:21:21,829 من تو را مي بخشم. نگران نباش. 246 00:21:25,127 --> 00:21:27,560 من قبلا دستور لازم را دادم, 247 00:21:27,783 --> 00:21:31,046 قبل از يون چي ريانگ ظاهر نشو. 248 00:21:31,756 --> 00:21:33,195 فهميدي? 249 00:21:34,695 --> 00:21:35,830 بله. 250 00:21:48,193 --> 00:21:50,584 حالا, ما بايد چي کار بکنيم? 251 00:21:51,639 --> 00:21:53,545 من خودم ميگرمش. 252 00:21:53,707 --> 00:21:55,977 اجازه نده کسي درباره ي اين موضوع چيزي بفهمه. 253 00:21:57,148 --> 00:21:59,176 مخصوصا پدرم. 254 00:21:59,297 --> 00:22:01,092 ما بايد مراقب باشيم. 255 00:22:02,540 --> 00:22:04,309 مي فهمم. 256 00:22:04,405 --> 00:22:05,885 مادر. 257 00:22:06,169 --> 00:22:08,378 بايد اين توي اين راه باشه? 258 00:22:08,790 --> 00:22:10,796 ديگه اين چنين حرف هاي نا اميد کننده نزن. 259 00:22:10,877 --> 00:22:14,989 من هر کاري را براي شما انجام دادم. 260 00:22:15,398 --> 00:22:18,986 شما بايد سرپرست جيه رو بشيد. 261 00:22:25,069 --> 00:22:27,217 اون زود بر مي گرده. 262 00:22:27,785 --> 00:22:29,710 چرا اون هنوز برنگشته? 263 00:22:29,962 --> 00:22:31,158 عمه جان. 264 00:22:31,827 --> 00:22:33,347 من سو سيو نو هستم. 265 00:22:35,638 --> 00:22:37,361 بيا تو. 266 00:22:47,367 --> 00:22:48,482 چان سو. 267 00:22:49,212 --> 00:22:50,894 ما را مي تونيد ببخشيد براي چند لحظه? 268 00:22:50,996 --> 00:22:51,806 بله. 269 00:23:01,111 --> 00:23:02,713 مشکل چيه؟ 270 00:23:13,403 --> 00:23:14,356 من... 271 00:23:14,741 --> 00:23:15,937 من فقط... 272 00:23:16,748 --> 00:23:18,896 من احساس مي کنم تو تصميم بدون گرفتي. 273 00:23:19,059 --> 00:23:21,349 من مي ترسيدم که جيه رو توي خطر بيفته, 274 00:23:21,471 --> 00:23:23,315 من فقط مي خوام اينو موقف کنم. 275 00:23:24,229 --> 00:23:26,661 به عنوان سرپرت سرپرست جيه رو, 276 00:23:26,904 --> 00:23:30,472 من مي تونم تو را تنبيه کنم, عمه جان, براي استفاده ي دشمن. www.esfahan-shop.com فروشگاه اصفهان فيلم 277 00:23:31,506 --> 00:23:32,742 به هر حال, 278 00:23:33,512 --> 00:23:36,485 حالا, من تو را تنبيه نمي کنم. 279 00:23:39,199 --> 00:23:41,408 اين به خاطر تو نيست. 280 00:23:41,611 --> 00:23:44,165 اين به خاطر پدرم هست. 281 00:23:47,251 --> 00:23:50,088 اگه چيزي مثل اين دوباره اتفاق بيفته... 282 00:23:50,311 --> 00:23:52,825 من تو تر هرگز نمي بخشم. 283 00:24:15,126 --> 00:24:16,099 بانو! 284 00:24:17,255 --> 00:24:18,410 بانو! 285 00:24:20,394 --> 00:24:22,705 چرا اينجا وايساديد! عجله کن و کمک کن! 286 00:24:29,539 --> 00:24:31,687 بانو سو سيو نو غش کرده. 287 00:24:31,809 --> 00:24:33,876 عجله کن و او را ببين. 288 00:24:41,077 --> 00:24:42,780 اين چيه 289 00:24:43,791 --> 00:24:47,353 او ناگهان غش کرد. اونا مطمئن نيستند چي شده. 290 00:25:20,040 --> 00:25:21,844 زياد نگران نباش. 291 00:25:22,067 --> 00:25:25,117 چون جيه رو توي اين موقيعت هست, ممکنه او خيلي خسته باشه. 292 00:25:25,219 --> 00:25:30,706 بياد دليلش اين باشه که سانگ يانگ مريضه. 293 00:25:32,693 --> 00:25:34,517 خداي من... 294 00:25:40,559 --> 00:25:43,580 او چطوره? مشکلش چيه 295 00:25:45,039 --> 00:25:46,823 تبريک ميگم. 296 00:25:47,066 --> 00:25:50,654 رئيس سو سيو نو حامله هستند. 297 00:25:55,122 --> 00:25:58,305 خداي من... چه نعمت بزرگي. 298 00:26:00,413 --> 00:26:02,055 او تاي... 299 00:26:02,795 --> 00:26:05,431 تبريک ميگم. 300 00:26:30,997 --> 00:26:32,405 بانوي من. 301 00:26:49,598 --> 00:26:51,585 دنبال من مي گرديد? 302 00:26:51,929 --> 00:26:54,607 فورا يه مقام رسمي به بوبيو بفرست. 303 00:26:54,763 --> 00:26:57,803 شخصي که مي خواد به چان آن بره را بياريد, شاهزاده جومانگ. 304 00:26:57,925 --> 00:26:59,911 بله، حکمران. 305 00:27:00,601 --> 00:27:02,864 چون يانگ پو, قصر بوبيو 306 00:27:03,005 --> 00:27:04,830 بايد در آشفتگي باشه. 307 00:27:05,985 --> 00:27:08,093 داي سو بايد اين احساس بيهوده را درک کنه. 308 00:27:08,215 --> 00:27:11,012 براي گفتن به مقامات بايد او خيلي مراقب باشه. 309 00:27:11,134 --> 00:27:12,087 بله. 310 00:27:22,711 --> 00:27:25,302 يه مقام از شهر هيون تو اومده. 311 00:27:29,376 --> 00:27:32,915 به نظر مي رسه که شرايط حرکت را آماده کرده. 312 00:27:37,506 --> 00:27:38,742 مي فهمم. 313 00:27:57,534 --> 00:28:01,877 مقاماتي که منو به چانگ آن آوردند امدند. 314 00:28:02,257 --> 00:28:03,493 شاهزاده. 315 00:28:06,936 --> 00:28:08,598 حالا... 316 00:28:09,470 --> 00:28:13,408 اين بايد در بااره ي زماني باشه که من همه ي شما را ترک مي کنم. 317 00:28:13,625 --> 00:28:17,326 شاهزاده, چي ميگي? 318 00:28:17,537 --> 00:28:19,785 ما نمي خواهيم که تو بري. 319 00:28:19,907 --> 00:28:22,056 ما هميشه در کنار تو خواهيم بود. 320 00:28:22,157 --> 00:28:23,576 بله، شاهزاده. 321 00:28:23,677 --> 00:28:25,441 خانم خوبه. 322 00:28:25,603 --> 00:28:27,143 اهميت نداره چقدر دشواره, 323 00:28:27,224 --> 00:28:29,838 مابه تو گفتيم که مي خوايم با تو باشيم. 324 00:28:33,270 --> 00:28:38,074 من نمي فهمم، تا حالا که, چرا شما بايد به چان آن بيايد. 325 00:28:38,246 --> 00:28:40,881 حتي اين براي جيه رو هست, 326 00:28:40,993 --> 00:28:45,148 من نمي تونم دليل شما را براي نجات شاهزاده داي سو را قبول کنم. 327 00:28:45,657 --> 00:28:49,621 به هر حال, حتي اگه شما نمي تونيد بفهميد يا قبول گنيد, 328 00:28:49,812 --> 00:28:52,448 من از تو پيروي مي کنم. 329 00:28:53,806 --> 00:28:55,995 من رئيس تو مي شم, 330 00:28:56,117 --> 00:29:00,252 اما, چون شما رئيس هستيد,من نمي تونم مسئوليتم را به طور مناسب انجام بدم 331 00:29:01,022 --> 00:29:04,711 به نظر مي رسه که من باعث ناراحتي همه ي کساني که از من پيروي مي کنن شدم. 332 00:29:05,157 --> 00:29:06,191 متاسفم. 333 00:29:06,395 --> 00:29:07,915 شاهزاده. 334 00:29:08,259 --> 00:29:10,023 شاهزاده... 335 00:29:10,205 --> 00:29:16,447 شما به ما فرصتي داديد که راه زنده ماندنمون را انتخاب کنيم. 336 00:29:16,672 --> 00:29:18,050 بله، شاهزاده. 337 00:29:18,477 --> 00:29:24,193 شما به ما اجازه داديد, کسي که به ما دروغ گفت و ما را گول زد تو راه زندگي مون, تا بجنگيم براي کشورمون. 338 00:29:24,345 --> 00:29:30,544 اگه اين براي تو نبود, ما هرگز اهميت ارتش دامول را نمي فهميديم. 339 00:29:30,666 --> 00:29:32,188 شاهزاده. 340 00:29:32,389 --> 00:29:35,916 به ما اجازه بده از تو پيروي کنيم. 341 00:29:43,593 --> 00:29:44,667 سرورم. 342 00:29:45,478 --> 00:29:46,938 اين چيه 343 00:29:47,796 --> 00:29:51,951 مقامي که مي خواست شاهزاده جومانگ را به هنز ببره آومده. 344 00:30:01,869 --> 00:30:04,788 براي شاهزاده يانگ پو چه اتفاقي افتاده? 345 00:30:04,853 --> 00:30:08,395 اگر چه اون الان توي زندان هست, چون شاهزاده داي سو اخلاق خوبي نداره, 346 00:30:08,423 --> 00:30:10,527 ممکن نيست اجازه ي زندگي را پدا کنه. 347 00:30:13,061 --> 00:30:15,716 اين قدرت چيه... 348 00:30:19,233 --> 00:30:21,848 هي، بيا صادق باشيم. 349 00:30:21,949 --> 00:30:25,111 حقيقت اينه که شاهزاده داي سو و شاهزاده يانگ پو با هم ديگه جنگ دارن, 350 00:30:25,294 --> 00:30:28,456 واقعا بر روي شاهزاده جومانگ اثر منفي نذاشته. 351 00:30:28,557 --> 00:30:33,064 بله... خيلي خوب ميشه اگه اختلاف اون دوتا تمام بشه. 352 00:30:40,970 --> 00:30:42,632 شاهزاده. 353 00:30:44,112 --> 00:30:45,815 براي سخت کوشي تو ازت ممنونم. 354 00:30:46,261 --> 00:30:49,078 دليل خاصي وجود داره که توي کارگاه آهنگري کار مي کني? 355 00:30:50,766 --> 00:30:54,538 اين زماني هست که باتيد از شما خدا حافظي کنم, سرپرست. 356 00:30:58,651 --> 00:31:02,267 ايا واقعا مي خواي به چان آن بري? 357 00:31:03,252 --> 00:31:08,012 مقامات هنز, کساني که مي خوان از شاهزاده محافظت کنن رسيدند. 358 00:31:11,037 --> 00:31:13,652 تو بايد بري? 359 00:31:28,259 --> 00:31:29,678 شاهزاده. 360 00:31:30,407 --> 00:31:33,916 اجازه بده از شما پيروي کنم. 361 00:31:34,981 --> 00:31:37,312 اگه اجازه ندي که من بيام, 362 00:31:37,434 --> 00:31:39,582 چه اميدي ديگه براي زندگي کردن دارم? 363 00:31:39,643 --> 00:31:42,562 من مي خوام با تو بيام. 364 00:31:42,744 --> 00:31:48,993 چي با تو هست? تو مي دوني که نمي توني, اما تو هنوز داري ناله مي کني. 365 00:31:50,712 --> 00:31:51,685 سرپرست. 366 00:31:53,854 --> 00:31:57,952 هر کسي توي زندگيش با خطرات روبرو ميشه. 367 00:31:59,630 --> 00:32:02,637 اگه ما بتونيم بر ايم شرايط چيره بشيم, 368 00:32:02,711 --> 00:32:05,367 مي تونيم توي قلبمون بلندپروازي به دست بياريم. 369 00:32:05,529 --> 00:32:07,736 در غير اينصورت, چيزي کامل نميشه. 370 00:32:08,771 --> 00:32:14,101 اين مثل سرپرست هست، کسي که سخت کار مي کنه تا شمشير درست کنه. 371 00:32:14,263 --> 00:32:16,628 توي اين موقعيت و تجربه 372 00:32:16,655 --> 00:32:20,254 مي تونه سرپرست و منو قدرت مند بسازه. 373 00:32:20,813 --> 00:32:22,374 شاهزاده. 374 00:32:25,617 --> 00:32:28,516 شمشير هر زماني مي تونه ساخته بشه, 375 00:32:28,759 --> 00:32:30,475 اما اگه ما سرپرست را از دست بديم، 376 00:32:30,617 --> 00:32:34,098 ما بلند همتي به دست نمياريم. 377 00:32:36,353 --> 00:32:37,995 اگر چه اتفاق بيفته, 378 00:32:38,684 --> 00:32:40,286 شما بايد زنده بمونيد. 379 00:32:42,116 --> 00:32:44,528 زندگي من, 380 00:32:44,873 --> 00:32:47,589 به جون شما بسته هست. 381 00:32:47,710 --> 00:32:49,089 من... 382 00:32:49,250 --> 00:32:54,967 من براي شما صبر مي کنم, کسي که جون من توي دستاشه, زود برگرد. 383 00:32:55,636 --> 00:32:57,866 نگران نباشيد. 384 00:32:58,028 --> 00:33:01,109 سرپرست، به من اجازه بده, مو سانگ, ازش حفاظت کنم. 385 00:33:02,569 --> 00:33:04,554 هي، چطور مي تونيم به اين شخص اعتماد کنيم? 386 00:33:04,615 --> 00:33:07,088 شما توسط سانگ يانگ شديد. 387 00:33:07,575 --> 00:33:11,832 تو ادم پستي هستي. اين اتفاق افتاده چون شما اماده نبودي . 388 00:33:12,541 --> 00:33:17,752 اين دوباره اتفاق نمييفته ديگه. 389 00:33:19,206 --> 00:33:20,312 خب. 390 00:33:20,382 --> 00:33:22,019 من به مو سانگ اعتماد مي کنم. 391 00:33:25,053 --> 00:33:27,626 اوه يي, ماري, هايپ بو. 392 00:33:27,687 --> 00:33:30,061 اينو از من قبول کنيد. 393 00:33:32,411 --> 00:33:34,892 از شاهزاده مراقبت گنيد. 394 00:33:35,439 --> 00:33:38,763 اگه اتفاقي براي ايشون بيفته, 395 00:33:39,067 --> 00:33:42,668 من خودم را مي کشم. 396 00:33:43,081 --> 00:33:44,378 نگران نباشيد. 397 00:33:56,380 --> 00:33:57,657 بشينيد. 398 00:34:02,765 --> 00:34:05,785 من شنيدم که شهر هيون تو يه سفير به اينجا فرستاده. 399 00:34:09,932 --> 00:34:14,493 تو تصميم سختي در حق سرورم و من گرفتي. 400 00:34:14,635 --> 00:34:16,926 من الان در باره ي آن نظري ندارم. 401 00:34:17,273 --> 00:34:18,387 به هر حال, 402 00:34:18,894 --> 00:34:23,151 به عنوان مادر, به عنوان يه ادم نصيحت منو بپذير. 403 00:34:25,827 --> 00:34:27,225 لطفا ادامه بده. 404 00:34:28,055 --> 00:34:30,265 قبل از اينکه براي چان آن اينجا را ترک کني , 405 00:34:30,467 --> 00:34:32,778 با يسويا ازدواج کن. 406 00:34:37,726 --> 00:34:40,017 اون زندگيت را نجات داد. 407 00:34:40,098 --> 00:34:43,503 حالا اون تنها است, دور از طايفش. 408 00:34:43,645 --> 00:34:46,402 بعد از اينکه تو بري, من مراقب او هستم. 409 00:34:46,564 --> 00:34:50,149 اما من نمي تونم کاري براي تنهايي او بکنم. 410 00:34:57,102 --> 00:35:01,491 بعد از ترک بوبيو, تو براي مدت زيادي در چان آن خواهي ماند. 411 00:35:01,701 --> 00:35:06,186 اگه شما با هم باشيد, شما مي تونيد به هم دلگرمي و حمايت بديد. 412 00:35:10,048 --> 00:35:13,960 من نمي دونم درباره ي اين دختر چي فکر مي کني, 413 00:35:14,224 --> 00:35:19,758 اما او بايد قبول کنه که همسر تو بشه. 414 00:35:19,920 --> 00:35:21,947 منو درک مي کني? 415 00:35:42,266 --> 00:35:47,515 سود از دست دادن چيزي که از دست داده ايم چيه? 416 00:35:47,678 --> 00:35:50,121 حالا, جيه رو 417 00:35:50,475 --> 00:35:53,095 درباره ي معدوم شدنه. 418 00:35:55,406 --> 00:35:59,237 اين زمان خوبي نيست که من درباره ي با شاهزاده فکر کنم 419 00:35:59,359 --> 00:36:02,050 يا افسوس و حسرت بخورم 420 00:36:07,232 --> 00:36:12,890 ممکن نيست همه ي زمان هايي را که با شاهزاده بودم فراموش کنم, 421 00:36:15,502 --> 00:36:18,053 اما اين براي من بهترين خاطراته 422 00:36:18,097 --> 00:36:20,500 اثري از دير کردن دم اخر نداشت. 423 00:36:23,428 --> 00:36:30,964 توي راهي که ميان شماست راه بريد. 424 00:37:40,653 --> 00:37:41,869 رئيس, 425 00:37:42,133 --> 00:37:45,396 بانو يسويا توي فروشگاه نشون دادند. 426 00:37:51,764 --> 00:37:55,879 بانوي من, اين شبيه چيه توي خانواده ي هن بايک? 427 00:37:56,811 --> 00:37:59,689 اين در مقايسه با بوبيو خيلي کوچيکه. 428 00:37:59,831 --> 00:38:01,169 نه فقط يه فروشگاه کم سود مثل اين, 429 00:38:01,250 --> 00:38:03,758 مردم سخت مي کوشند تا راحت زندگي کنن. 430 00:38:03,954 --> 00:38:07,075 اما خيلي خوب ميشهکه برگرده. 431 00:38:27,225 --> 00:38:28,747 خيلي وقته که نديدمت. 432 00:38:33,357 --> 00:38:38,850 توي بوبيو چي کار ميک ني بعد از اينکه قبيلت را ترک کردي? 433 00:38:39,762 --> 00:38:40,918 يسويا. 434 00:38:42,073 --> 00:38:46,473 تو هميشه توي فکر من بودي توي اين همه مدت. من هرگز احساس راحتي نکردم 435 00:38:48,480 --> 00:38:50,603 اما حالا, موقعي هست که بايد به ونه برگردي. 436 00:38:54,152 --> 00:38:55,815 براي چي اينجا وايسادي? 437 00:38:56,058 --> 00:38:57,558 از بانو يسويا حفاظت کنيد تا برگرده. 438 00:38:57,639 --> 00:38:58,733 بله. 439 00:39:00,233 --> 00:39:02,402 تو کي هستي?چي کار مي خواي بکني? 440 00:39:06,358 --> 00:39:07,554 برو! 441 00:39:12,034 --> 00:39:14,698 شاهزاده, چيزهاي وحشتناکي اتفاق افتاده. 442 00:39:17,792 --> 00:39:19,069 اين چيه 443 00:39:19,191 --> 00:39:21,705 بانو يسويا اخراج شدند. 444 00:39:21,806 --> 00:39:24,928 رئيس قبيله ي هن بايک اين کار را بايد کرده باشه. 445 00:39:39,771 --> 00:39:40,784 شاهزاده, 446 00:39:40,886 --> 00:39:44,455 دو راه براي برگشت به هن بايک وجود داره. 447 00:39:46,834 --> 00:39:48,030 راه ميانبري وجود نداره? 448 00:39:49,271 --> 00:39:52,526 ما بايد از اونجا عبور کنيم. 449 00:39:54,642 --> 00:39:55,554 بيا بريم. 450 00:39:55,879 --> 00:39:56,669 بله. 451 00:42:04,550 --> 00:42:05,726 عقب نشيني! 452 00:42:24,622 --> 00:42:25,676 بانو. 453 00:42:50,314 --> 00:42:53,296 من هرگر از سول تاک انتظار نداشتم که بوبيو پيدا کنه. 454 00:42:53,864 --> 00:42:55,918 اين اشتباه منه. 455 00:42:56,803 --> 00:43:00,939 لطفا منو ببخش. 456 00:43:03,352 --> 00:43:07,264 متاسفم از اينکه شما را نگران کردم. 457 00:44:02,670 --> 00:44:06,542 کي شاهزاده جومانگ اينجا را ترک مي کنه? 458 00:44:06,988 --> 00:44:08,731 سفير الان اينجا هستند, 459 00:44:08,838 --> 00:44:11,413 پسمن فکر مي کنم اون زود اينجا را ترک مي کنه. 460 00:44:16,323 --> 00:44:20,620 شاهزادهترک مي کنن. چي کار مي خواهيد بکنيد? 461 00:44:22,364 --> 00:44:24,999 اين خوبه. شما مي تونيد بريد. 462 00:44:40,014 --> 00:44:43,407 بانو, اين جومانگ هست. 463 00:44:54,758 --> 00:44:56,947 من اونا را مي برم که چاي بنوشن. لطفا يه لحظه صبر کن. 464 00:44:56,988 --> 00:45:01,083 احتياجي نيست. فکرش هم نکن. 465 00:45:02,656 --> 00:45:03,912 بيا بشين. 466 00:45:18,677 --> 00:45:22,467 من شنيدم که شما زود براي رفتن به چانگ آن اينجا را ترک مي کنيد. 467 00:45:23,156 --> 00:45:25,455 لطفا نگران نباشيد در باره من. 468 00:45:31,191 --> 00:45:33,745 بانو, اگه شما مشتاقيد, 469 00:45:36,582 --> 00:45:42,300 من مي تونم با شما به چان آن بيام بعد از جشن گرفتن. 470 00:45:56,325 --> 00:45:59,305 اين بنظر مي رسه که يه پرتگاه باشه, 471 00:45:59,447 --> 00:46:03,947 اما من چيزي ندارم که با شما ازدواج کنم. 472 00:46:04,433 --> 00:46:08,690 به هر حال, من با پيشنهاد شما براي ازدواج امتياز ئيژه اي ني گيرم. 473 00:46:10,753 --> 00:46:14,605 من نمي خوام که بر شما تحميل کنم. 474 00:46:17,179 --> 00:46:21,598 بانو, شما زندگي منو نجات داديد. 475 00:46:23,016 --> 00:46:26,724 من نمي تونم براي شما تلافي کنم. 476 00:46:26,886 --> 00:46:29,175 چطوري مي خواي جبران کني? 477 00:46:40,586 --> 00:46:42,653 قبل از اينکه ببينمت, 478 00:46:43,505 --> 00:46:49,121 من سرنوشتمو با رئيس جيه رو تقسيم کردم, بانو سو سيو نو. 479 00:46:50,682 --> 00:46:51,716 به هر حال, 480 00:46:53,520 --> 00:46:56,259 تقدير ما 481 00:46:56,905 --> 00:46:59,712 نميشه اون تقدير را زنده نگه داشت. 482 00:47:01,789 --> 00:47:08,709 اگر چه من حالا نمي تونم بانو سو سيو نو از قلبم پاک کنم, 483 00:47:10,417 --> 00:47:16,560 من سعي مي کنم همه ي خاطراتمون را فراموش کنم. 484 00:47:42,430 --> 00:47:45,965 حالا همه ي اينها براي بزرگواري شماست. 485 00:47:46,180 --> 00:47:48,430 حتي سرورم, حرف زدن توي گوش ادم کر هست. 486 00:47:48,572 --> 00:47:51,341 اگه ما انجام بديم کار ميکنه? 487 00:47:53,535 --> 00:47:58,460 هنوز, ما نمي تونيم بشينيم و مرگ يانگ پو را تماشا کنيم. 488 00:47:58,866 --> 00:48:02,310 ما بايد هر کاري بکنيم تا نظر داي سو را تغيير بديم. 489 00:48:02,484 --> 00:48:04,268 حتي اگه منظورت تينه که از خدايانمون استفاده کنيم. 490 00:48:04,349 --> 00:48:06,356 ما بايد بيرون از اين حرف بزنيم. 491 00:48:15,814 --> 00:48:16,767 سرورم, 492 00:48:16,870 --> 00:48:19,809 راهبان اعظماز قصر مقدس امدند. 493 00:48:20,559 --> 00:48:22,302 چرا? 494 00:48:23,944 --> 00:48:26,904 من فکر کنم اونا مي خوان در رابطه با شاهزاده يانگ پو کاري کنن. 495 00:48:28,596 --> 00:48:30,927 بهشون بگو من نمي خاو کسي را امروز ببينم. 496 00:48:31,049 --> 00:48:32,184 سرورم, 497 00:48:32,285 --> 00:48:35,326 اونا راهبان اعظم هستند. شما بايد اونا را ببينيد. www.esfahan-shop.com فروشگاه اصفهان فيلم 498 00:48:35,670 --> 00:48:39,848 اين بايد کار مادرم باشه. 499 00:48:41,632 --> 00:48:43,497 من نظرم را تغيير نمي دم. 500 00:48:43,578 --> 00:48:45,168 بهشون اجازه بده تا از اينجا برن. 501 00:48:54,065 --> 00:48:56,557 شاهزاده نپذيرفتند که شما را ببينن. 502 00:48:56,740 --> 00:49:01,403 چي؟ اگر چه شاهزاده از خانواده ي سلتنطي هستند, اون ممي تونه از ديدن کشيش اعظم خود داري کنه. 503 00:49:01,545 --> 00:49:03,824 لطفا بهون بگو ما دوباره اينجا هستيم. 504 00:49:04,910 --> 00:49:06,896 چي فکر ميکنيد که مي خوهيد انجام بديد? 505 00:49:07,221 --> 00:49:10,282 درک نمي کنيد که شاهزاده حالا چه احساسي دارن? 506 00:49:14,442 --> 00:49:15,982 ما مي فهميم. 507 00:49:20,644 --> 00:49:22,394 سرورم. 508 00:49:25,354 --> 00:49:27,198 چطور مي خواد? 509 00:49:28,495 --> 00:49:30,543 او از ديدن ما خود داري کرد. 510 00:49:32,651 --> 00:49:36,036 چه راهبان خوبي? شما قدرتي نداريد. 511 00:49:39,746 --> 00:49:44,991 شما از قدرت قصر مقدس چشم پوشي نکرديد? 512 00:49:45,249 --> 00:49:48,236 اگه شما به قصر مقدس اعتنا نکنيد, 513 00:49:48,378 --> 00:49:51,042 چطور مي تونه هر کسي ازش بترسه? 514 00:49:51,367 --> 00:49:52,927 چي؟ 515 00:49:54,133 --> 00:49:57,701 اگر چه من راهب اعظم از قصر مقدس هستم, 516 00:49:57,864 --> 00:50:01,224 من ديگه نمي تونم اي حقارت را تحمل کنم. 517 00:50:01,867 --> 00:50:04,664 پلنگي که دندون مداره هنوز يه پلنگه. 518 00:50:05,091 --> 00:50:08,071 اگر چه من قدرتي براي حرف زدن ندارم, 519 00:50:08,247 --> 00:50:12,767 لطفا در کن که ما راهبان اعظم هستيم, کسي که با قدرت خداوند در رابطه هست. 520 00:50:19,230 --> 00:50:20,555 سرورم. 521 00:50:20,912 --> 00:50:22,331 چطور اونا جرات مي کنن... 522 00:50:25,595 --> 00:50:27,226 نخست وزير, 523 00:50:27,379 --> 00:50:31,250 لطفا قانع کنيد سرورم را. 524 00:50:31,488 --> 00:50:36,202 شما مورد اعتماد سرورم هستيد. 525 00:50:40,492 --> 00:50:43,553 چرا کسي از شما حرف نمي زنه? 526 00:50:43,715 --> 00:50:48,235 به عنوان وابسته, شما بايد جلو اين جنگ تو خانواده ي سالطنتي را بگيريد. 527 00:50:48,499 --> 00:50:51,961 جاسوس قصر اينجاست. 528 00:50:52,083 --> 00:50:56,846 اما سرورم عصباني اند حالا. چه کسي مي خواد خلاف نظر ايشون کاري کنه? 529 00:50:57,110 --> 00:51:02,397 دقيقا. همچيني, فرستاده ي قصر عمو. 530 00:51:02,672 --> 00:51:08,848 اين بهتر براي شما باايشون حرف بزنيد. 531 00:51:12,298 --> 00:51:13,656 جنرال, 532 00:51:14,325 --> 00:51:19,596 تو هميشه مي خواي مخالف سرورم باشي? 533 00:51:19,940 --> 00:51:24,633 سرورم پيشنهادات تو را رد نمي کنه. 534 00:51:24,937 --> 00:51:25,910 من... 535 00:51:26,397 --> 00:51:30,390 فکر کن شاهزاده يانگ پو نبايد بخشيده بشه. 536 00:51:31,322 --> 00:51:37,619 نبايد پسري باشه که از پدرش سر باز بزنه, و برادران از علم يکدگر امتناع کنند. 537 00:51:37,660 --> 00:51:39,058 جنرال 538 00:51:39,180 --> 00:51:41,085 کلماتت را ببين. 539 00:51:41,207 --> 00:51:42,991 ساکت. 540 00:51:52,722 --> 00:51:54,465 سرورم مي خواد تو را ببينه. 541 00:52:01,223 --> 00:52:04,628 سرورم, نخست وزير اينجاست. 542 00:52:05,469 --> 00:52:07,232 بذار بياد تو. 543 00:52:16,917 --> 00:52:18,376 بشين. 544 00:52:26,526 --> 00:52:30,803 من خيلي وقت پيش با شما اين طوري حرف زدم. 545 00:52:31,005 --> 00:52:35,886 من آخرين باري که شا را ديدم توي جلسه بود, 546 00:52:35,970 --> 00:52:39,274 قبل از نبرد شما با هنز. خيلي وقت پيش ميشه. 547 00:52:45,077 --> 00:52:49,131 از من پنهان مي کني? 548 00:52:52,003 --> 00:52:58,186 من بايد واقعا با سرورم روبرو بشم. 549 00:53:01,816 --> 00:53:03,865 روبرو نه. 550 00:53:05,142 --> 00:53:06,723 سرورم, 551 00:53:07,453 --> 00:53:11,811 من از حکومت شاهزاده داي سو حمايت مي کنم. 552 00:53:13,994 --> 00:53:17,197 من از کار که کردم حسرت نمي خورم, 553 00:53:17,987 --> 00:53:23,550 اگر چه من مي دونم که گناهي مرتکب شدم که نمي تونه بخشيده به. 554 00:53:23,671 --> 00:53:25,597 اين راهي هست که بايد انجام بشه. 555 00:53:29,444 --> 00:53:30,843 درسته. 556 00:53:32,343 --> 00:53:38,006 نخست وزير داره, از زماني که پادشکاه همه چيز را کنترل مي کنه. 557 00:53:38,209 --> 00:53:42,367 به خاطر تصميم هوشمندانه ي شما. 558 00:53:42,945 --> 00:53:48,803 تصميم گيري شما منو مي ترسونه. 559 00:53:49,383 --> 00:53:51,795 سرورم, معذرت مي خوام. 560 00:53:53,583 --> 00:53:55,265 نخست وزير. 561 00:53:55,894 --> 00:53:57,556 بله، سرورم. 562 00:53:58,164 --> 00:54:01,042 من بهت اجازه مي دم که توانايي مخصوصت استفاده کني, 563 00:54:01,123 --> 00:54:04,039 اما هنوز چيزي هست که شما نمي دونيد. 564 00:54:07,384 --> 00:54:12,654 همه ي اين مدت, تو به خاطر بوبيو قدرتداشتي. 565 00:54:13,318 --> 00:54:16,825 شما الان براي همه ي مقامات قصر محترم هستيد. 566 00:54:18,812 --> 00:54:20,028 اما, 567 00:54:20,575 --> 00:54:22,987 از قدرتتون خوب استفاده کنيد, 568 00:54:24,230 --> 00:54:26,878 اين فقط يه حرص هست. 569 00:54:30,899 --> 00:54:34,679 شما خوب مي دونيد که اين فقط يه حرص هست, 570 00:54:34,810 --> 00:54:37,912 اما تو هنوز داري اينو تعقيب مي کني. 571 00:54:38,500 --> 00:54:39,777 اين منو مي ترسونه. 572 00:54:46,413 --> 00:54:54,287 من به کمک نياز دارم, و زماني بود که تو بايد معاون وفادار من بودي. 573 00:54:58,071 --> 00:55:04,369 من از تجربه هاي تحقير آميز خسته شدم چون من بي فايده بودم. 574 00:55:04,470 --> 00:55:11,017 پسر هام با هم دعوا مي کنن, و من مي خوام اينو متوقف کنم. 575 00:55:11,205 --> 00:55:16,678 اگه ممکنه زندگي پانگ پو را ببخشيد? 576 00:55:22,332 --> 00:55:27,075 اگر چه کسي نمي تونه براي خيره سري داي سو کاري بکنه, 577 00:55:27,317 --> 00:55:32,140 تو بايد راهي پيدا کني. 578 00:56:09,977 --> 00:56:12,814 ايا سرورت اينجاست? 579 00:56:12,956 --> 00:56:13,929 بله. 580 00:56:15,064 --> 00:56:17,882 لطفا بهشون بگو که من چيز مهمي رابايد گزارش بدم. 581 00:56:18,958 --> 00:56:20,235 بله، نخست وزير. 582 00:56:22,606 --> 00:56:24,187 سرورم, 583 00:56:24,694 --> 00:56:28,185 شاهزاده داي سو عصباني شدند 584 00:56:28,326 --> 00:56:34,732 چطور مي تونيم به خانواد ي سلطنتي اجازه بديم که دوباره از انجام چنين کاري جلو گيري کنن. 585 00:56:35,786 --> 00:56:38,381 چطور مي تونم اونو ندونم? 586 00:56:40,118 --> 00:56:44,453 پس, بايد اجازه بده تا مردم بدونن, 587 00:56:44,510 --> 00:56:50,183 که حتي اين که برادرمه، کسي که عليه اون شورش کرده, هنوز هم بايد تنبيه . 588 00:56:51,312 --> 00:56:54,515 اينه که من ناراحتم. 589 00:56:54,819 --> 00:56:56,522 سرورم, 590 00:56:56,862 --> 00:57:02,295 تنها يه راه وجود داره که شاهزاده يانگ پو را نجان بديم. 591 00:57:03,734 --> 00:57:05,477 اين چيه 592 00:57:06,341 --> 00:57:11,692 اجازه بديم بره به هنز جايي که شاهزاده جومانگ اون جاست. 593 00:57:17,496 --> 00:57:20,597 نمي تونيم به سرورم اجازه بديم که قدرت را دوباره به دست بياره, 594 00:57:21,347 --> 00:57:25,974 اما شاهزاده يانگ پو اينطوري زنده خواهد ماند. 595 00:57:29,617 --> 00:57:33,955 فقط شا تواناليي اين کار را داريد. 596 00:57:34,867 --> 00:57:37,458 از اشک هات استفاده کن که اونو را حرکت بديم. 597 00:57:37,500 --> 00:57:41,759 اون راه, سرورم نظرشون را تغيير مي ده. 598 00:58:05,117 --> 00:58:06,658 سرورم, 599 00:58:07,083 --> 00:58:09,880 سرورم اينجا هستند. 600 00:58:12,941 --> 00:58:14,178 بيا بياد داخل. 601 00:58:14,299 --> 00:58:15,345 بله. 602 00:58:33,281 --> 00:58:36,261 من فکر کنم تو ديگه نمي خواي منو ببيني. 603 00:58:37,697 --> 00:58:39,440 متاسفم. 604 00:58:41,670 --> 00:58:43,190 داي سو, 605 00:58:44,345 --> 00:58:45,938 ايا تو 606 00:58:46,170 --> 00:58:48,713 واقعا مي خواستي يانگ پو را بکشي? 607 00:58:49,909 --> 00:58:54,186 لطفا, به همين منظور منو يه بار ديگه ببخش. 608 00:58:54,409 --> 00:58:57,011 اون مي خواست مردان منو بکشه. 609 00:58:57,232 --> 00:59:01,885 اگه من اونو ببخشم, او دوباره اين کار را مي کنه. 610 00:59:21,292 --> 00:59:22,832 مادر. 611 00:59:24,738 --> 00:59:28,011 من براي آخرين بار ازت خواهش ميکنم. 612 00:59:28,305 --> 00:59:31,162 چون تو نمي توني يانگ پو را ببخشي , 613 00:59:31,222 --> 00:59:33,528 بهش اجازه بده تا به سر زمين هنز بره. 614 00:59:37,139 --> 00:59:42,622 نه فقط قدرت و احترامتون بر مي گرده, اما زندگي يانگ پو به خوبي برگردونده ميشه. 615 00:59:42,831 --> 00:59:43,966 داي سو, 616 00:59:44,797 --> 00:59:47,257 ازت خواهش مي کنم. 617 00:59:47,518 --> 00:59:51,956 اگه يانگ پو بميره, من هم با اون ميرم. 618 00:59:52,525 --> 00:59:54,410 مادر. 619 01:00:12,294 --> 01:00:13,834 نارو. 620 01:00:15,983 --> 01:00:17,564 بله، سرورم. 621 01:00:19,125 --> 01:00:21,340 يانگ پو را پيش من بيار. 622 01:00:21,786 --> 01:00:23,205 بله. 623 01:00:39,595 --> 01:00:40,649 اونو بندازيد بيرون. 624 01:00:40,750 --> 01:00:42,068 بله. 625 01:00:43,440 --> 01:00:45,427 نه، تو حرومزاده هستي! 626 01:00:48,427 --> 01:00:51,082 برو! برو, تو حرومزاده هستي! 627 01:00:51,193 --> 01:00:52,886 برو. مادر! 628 01:01:10,538 --> 01:01:11,471 برادر. 629 01:01:11,674 --> 01:01:13,498 من اشتباه کردم. www.esfahan-shop.com فروشگاه اصفهان فيلم 630 01:01:13,599 --> 01:01:15,505 لطفا زندگيم را ببخش. 631 01:01:17,436 --> 01:01:19,686 تو ادم بي فايده اي هستي. 632 01:01:20,821 --> 01:01:23,477 تو چشم سفيد هستي که مي خواي ببخشمت 633 01:01:23,639 --> 01:01:26,923 بعر از اينکه تو اون کار را کردي. 634 01:01:27,749 --> 01:01:30,871 تو بايد از من خواهش مي کردي بکشمت. 635 01:01:31,155 --> 01:01:33,810 برادر،من ميدونم من اشتباه کردم. 636 01:01:35,675 --> 01:01:42,322 چون تو احمق و بي فايده هستي, و همچنين به خاطر مادر, 637 01:01:43,437 --> 01:01:45,849 من زندگيت را مي بخشم. 638 01:01:49,052 --> 01:01:49,903 برادر، 639 01:01:50,250 --> 01:01:51,912 ممنونم. 640 01:01:52,054 --> 01:01:55,602 تو هر کاري بخواي من مي کنم. 641 01:01:55,906 --> 01:01:59,818 من فقط براي آسايش تو زندگي مي کنم. 642 01:02:05,186 --> 01:02:08,470 من زندگيت را مي بخشم. 643 01:02:09,260 --> 01:02:11,490 اما تو بايد به چان آن بري. 644 01:02:15,796 --> 01:02:17,641 برادر-برادر. 645 01:02:19,100 --> 01:02:20,215 چرا? 646 01:02:20,681 --> 01:02:22,222 ايا تو ازاين ناراحتي? 647 01:02:22,487 --> 01:02:26,338 به من بگو اگه تو, و من سرت را از تنت جدا مي کنم 648 01:02:33,577 --> 01:02:38,624 من از دستوراتت پيروي مي کنم. 649 01:02:54,421 --> 01:02:55,962 يانگ پو. 650 01:03:01,577 --> 01:03:03,138 مادر. 651 01:03:10,055 --> 01:03:12,102 براي چي وايسادي? اون حل شد. 652 01:03:12,183 --> 01:03:13,278 بله. 653 01:03:24,491 --> 01:03:25,606 سرورم. 654 01:03:25,687 --> 01:03:29,844 من شنيدم يانگ پو به جاي جومانگ به سرزمين هنز ميره. 655 01:03:30,959 --> 01:03:36,209 زندگي يانگ پو بخشيده شده, و جومانگ نمي خواد به سرزمين هنز بره. 656 01:03:36,331 --> 01:03:37,871 اين خوبه. 657 01:03:49,935 --> 01:03:51,354 بشين. 658 01:03:57,313 --> 01:03:59,138 تو بايد اخبار را قبلا شنيده باشي. 659 01:03:59,239 --> 01:04:03,717 من مي خوام يانگ پو را به سرزمين هنز توي قصر تو بفرستم. 660 01:04:08,298 --> 01:04:11,545 از لطفت ممنونم, اما من افسره بودم از اينکه برگردم. 661 01:04:11,559 --> 01:04:13,430 پس من تالفي مي کنم. 662 01:04:18,433 --> 01:04:21,089 تو فقط زندگي منو نجات ندادي, 663 01:04:21,165 --> 01:04:24,712 اما من هم موافقم هر چه زود تر به سرزمين هنز برم. 664 01:04:26,475 --> 01:04:29,415 از حالا, تو امين من هستي. 665 01:04:30,063 --> 01:04:36,411 و چون تو امين من هستي, تو مسئول ارتش بويو هستي. 666 01:04:39,370 --> 01:04:40,708 سرورم. 667 01:04:41,174 --> 01:04:42,601 و، اين ليست شامل مهمان هاي جشن تو هستند 668 01:04:42,682 --> 01:04:45,966 همه سرپرست هاي کشور هاي همسايه و رئيس هاي طايفه هاي گوناگون. 669 01:04:46,088 --> 01:04:48,642 اين جشن با شکوهي خواهد شد. 670 01:04:51,034 --> 01:04:52,959 جومانگ, 671 01:04:53,263 --> 01:04:55,024 تو مرد دست راست من خواهي بود. 672 01:04:55,814 --> 01:05:00,091 حکومت بويو با منه.